جستجو در دایره المعارف شهدا

نوشته هایی با برچسب گلزار شهدای دامغان

شهید عباسعلی عزآبادی 30 آگوست 14

شهید عباسعلی عزآبادی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در آتش و درد و داغ پا به جهان نهاد تا از آتش و درد و داغ جهان نهراسد. در عظیم‌ترین شب سال هزاروسیصدوچهل‌‌وچهار، شب تقدیر، شب نزول قرآن و در بیست‌‌وپنجمین روز سردترین ماه سال، گرمابخش خانواده‌اش شد. در حالی به مادرش لبخند زد که زهرخند مرگ ناگهانی سه فرزند، جرعه جام جنون را در جان مادر می‌ریخت. او آمد تا تسلی‌‌بخش دردها و مرهم زخم‌های تن مادری شود که در پی نجات فرزندان فروخفته در دود و آتش، آبله بر پیکر و جراحت بر جان داشت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید سید رضا عرفانی 30 آگوست 14

شهید سید رضا عرفانی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در سال هزاروسیصدوچهل‌‌ودو هجری شمسی در شهر دامغان به دنیا آمد. تحصیلاتش را در مقطع ابتدایی و راهنمایی گذراند و وارد هنرستان شد.

در بیشتر تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی شرکت می‌‌کرد.                                                                        

سه مرحله به جبهه رفت و به‌‌عنوان نیروی بسیجی از سپاه اعزام شد. تک‌‌تیرانداز بود. بعدها به‌‌عنوان فرمانده دسته خدمت می‌‌کرد. دو بار مجروح شد اما هنوز کاملاً خوب نشده بود که به جبهه برگشت. به رزمندگان و شهدا خیلی علاقه داشت. شهید محمودزاده دوست صمیمی او بود. در عملیات بیت‌‌المقدس نیز شرکت داشت.

این شهید بزرگوار در تاریخ بیست‌‌وششم ‌‌شهریورماه سال شصت‌‌ودو مصادف با عید قربان در منطقه سردشت با کمین نیروهای کومله مواجه شد و با اصابت تیر مستقیم عاشقانه به ملاقات حضرت ‌‌حق شتافت و به جمع دوستان بهشتی‌‌اش پیوست. پیکر پاکش بر روی دستان مردم شریف دامغان با شکوهی وصف‌‌نشدنی تشییع و در فردوس‌رضای این شهر در خاک آرمید.

“راهش جاوید باد”

ادامه مطلب
شهید یدالله عدالت نور 30 آگوست 14

شهید یدالله عدالت نور

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

نوزده‌ساله بود که رخت از جهان خاکیان به جوار افلاکیان کشید. در قامت یک سرباز وطن‌دوست و باایمان خونش را نثار سرزمین و آیین و مردمش کرد تا کاری کرده باشد در خور انسانیتش.

روز بیست‌وپنجم مردادماه سال هزاروسیصدوچهل‌وشش بود که پنجمین فرزند، روشنی‌بخش چشم عباس‌آقا و خانم‌کلثوم شد. آمد که وظیفه پرورش او بر دوش پدر و مادر مهربانش بیفتد تا در روز شمار، پرونده‌ای وزین در پیشگاه پروردگار مهربان داشته ‌باشند. او را یدالله نامیدند تا به‌‌راستی دست خدا باشد و یاور دلاورانی که دل در گرو عشق خدا داشتند.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید نعمت الله عبیری 30 آگوست 14

شهید نعمت الله عبیری

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

علی‌اکبر و نرگس سال هزاروسیصدوچهل‌‌وپنج در دامغان شاهد تولد کودکشان بودند. او را نعمت‌الله نامیدند. نعمت‌الله تحصیلاتش را تا اول دبیرستان ادامه داد. از کودکی در خانواده مذهبی رشد نمود و عاشق   اهل‌‌بیت(‌ع) بود. با دوستانش در برگزاری و شرکت در مراسم‌‌ مذهبی به ویژه محرم پیشتاز بود. از اول محرم نوارهای عزاداری را از طریق بلندگوی مسجد پخش می‌نمود تا همه استفاده کنند.

با شروع جنگ و جبهه، به هم‌‌رزمانش ملحق شد و فعالیت‌‌های بسیاری نمود. مدت صدوچهل‌‌وهشت روز در جبهه‌ها فعالیت داشت. سرانجام چهاردهم تیرماه هزاروسیصدوشصت‌‌وسه براثر اصابت تیر در عملیات پاکسازی جاده بانه-سردشت به شهادت رسید. مزارش در گلزار شهدای دامغان است.

“راهش جاوید باد”

ادامه مطلب
شهید محمدرضا صدرالهی 30 آگوست 14

شهید محمدرضا صدرالهی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

محمدرضا اولین فرزند حسن، سال هزاروسیصدوچهل در دامغان به دنیا آمد. دوران نوجوانی او مصادف بود با اوج فعالیت‌های انقلاب. هم‌‌چون دیگر اقشار جامعه به سهم خود شرکت داشت. چندین بار توسط شهربانی دستگیر و شکنجه شده بود.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمود عبدالهی 30 آگوست 14

شهید محمود عبدالهی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در نخستین روز شهریور ‌هزاروسیصدوسی‌وشش در شهرستان دامغان به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا اول دبیرستان در شهرستان دامغان ادامه داد و بعد از آن برای ادامۀ تحصیل و کار عازم تهران شد و در ضمن کار به تحصیلاتش در دبیرستان‌های شبانه ادامه داد. محمود از همان کودکی دارای هوش و استعداد سرشاری بود. علاقۀ شدیدی به رشتۀ برق و الکترونیک داشت. در ایام تحصیل و کار چندین دورۀ کارآموزی را در رشتۀ الکترونیک گذراند. در سن هفده‌‌سالگی وارد ارتش و پس از گذراندن دوران آموزشی در پادگان حشمتیۀ تهران مشغول کار شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید یداله عبدالشاهی 30 آگوست 14

شهید یداله عبدالشاهی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

یدالله فرزند سعدالله، در بهمن‌‌ماه سال چهل‌‌وسه در نکا مازندران دیده به جهان گشود. در دوره راهنمایی مشغول تحصیل بود که انقلاب به اوج خود رسید. در کنار پدر و دیگر هموطنان خود در راه‌‌پیمایی‌ها شرکت می‌کرد و شب‌‌ها کشیک می‌داد.

در سال چهارم دبیرستان درس می‌خواند که راهی جبهه شد. وقتی برای گرفتن نمره‌های سالانه‌اش به دفتر مدرسه رفت، متوجه شد در کنکور پذیرفته ‌‌شده است. در شهر اصفهان ثبت‌نام کرد و همزمان با حضور در جبهه به استخدام آموزش‌‌وپرورش درآمد.

با این‌‌که در مرحله آخر به‌‌سختی مجروح شده بود، بار دیگر برای اعزام ثبت‌نام کرد و پس از پانصدوهفتادوسه روز حضور در جبهه، در جنوب شلمچه براثر ترکش به ناحیه شکم در بیست‌‌وسوم خرداد سال شصت‌‌وهفت عملیات بیت المقدس ۷ به شهادت رسید. گلزار شهدای دامغان، فردوس‌‌ رضا محل دفن او شد.

“راهش جاوید باد”

ادامه مطلب
شهید علیرضا صیامی صومعه دل 29 آگوست 14

شهید علیرضا صیامی صومعه دل

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

شهید علیرضا فرزند حبیب‌الله، سال هزاروسیصدوچهل‌وشش در شهرستان بهشهر به دنیا آمد. دوران کودکی‌اش را در بهشهر گذراند و بعد از مدتی به شهرستان دامغان نقل‌‌‌مکان کرد.

تحصیلاتش را تا سال پنجم ابتدایی خواند. پدری زحمت‌‌کش و شریف داشت. کارگری می‌‌کرد و با عرق جبین نان حلالی بر سفره خانواده می‌‌گذاشت. به همین دلیل علیرضا در همان دوران ابتدایی ترک تحصیل کرد تا به پدرش در تأمین مخارج زندگی و نیازهای خانواده کمک کند.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمدحسین صرفی 29 آگوست 14

شهید محمدحسین صرفی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

رحمت‌الله سال هزاروسیصدوچهل‌‌ویک در روستای عبدیا یکی از توابع شهرستان دامغان شاهد تولد نوزادش بود. نامش را محمدحسین گذاشت. وی تحصیلاتش را تا پنجم ابتدایی گذراند و به‌‌عنوان شیشه‌بر مشغول به کار شد. از همان کودکی تا سن هجده‌‌سالگی بیماری پوستی داشت و چندین بار به مشهد رفت تا خوب شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید علی نقی صرفی 29 آگوست 14

شهید علی نقی صرفی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

علی‌نقی فرزند محمد در سال هزاروسیصدوچهل‌‌وشش در روستای مِیل‌آباد دامغان به دنیا آمد. سپس به روستای صالح‌آبادو نقل‌مکان کردند. دوره ابتدایی تحصیل را در همین روستا سپری کرد.

پس از آن با کوچ‌‌کردن خانواده از روستا به شهر دامغان علی‌‌نقی ضمن ادامه تحصیل، برای کمک به اقتصاد خانواده با علاقه و جدیت مشغول به کار شد. علاقۀ او به تحصیل علم و تأمین معاش زبان‌‌زد بود.

ادامه مطلب

ادامه مطلب