نوشته هایی با برچسب ارتش مزدور عراق
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
روستای قدرتآباد به یاد داشت که نوجوان هفدهسالهای که جنازهاش بر روی دستها تشییع میشود، فرزند علینقی است که در سال هزاروسیصدوچهلوهفت به دنیا آمد. پدربزرگ اسمش را علی گذاشت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
17 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
روستای برم یکی از توابع شهرستان دامغان، دهم فروردین هزاروسیصدوچهلوچهار شاهد تولد کودک محمدتقی و مریم بود.
نامش را محمود گذاشتند. تحصیلاتش را تا ششم ابتدایی در زادگاهش گذراند. از کودکی به نماز و روزه علاقه نشان میداد. همیشه با همسنوسالانش، خوشرفتار و مهربان بود.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
17 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
اکبر ثوری فرزند استادعلی در سال هزاروسیصدوسه در دامغان به دنیا آمد. از نوجوانی شروع به کار کرد. مغازهای برای خود دستوپا کرد و زندگی تشکیل داد. صاحب شش فرزند شد. همزمان با کار به نهضت سوادآموزی میرفت تا گذشته را جبران کند. برای قرائت قرآن هم به مسجد میرفت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
14 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
محمدرضا دومین فرزند خانواده علیجان در هفتمین روز اردیبهشت ماه سال چهلوچهار، در روستای کلاتهرودبار به دنیا آمد. دوران کودکی یک بار داخل حوض آب افتاد و نجات پیدا کرد. در سن هفتسالگی به مدرسه رفت و تا پنجم ابتدایی را بیشتر درس نخواند. به خاطر فقر مالی ترک تحصیل کرد و به کار چوپانی و کشاورزی مشغول شد.
با شروع جنگ تحمیلی بههمراه دیگر همرزمان خود، به صورت بسیجی راهی جبهه شد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
6 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
برخلاف خیلی از آدمها که با سخنانشان در بین اعضای خانواده، دوست و فامیل، شناخته میشوند، او را با سکوتش میشناختند. هفتمین فرزند سیده خانم طباطبایی بود.
سکوت و ادب میراثی شد به یادگار، میان خواهران و برادرانش. نوروزعلی فرزند هفتمش را حسینعلی نام نهاد. نوزدهم مردادماه سال چهلوپنج آغازین روز بیقراریهای حسینعلی بود. پدرش کشاورزی میکرد. روستای عباسآباد تمام کودکیاش را در خود جای داده بود. تحصیلات دوره ابتدایی را در عباسآباد گذراند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
6 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
سال هزاروسیصدوبیستویک، در روستای دشتبوی تویهدروار از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. فرزند اول خانواده بود. بدرجهان و علیاکبر نام او را قنبرعلی گذاشتند.
چهار برادر و سه خواهر دارد. تا ششم ابتدایی درس خواند. برای کمک به خانواده، در کنار پدر به کشاورزی و دامداری مشغول شد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
5 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
سیفالله فرزند عبدالله در سال هزاروسیصدوچهلوپنج در دامغان چشم به جهان گشود. پدرش مغازهداری میکرد و در کنار آن دام هم پرورش میداد. وقتی کوچک بود به خاطر نبودن واکسن، سرخک و حصبه گرفت ولی بهسختی جان سالم به در برد و شفا یافت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب