جستجو در دایره المعارف شهدا

مطالب منتشر شده در دسته ی "بسیجی"

شهید مهدی عبیری 30 آگوست 14

شهید مهدی عبیری

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

مهدی در روستای آستانه از توابع دامغان به دنیا آمد. سال تولدش، هزاروسیصدوچهل‌‌وچهار بود. پدرش تقی نام داشت. تا کلاس پنجم را در آستانه خواند و دوران راهنمایی و دبیرستان و تربیت معلم را در دامغان گذراند.

دانشجوی سال دوم تربیت‌‌معلم بود. از شانزده‌‌سالگی پایش به جبهه باز شد و تا زمان شهادت یعنی بیست‌‌ویک‌‌سالگی به شکل مستمر در جبهه حضور داشت. زمان حضورش به سیصد روز می‌رسد.

مسؤولیتش در عملیات آخر که منجر به شهادتش شد، معاون دسته بود. در بیست‌‌وپنجم دی شصت‌‌وپنج در عملیات کربلای۵ منطقۀ شلمچه براثر اصابت ترکش به کتفش به شهادت رسید. مدفن این شهید عزیز در آستانه دامغان است.

“راهش جاوید باد”

ادامه مطلب
شهید محمود عبدالهی 30 آگوست 14

شهید محمود عبدالهی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در نخستین روز شهریور ‌هزاروسیصدوسی‌وشش در شهرستان دامغان به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا اول دبیرستان در شهرستان دامغان ادامه داد و بعد از آن برای ادامۀ تحصیل و کار عازم تهران شد و در ضمن کار به تحصیلاتش در دبیرستان‌های شبانه ادامه داد. محمود از همان کودکی دارای هوش و استعداد سرشاری بود. علاقۀ شدیدی به رشتۀ برق و الکترونیک داشت. در ایام تحصیل و کار چندین دورۀ کارآموزی را در رشتۀ الکترونیک گذراند. در سن هفده‌‌سالگی وارد ارتش و پس از گذراندن دوران آموزشی در پادگان حشمتیۀ تهران مشغول کار شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمدتقی عبداله ئی 30 آگوست 14

شهید محمدتقی عبداله ئی

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در دهم فروردین سال هزاروسیصدوچهل‌‌وهفت و در روستای   نیمه‌‌کوهستانی و زیبای طزره از توابع شهرستان دامغان محمدتقی در خانواده ساده و با ایمان و بی‌‌آلایش آقامحمدرضا به دنیا آمد. او فرزند هفتم و آخرین فرزند خانواده بود. هنوز روزهای خوش کودکی‌اش را می‌گذراند که در هفتمین‌‌ برگ از کتاب سرنوشت او، جدایی از پدر نوشته شد. حالا محمدتقی و برادرش حسین و مادرشان باید در برابر این رنج بزرگ در کنار هم روزگار را می‌گذراندند. خواهر و برادران بزرگ‌تر او نیز شریک­شان در گذر از روزهای سخت جدایی بودند.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید احمد عباسیان 29 آگوست 14

شهید احمد عباسیان

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

نهم خرداد سال هزاروسیصدوچهل‌‌وهفت در تهران چشم به جهان گشود. در خانواده‌ای مذهبی و زحمت‌کش. پدرش مشهدی اسدالله گرمابه داشت و از آن طریق چرخ زندگی خانواده‌اش را می‌چرخاند.

با گذشت زمان، احمد رشد می‌کرد اما بیشتر از سنش. ساکت و آرام بود. مهربان و باگذشت. منظم و مرتب. خوش‌خلق و خوش‌تیپ. در وفای به عهد کم نمی‌گذاشت و هر وقت قولی می‌داد تا آخر پای حرفش می‌ایستاد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید علیرضا صیامی صومعه دل 29 آگوست 14

شهید علیرضا صیامی صومعه دل

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

شهید علیرضا فرزند حبیب‌الله، سال هزاروسیصدوچهل‌وشش در شهرستان بهشهر به دنیا آمد. دوران کودکی‌اش را در بهشهر گذراند و بعد از مدتی به شهرستان دامغان نقل‌‌‌مکان کرد.

تحصیلاتش را تا سال پنجم ابتدایی خواند. پدری زحمت‌‌کش و شریف داشت. کارگری می‌‌کرد و با عرق جبین نان حلالی بر سفره خانواده می‌‌گذاشت. به همین دلیل علیرضا در همان دوران ابتدایی ترک تحصیل کرد تا به پدرش در تأمین مخارج زندگی و نیازهای خانواده کمک کند.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمدحسین صرفی 29 آگوست 14

شهید محمدحسین صرفی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

محمدحسین فرزند علی در سال هزاروسیصدوبیست‌‌ونه در امیرآباد دامغان به دنیا آمد. هشت‌‌ساله بود که به مدرسه رفت و تا چهارم ابتدایی را درس خواند. در دوران کودکی و نوجوانی به پدر و مادرش در کارها کمک می‌کرد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمدحسین صرفی 29 آگوست 14

شهید محمدحسین صرفی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

رحمت‌الله سال هزاروسیصدوچهل‌‌ویک در روستای عبدیا یکی از توابع شهرستان دامغان شاهد تولد نوزادش بود. نامش را محمدحسین گذاشت. وی تحصیلاتش را تا پنجم ابتدایی گذراند و به‌‌عنوان شیشه‌بر مشغول به کار شد. از همان کودکی تا سن هجده‌‌سالگی بیماری پوستی داشت و چندین بار به مشهد رفت تا خوب شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید علی نقی صرفی 29 آگوست 14

شهید علی نقی صرفی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

علی‌نقی فرزند محمد در سال هزاروسیصدوچهل‌‌وشش در روستای مِیل‌آباد دامغان به دنیا آمد. سپس به روستای صالح‌آبادو نقل‌مکان کردند. دوره ابتدایی تحصیل را در همین روستا سپری کرد.

پس از آن با کوچ‌‌کردن خانواده از روستا به شهر دامغان علی‌‌نقی ضمن ادامه تحصیل، برای کمک به اقتصاد خانواده با علاقه و جدیت مشغول به کار شد. علاقۀ او به تحصیل علم و تأمین معاش زبان‌‌زد بود.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید داود صرفی 29 آگوست 14

شهید داود صرفی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

مشهدی محمدحسین کارمند راه‌آهن بود. قطار زندگی‌اش به‌‌‌همراه همسر و تنها پسرش در سایه آرامش‌‌بخش ابرهای الطاف الهی در خانه‌ای کوچک در همسایگی حسینیه ابوالفضل(ع) در حال حرکت بود. همسرش مربی قرآن بود. تنها پسر خانواده را زیر چادری از نور آیات الهی که بر قلبش جاری بود، پرورش می‌داد. بیست‌وپنجم شهریور سال هزاروسیصدوچهل‌وچهار، پسر دوم خانواده و درحقیقت آخرین فرزند مشهدی محمدحسین همراه با نغمه‌های داوودی «یاابوالفضل» خانه‌شان را پرترانه کرد. به یمن قدومش نامش را داوود نهادند.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمدرضا صدقی 29 آگوست 14

شهید محمدرضا صدقی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در چهارمین روز فروردین‌ماه سال ‌هزاروسیصدوسی، محمدرضا دومین فرزند خانواده در خانه غلامحسن به دنیا آمد.

محمدرضا در خانواده‌ای کشاورز، زحمت‌کش، با صفا و متدین پا به عرصۀ گیتی نهاد. دوران کودکی را با تمام شیطنت‌های شیرینش پشت‌‌‌سر گذاشت و تا کلاس ششم ابتدایی را در همان روستای بق درس خواند. پس از پایان تحصیلات ابتدایی پابه‌پای پدر و مادر در مزرعه و باغ مشغول کارهای کشاورزی شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب