نوشته هایی با برچسب دامغان
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
علیاکبر فرزند علیاصغر، چهارم شهریورماه سال یکهزاروسیصدوچهلوهفت در روستای قاسمآباد دامغان چشم به جهان گشود. این فرزند موهبت خاص پروردگار به این خانواده بود. علیاکبر مقطع ابتدایی را در مدرسۀ شریعتپناهی که در آن ایام به مدیریت آقای ابوالقاسم نصیری اداره میشد به اتمام رسانید.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
غلامحسن فرزند اسماعیل، دوم فروردین هزاروسیصدوچهلودو در خانوادهای متدین در روستای مؤمنآباد دامغان به دنیا آمد. دوران کودکی را در دامن پرمهر و محبت مادر و پدر گذراند. پدر با کشاورزی و دامداری امرار معاش میکرد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
با اولین روز اسفندماه سال چهلوهفت آمده بود. مثل تابش خورشید اسفند، دوستداشتنی و دلپذیر. لطفالله نام فرزندش را حمیدرضا گذاشت و سجدۀ شکرش را بارها به جا آورد.
پدر کارمند بود و روزگار حمیدرضا در کنار خانواده، در لابهلای خوابهای خوبی که خداوند برای بندگان مؤمن و شاکر خود در گهوارۀ زمین میدید، میگذشت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
سال هزاروسیصدوچهلوهفت در روستای مؤمنآباد دامغان به دنیا آمد. دومین فرزند پسر خانواده بود. رسم دیرین و زیبای خانواده این بود که فرزندان را با پسوند «الله» نامگذاری میکردند و اینچنین بود که او امرالله نام گرفت.تحصیلات ابتدایی را در روستا به پایان رساند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
علیرضا در سال هزاروسیصدوچهلوچهار در بالامحله دامغان به دنیا آمد. پدرش کارگر ساده بود و مادرش خانهدار. آن موقعها پدر علیرضا سخت کار میکرد تا چرخ زندگی ششنفرهاش را بچرخاند. از همان دوران کودکی، علیرضا با بقیه فرق میکرد. بهقدری به مادرش محبت میکرد که حدواندازه نداشت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
دوازده روز از سال نو گذشته بود و در سراسر دامغان جشن سال نو برپا بود.سال هزاروسیصدوسیوپنج، شادی در خانواده آقای علیاکبر چوپانی صدچندان شده بود؛ خانوادهای گرم در روستای مؤمنآباد دامغان، عضوی جدید در سالی جدید. نوزادی که تازه تولد یافته بود، عباسعلی نام گرفت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
ابوالفضل شمس فرزند نصرالله، دوم اردیبهشت هزاروسیصدوچهلوپنج در روستای مؤمنآباد دامغان در خانوادهای مؤمن و متعهد به دنیا آمد.تحصیلات خود را تا کلاس شش خواند و وارد حوزۀ علمیۀ دامغان شد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
روستای قدرتآباد به یاد داشت که نوجوان هفدهسالهای که جنازهاش بر روی دستها تشییع میشود، فرزند علینقی است که در سال هزاروسیصدوچهلوهفت به دنیا آمد. پدربزرگ اسمش را علی گذاشت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
حسین فرزند عباس در سال هزاروسیصدوبیستوهشت هجری شمسی در خانوادهای مومن و متعهد به دنیا آمد. پدرش روز تا شب کار میکرد و بسیار زحمت میکشید اما اداره دوازده سر عائله کار چندان آسانی نبود. از اینرو حسین پس از چند سال تحصیل در مدرسه، از درسخواندن دست کشید و در کنار پدر به آموختن درس غیرت و مردانگی پرداخت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
علیاصغر فرند محمدکاظم و خاتون سال هزاروسیصدوچهلوهفت خورشیدی در روستای صیدآباد از توابع دامغان دیده به جهان گشود. فرزند پنجم خانواده و شهید اول آنهاست. تا سال سوم دبیرستان در رشته علوم تجربی تحصیل کرد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب