جستجو در دایره المعارف شهدا

مطالب منتشر شده در دسته ی "بسیجی"

شهید ابوالفضل حیدرزاده 19 آگوست 14

شهید ابوالفضل حیدرزاده

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در بهارین صبحی دل‌انگیز در سال هزاروسیصدوچهل‌وهفت هجری شمسی در روستای نعیم‌آباد دامغان بسان غنچه‌ای معطر گل ‌خورشید وجودش شکفت. به عشق مولای تشنه‌لبان نام ساقی دُردی‌کشان دشت بلا را برایش برگزیدند.خردسالی را تجربه می‌کرد که سایه‌سار مهربانی پدر را از دست داد. بار زندگی و تربیت فرزندان روی شانه‌های مادری بود که هماره چادر همتش را به کمر بسته بود.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمدحسن حلاجی 19 آگوست 14

شهید محمدحسن حلاجی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در یکم آبان‌‌ماه سال یک‌هزاروسیصدوسی‌ودو در خانواده‌ای متدین و زحمت‌‌کش در شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش مشهدی علی‌اصغر به کار حلاجی مشغول بود. او با تلاش و زحمت بسیار سعی می‌کرد تا لقمه‌ای نان حلال بر سر سفرۀ خانواده بیاورد. کار برایش شب و روز نداشت. با جدیت و پشتکار می‌کوشید چرخ زندگی خانوادۀ پرجمعیت خویش را بچرخاند. مادر خانواده نیز در تلاش و تکاپو پابه‌پای مشهدی علی‌اصغر کار می‌کرد و در عین حال لحظه‌ای از تربیت فرزندانش نیز غافل نبود.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید حسین حلاجی 19 آگوست 14

شهید حسین حلاجی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در خانواده‌ای متدین و زحمت‌کش در بیست‌وسومین روز از پنجمین ماه سال ‌هزاروسیصدوسی‌‌ونه در شهرستان دامغان به دنیا آمد. مشهدی علی‌‌اصغر با تلاش و جدیت، همۀ سعی‌اش را می‌کرد تا چرخ خانوادۀ پرجمعیتش را بچرخاند. از بام تا شام برای مردم شهرش حلاجی می‌کرد و در پی آوردن رزق و روزی حلال برای خانواده‌اش بود. مهربان مادر خانواده نیز پابه‌‌پای مشهدی علی‌اصغر در همۀ کارها یار و یاورش بود و در عین‌‌حال  لحظه‌ای از تربیت و تعالی فرزندانش غافل نبود. حتی درحال لحاف‌دوزی و خیاطی، تمام عشقش به خاندان نبوت را به مذاق جان فرزندانش می‌چشاند. هیچ ‌چیز را برای بچه‌ها کم نمی‌گذاشت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید سید علی حقایقی 19 آگوست 14

شهید سید علی حقایقی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

پدرش سیدحسین، سلاله پاک حضرت زهرا(ع) بود و زادگاهش حیدرآباد از توابع شهرستان دامغان. هشتمین فرزند خانواده در سال هزاروسیصدوچهل‌‌وپنج به دنیا آمد.

دوران ابتدایی را در همان‌‌جا پشت سر گذاشت. اواخر دوره راهنمایی او مصادف بود با شکل‌گیری انقلاب.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید سید رضا حسینی پور 19 آگوست 14

شهید سید رضا حسینی پور

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

اواسط پاییز هزاروسیصدوسی‌‌وسه بود که خدا گل وجود سیدرضا را شکوفا کرد. سیدرضا در هُرم نفس مادر و زیر سایۀ سبز پدر درس انسانیت، غیرت و مسلمانی آموخت. رشد کرد، بالید و بالغ شد. نوجوان بود که به تهران رفت. کار کرد و در کنارش درس خواند و سپس به استخدام دادگستری تهران درآمد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید رمضانعلی حسنی 19 آگوست 14

شهید رمضانعلی حسنی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

رمضانعلی حسنی در فروردین هزاروسیصدوچهل‌‌ودو در دامغان چشم به جهان گشود. دوران تحصیل وی مصادف شده بود با روزهای پر هیجان انقلاب.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمدتقی حسن بیکی 19 آگوست 14

شهید محمدتقی حسن بیکی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

اولین روز آخرین ماه سال ‌‌هزاروسیصدوچهل‌‌وسه، محمدتقی در شهر دامغان در خانواده‌‌ای متدین، مذهبی، صبور و زحمت‌‌کش به دنیا آمد. مادرش صغری خانم و پدرش آقامحمدمهدی نام زیبای محمدتقی را برایش انتخاب کردند.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید زین العابدین حسن بیکی 18 آگوست 14

شهید زین العابدین حسن بیکی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

سال هزاروسیصدوپنجاه‌‌ویک خورشیدی در شهرستان دامغان فرزند آخر محمدمهدی حسن‌‌بیکی و صغری حقیری به دنیا میآید. پدر و مادر او را زین‌‌العابدین مینامند و این به دلیل ارادت‌شان به امام چهارم(ع) است.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید قربانعلی شیرمرغی 18 آگوست 14

شهید قربانعلی شیرمرغی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

پانزده مردادماه سال هزاروسیصدوسی‌ودو گل‌خنده‌های شکرین پسته‌زارهای دامغان به بار نشسته بود که قربانعلی در روستای جزن دامغان به دنیا آمد. قبل از آن‌که روی مهربان پدر را ببیند و یا دست نوازشگر پدر اشک‌های کودکانه‌اش را برچیند روزگار رخصت زیارت رخسار پدر را از او گرفت. نامش را مهربان مادرش به عشق مولا علی(ع) قربانعلی گذاشت.  همان مادری که خود در هیاهوی جنگ و حادثه همانند بسیاری از شیرزنان این مرز ‌‌‌و بوم مدتی را در جبهه به تدارکات و پشتیبانی رزمندگان پرداخت. شاید می‌دانست که روزی پسرش در امتداد مولامداری‌اش به شهادت می‌رسد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید حسین شیرپور 18 آگوست 14

شهید حسین شیرپور

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

بیستم خرداد سال چهل‌‌‌وسه، به ارادۀ خالقش چشم‌‌‌هایش را گشود تا در عالم خاک نفس بکشد.

آمدن نوزاد در ماه محرم، رحمت‌‌‌الله را بر آن داشت تا نام فرزند را به حرمت ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولایش حسین، حسین برگزیند. حسین در خیمه‌‌‌گاه مولایش رفته‌‌‌رفته تنش جان شد و جانش جانان. پس از آن پای در راه نهاد که باید بی‌‌‌سر و پا و ‌‌‌تن می‌‌‌رفت. از خود گذشت تا به ملکوت رسید.

ادامه مطلب

ادامه مطلب