نوشته هایی با برچسب شهدای دامغان
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
عینالله در سال هزاروسیصدونوزده در خانواده علیاصغر به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا ششم ابتدایی ادامه داد و سپس به خاطر فوت پدر مشغول کار شد. بعد از مدتی ازدواج کرد و از همسرش صاحب شش فرزند گردید.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
سیدحسین شنایی فرزند سیدمحمدحسن و طاهره در دوم شهریور سال چهلویک در روستای قلعه چهارده (شهر دیباج) به دنیا آمد.به مدرسه رفت. دبیرستانی بود که راهی جبهه شد. تا چهارم دبیرستان درس خواند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
ماشاءالله فرزند رحمتالله، یکم مهر سال هزاروسیصدوچهلوپنج در شهر دامغان به دنیا آمد. در خانوادهای متدین و مذهبی پرورش یافت. روزها درس میخواند و شبها تا دیروقت کار میکرد تا موفق به اخذ دیپلم شد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
از اهالی اردیبهشت بود و از عشیره عاشوراییان. فرزند سیدعباس. لیلازادهای که خون مجنون در رگهایش میدوید. سیدمجتبی در خانواده نهنفره خود در خاک شور کویری خورزان دامغان در کنار پدر بذر همت میکاشت و محصول شیرین غیرت برمیداشت. درس جهد پدر او را برای اولین بار راهی جهاد کرد تا تجربه اولین حضورش در جبهه قرین مبارزه پشت خاکریز بیسنگریها باشد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
در سال هزاروسیصدوچهلوچهار در روستای زردوان چهارده (شهر دیباج) کودکی پا به عرصه زندگی نهاد که در فراسوی زمانی نه چندان دور شمع تاریخ شد تا چراغ خانه سلطانعلی برای همیشه روشن بماند. سلطانعلی عقیده داشت تولد این فرزند نشانۀ رحمت خداست. پس او را رحمتالله نامید. ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
سیدرضا فرزند سیداسماعیل، در تاریخ یکم فروردینماه سال هزاروسیصدوبیستونه در روستای مجیدآباد دامغان چشم به جهان گشود.خانوادهاش وی را رضا نامیدند. مادر بزرگوار و مؤمنش او را در حالی بزرگ کرد که برای چندین سال از نعمت نور چشم محروم شده بود ولی در اثر معجزهای بیناییاش را دوباره به دست آورد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
علیاکبر فرزند علیاصغر، چهارم شهریورماه سال یکهزاروسیصدوچهلوهفت در روستای قاسمآباد دامغان چشم به جهان گشود. این فرزند موهبت خاص پروردگار به این خانواده بود. علیاکبر مقطع ابتدایی را در مدرسۀ شریعتپناهی که در آن ایام به مدیریت آقای ابوالقاسم نصیری اداره میشد به اتمام رسانید.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
غلامحسن فرزند اسماعیل، دوم فروردین هزاروسیصدوچهلودو در خانوادهای متدین در روستای مؤمنآباد دامغان به دنیا آمد. دوران کودکی را در دامن پرمهر و محبت مادر و پدر گذراند. پدر با کشاورزی و دامداری امرار معاش میکرد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
با اولین روز اسفندماه سال چهلوهفت آمده بود. مثل تابش خورشید اسفند، دوستداشتنی و دلپذیر. لطفالله نام فرزندش را حمیدرضا گذاشت و سجدۀ شکرش را بارها به جا آورد.
پدر کارمند بود و روزگار حمیدرضا در کنار خانواده، در لابهلای خوابهای خوبی که خداوند برای بندگان مؤمن و شاکر خود در گهوارۀ زمین میدید، میگذشت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
سال هزاروسیصدوچهلوهفت در روستای مؤمنآباد دامغان به دنیا آمد. دومین فرزند پسر خانواده بود. رسم دیرین و زیبای خانواده این بود که فرزندان را با پسوند «الله» نامگذاری میکردند و اینچنین بود که او امرالله نام گرفت.تحصیلات ابتدایی را در روستا به پایان رساند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب