جستجو در دایره المعارف شهدا

نوشته هایی با برچسب شهدای دامغان

شهیده نجمه علی آبادی 12 ژوئن 15

شهیده نجمه علی آبادی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

زمستان بود و اولین روز از ماه آخر فصل سال هزاروسیصدوپنجاه‌‌ونه. یک ماهی تا سال جدید باقی مانده بود؛ اما عید زودتر از همیشه قدم به خانۀ آقا عباسقلی نهاد و نوید تولد گلی را داد.

دردی شیرین لحظه‌‌ به لحظه وجود بتول‌‌خانم را پر می‌‌کرد. دخترکی از سلالۀ پاکی‌‌ها به دنیا آمد. سومین فرزند و تک‌‌ستارۀ خانواده بود. پدر او را نجمه نامید.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید عباسقلی علی آبادی 12 ژوئن 15

شهید عباسقلی علی آبادی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در ششمین روز از دومین ماه فصل سرد و برفی سال هزاروسیصدوبیست‌‌‌وپنج در شهرستان دامغان پا به عرصۀ گیتی نهاد. پدرش عباسعلی به‌‌‌خاطر ارادتی که به ائمۀ اطهار(ع) داشت نامش را عباسقلی نامید.هفت‌‌‌ساله بود که وارد دبستان شد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان برد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید نورمحمد عبدالهی 12 ژوئن 15

شهید نورمحمد عبدالهی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

نورمحمد سومین ثمرۀ زندگی محمدعلی و ربابه‌خانم صبوری بود که در سومین روز فروردین هزاروسیصدوبیست‌وپنج در روستای طزره دامغان به دنیا آمد.

از همان کودکی مزۀ فقر و کار و سختی را چشید. در مکتب‌خانۀ روستا قرآن را یاد گرفت و وقتی پدر بینایی‌اش را از دست داد، چشم و عصای پدر شد. هموار و ناهموار را می­پیمود و پدر را به منبر روضه اباعبدالله(ع) می­رساند. پای منبر پدر درس می­گرفت و اشک می­ریخت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید ابوالفضل طوسی 12 ژوئن 15

شهید ابوالفضل طوسی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

بیست‌وهشتم مردادماه سال هزاروسیصدوچهل روزی ‌است که در خانه آقامحمدعلی طوسی و خانم سمانه شاکری در روستای جزن دامغان شهیدی زاده‌شد که نامش را ابوالفضل نهادند تا بیست‌ویک سال بعد قامت افرازد و از گران‌بهاترین گوهر وجود خود، جانش، برای پاسداری از سرزمین و ایمان و حیثیتش بگذرد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید علی اکبر صالح آبادویی 12 ژوئن 15

شهید علی اکبر صالح آبادویی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در صبح‌‌‌گاه پانزدهمین روز بهاری سال هزاروسیصدوسی‌وسه علی‌اکبر در آغوش مهربان پدر و مادر جای گرفت. پدرش علی‌اصغر نام بلندش را انتخاب کرد. روستای صالح‌آبادوی دامغان مأمن رویش و بالیدنش بود.تا کلاس چهارم ابتدایی در زادگاهش درس خواند و پس از آن برای یاری پدر و خانواده در امر معاش، دست از تحصیل کشید. مدتی را به دامداری پرداخت و پس از آن به پیشنهاد یکی از دوستان به تهران رفت و به‌‌‌عنوان شاگرد آشپز، در یک چلوکبابی مشغول به کار شد تا تبدیل به سرآشپزی ماهر شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمد مهدی ایثاری 9 ژوئن 15

شهید محمد مهدی ایثاری

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

ستوان‌یکم محمدمهدی ایثاری فرزند محمدعلی بیست‌وچهارم اردیبهشت هزاروسیصدوشصت‌وچهار در خانواده‌ای مذهبی در دیباج دامغان متولد شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمدحسین انارکی 9 ژوئن 15

شهید محمدحسین انارکی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

فرزندی از دل کویر، از شهر پسته‌‌های خندان دامغان که در بهارستان روستای زرین‌‌آباد قدم بر خاک دنیا نهاد.

حسن‌‌آقا مرد دین‌‌دار و اهل اخلاص، شادمان از تولد چهارمین ستارۀ زندگی‌‌اش، کودک را در آغوش کشید و بوسه‌‌ای بر گونه‌‌اش نهاد. صدای الله‌‌اکبر اذان پدر در گوش جان نوزاد پیچید. پدر به عشق ائمۀ اطهار(ع)، او را محمدحسین نامید و به سرور و سالار شهیدان(ع) سپرد تا او نیز در رکاب امام خویش باشد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید عامر امین احمد 9 ژوئن 15

شهید عامر امین احمد

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

عامر در اولین روز بهار سال هزاروسیصدوچهل‌وشش در خانقین عراق در آغوش گرم مادر و چشمان بارانی پدر از فرط شادی دیده گشود. شش سال بیشتر نداشت که برای همیشه مهربان مادرش با او خداحافظی کرد. آن روزها طعم تلخ تنهایی نیز بر رنج‌های دیگر امین‌محمد و عامر اضافه ‌شده‌ بود.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمد حسین امیر احمدی 9 ژوئن 15

شهید محمد حسین امیر احمدی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

 محمدحسین مردی از جنس آینه و آفتاب و نور، مردی از مهر فراتر، سرافراز و صبور و دلاور. قلبش گواه آن سعادت که نصیب اوست. در بیست‌وپنجمین روز از اولین ماه سال هزاروسیصدوبیست‌وسه در روستای امیرآباد دامغان (شهر امیریه) به دنیا آمد و با ولادتش عشق متولد شد. رشادت رشد کرد و ایثار معنا گرفت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید علیرضااکبرزاده 9 ژوئن 15

شهید علیرضااکبرزاده

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

به گواهی شناسنامه، علیرضا از اهالی تهران است اما به‌ راستی او متولد مهران بود. جایی که آسمانی شد و نقطه پرواز او بود. علیرضا متولد بیست‌وهفتم آذرماه سال چهل‌ویک در خانواده‌ای که سهم مهربانی پدر و مادر باید بین چهار برادر و پنج خواهر قسمت می‌شد، به دنیا آمد.

پدرش پیمانکار آزاد شرکت نفت و راننده کامیون بود و تمام جاده‌های زندگی را با چرخ‌های همت و تلاش در کسب روزی حلال طی می‌کرد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب