8 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
روز اول سال هزاروسیصدوچهلوچهار، فرزند محمد و طاهره در امیرآباد (شهر امیریه) دامغان به دنیا آمد. سه برادر دیگر هم دارد. پدربزرگ اسمش را گذاشت سیفالله. بزرگتر که شد با پدربزرگ میرفت مسجد.
تا ابتدایی را بیشتر درس نخواند. مدیرش به مادر گفت: «او را بگذار کار صنعتی!»
ادامه مطلب
ادامه مطلب
8 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
متولد سال هزاروسیصدوچهلوپنج بود، اما نه! رفتارش بیش از اینها را نشان میداد. فرزند روستایی امیرآباد و پروردۀ دست پدر و مادری زحمتکش؛ تا کلاس سوم دبیرستان درس خوانده بود اما معلم عشق بود و استاد اخلاق. کودکی را در مزرعه و کنار جوی و درخت گذرانده بود. با پدرش محمد امیراحمدی، بیل زده بود، درو کرده بود و روی دامان مادرش قصهها از عشق و ایمان و شجاعت شنیده بود. کوچک بود اما نقل بزرگواریاش بر زبان اهل روستا بسیار میرفت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب