جستجو در دایره المعارف شهدا

مطالب منتشر شده در دسته ی "دایره المعارف شهدا"

شهید حسن خادمیان وامرزانی 21 آگوست 14

شهید حسن خادمیان وامرزانی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

حسن، ششمین فرزند خانواده حاج‌غفار و عذراخانم در چهارمین روز مردادماه سال چهل‌ویک در تهران به‌دنیا آمد. قبل از شروع تحصیل از تهران به روستای وامرزان دامغان آمدند.

تا پنجم ابتدایی را در همان روستا درس خواند. ترک تحصیل کرد و به کار آزاد مشغول شد. بعدها برای کار به قزوین رفت و در یک مرغداری مشغول به ‌کار شد. برای خودش درآمد داشت و در امور خیریه هم کمک می‌کرد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید حسن خادمیان 21 آگوست 14

شهید حسن خادمیان

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

بیست‌‌وهشتم تیرماه هزاروسیصدوچهل‌‌ودو در یکی از محله‌‌های قدیمی شهر دامغان به نام «بالامحله» دیده به جهان گشود. در خانواده‌‌ای مذهبی، مستضعف و پرتلاش.

با قدم نورسیده‌‌اش ستاره‌‌ای شد پرفروغ برای آسمان خانه مشهدی بشیر و بعدها برای آسمان میهنش ایران. دومین فرزند خانواده بود و پدر نامش را حسن گذاشت تا با تأسی به کریم اهل بیت، امام‌‌حسن مجتبی(ع) دارای حسن خلق گردد و زبان‌‌زد عام.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمد خادمی 21 آگوست 14

شهید محمد خادمی

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

هم‌‌زمان با باران‌‌های بهاری سال هزاروسیصدوچهل‌‌وهفت که بوی برکت را به همراه داشت، اولین ماه بهار و روز دوم آن در روستای صالح‌‌آبادو دامغان، محمد چشم گشود.

 محمد فرزند پنجم خانواده، هنوز تجربه‌‌های کودکی را به پایان نرسانده بود که تجربه تلخ جدایی از پدر برایش رخ داد.او دوران ابتدایی را در همان روستا و در دبستان حافظ گذراند.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید یحیی حیدری 21 آگوست 14

شهید یحیی حیدری

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

به‌‌همراه مادربزرگ برای آموختن قرآن و نماز به مکتب می‌رفت و در همان سن کم، نماز و قرآن را یاد گرفت.

پس از گذراندن دوران پرفرازونشیب کودکی وارد مدرسه ابتدایی شد و با گذراندن این دوره به تحصیلات راهنمایی پرداخت؛ سپس وارد دبیرستان شد. با علاقۀ زیادی که به تحصیل داشت در رشتۀ ریاضی موفق به اخذ دیپلم شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید سید محمود حیدری نژاد 21 آگوست 14

شهید سید محمود حیدری نژاد

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

زمستان که رخت سپید خود را از تن به در کرد، در اولین روز بهار سال هزاروسیصدوچهل‌‌وهفت، کودکی از جنس نور و به لطافت گل‌‌های بهاری قدم به کوچه‌‌باغ‌‌های روستای آستانه گذاشت.

بهار در بهار بود و عطر خوش بهشت فضای خانۀ کوچک سیداحمد را پر کرد. سیداحمد مرد باصفا و اهل دلی بود که نام زیبای کودک را با توسل به سلالۀ سادات، محمود خواند. سیدمحمود، فرزندی از تبار پاکی و نور.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید علی حیدری 21 آگوست 14

شهید علی حیدری

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

علی حیدری فرزند ابوالقاسم، بیست‌‌وچهارم آذر سال هزاروسیصدوچهل‌‌و‌هفت در خانواده‌ای مذهبی در روستای شوکت‌‌آباد دامغان به دنیا آمد. کودکی را در تهران گذراند و بعد از اتمام دوره راهنمایی به علت فوت پدر، به همراه خانواده به دامغان عزیمت کرد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید ابوالفضل حیدری 21 آگوست 14

شهید ابوالفضل حیدری

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

ابوالفضل حیدری در سال هزاروسیصدوسی‌‌وهفت در دامغان به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا سیکل ادامه داد.

 دوران سربازی‌اش مصادف با پیروزی انقلاب شد. هفت ‌‌ماه خدمت کرده بود که به دستور امام(ره) از پادگان فرار کرد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمدعلی طوسی 20 آگوست 14

شهید محمدعلی طوسی

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

محمدعلی فرزند مشهدی صفرعلی و طیبه در بیست‌‌وهشتمین روز از بهار سال چهل‌‌ویک در یک خانوادۀ نظامی و متدین چشم به جهان گشود.

به مدرسه رفت و دوران ابتدایی و راهنمایی را تا دوم در دامغان خواند. در وسط سال تحصیلی پنجاه‌‌وسه به‌‌خاطر انتقال پدرش به سنندج همگی به آنجا کوچ کردند. درسش را در مدرسه جامع رجال سنندج ادامه داد. جایگاه عبادی و دینی خود را در حسینیه شیعیان که در نزدیکی آن‌‌ها بود، پیدا کرد. شد مکبر امام‌‌جماعت آنجا، شیخ نصرالله موحد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمدرضا طوسی 20 آگوست 14

شهید محمدرضا طوسی

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

محمدرضا چهارمین فرزند حاج‌‌صفرعلی و طیبه در بیست‌‌وپنجم شهریور سال چهل‌‌ونه در دامغان به دنیا آمد. درسش را تا دوم دبیرستان ادامه داد و برحسب تکلیف سلاح برادر شهیدش را به دست گرفت و برای اولین بار در سال شصت‌‌وپنج راهی جبهه جنوب شد.برای آمادگی بیشتر جسمانی با دوستان خود در پارک جنگلی دامغان در اوقات بیکاری به ورزش رزمی می‌‌پرداخت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید علیرضا طوسی 20 آگوست 14

شهید علیرضا طوسی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

علیرضا فرزند احمد هفتم خرداد سال چهل‌‌وسه در روستای جزن دامغان دیده به جهان گشود. از کودکی بچه‌ها را جمع می‌کرد دور خودش و برایشان روضه می‌خواند. معروف شده بود به علی شیخو.دوره ابتدایی را در روستای محل زندگی‌اش به پایان برد. برای راهنمایی و دبیرستان به دامغان رفت. هم­زمان با تحصیل همراه برادرانش  سر کار هم می­رفت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب