جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید محمدرضا کلایی

فرازی از وصیت نامه:
شهید محمدرضا کلایی

 شما را به ایمان، تقوا، نماز و دفاع از ولایت فقیه سفارش می‌کنم. در پی این دنیای فانی، دنیای دیگری هم هست. خود را سرگرم این دنیا نکنید. هیچ چیز بهتر از صداقت، دوستی و مهربانی نیست. از خدا شهادت در راه رضای او را طلب می‌کنم.

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :محمدرضا کلایی
نام پدر :مرتضی
تاریخ تولد :۱۳۴۱/۰۳/۲۵
محل تولد :دامغان
شغل :ارتشی
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تيرانداز
سن :۲۰ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۱/۰۳/۰۳
محل شهادت :خرمشهر
نام عملیات :بیت المقدس
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش خمپاره به سر

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دامغان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در بیست‌‌وپنجمین روز خردادماه سال هزاروسیصدوچهل‌‌ویک، صبح بود و طلوع مهربانی خورشید و زیباترین لحظۀ حضور زندگی در خانۀ حاج‌‌مرتضی کلایی.عطر تولد چهارمین گل زندگی پرمهر و صفایشان ثانیه‌‌ها را معطر کرده بود. نامش را محمدرضا نهادند و با عطر ناب صلوات، روح و جانش را جلا بخشیدند. محمدرضا در خانواده شور و شعور پا به جهان نهاد. بزرگ شد و به مدرسه رفت.

در دامن مادری پاک‌‌دامن که نفس‌‌هایش چون عطر نوبهاران دلنشین و پدری زحمت‌‌کش که ابر رحمت الهی بر سر خانواده‌‌اش بود، تربیت شد و تحصیلاتش را تا دوم دبیرستان ادامه داد.
نوجوانی او هم‌‌زمان با اوج‌‌گیری انقلاب اسلامی بود. محمدرضای نوجوان به صف انقلابیون پیوست. در روزگار شکستن پرها و فصل زخم و نمک زمانه، مرهم بود و عاشقی را به لاله‌‌ها می‌‌آموخت.
قلب پرمهرش از محبت پیر و جوان آکنده بود. شب و روزش را برای پیروزی انقلاب گذاشته بود. از پخش اعلامیه گرفته تا حضور در تظاهرات و کشیک‌‌های شبانه. شانزده سال بیشتر نداشت که چندین بار مأموران ساواک دستگیر و شکنجه‌‌اش کردند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و سربرآوردن خورشید فجر در آسمان میهنش، محمدرضا با مشورت خانواده به کادر ارتش جمهوری اسلامی پیوست.
در نوزده‌‌سالگی برای پاک‌سازی بوکان از عناصر ضدانقلاب به غرب کشور اعزام شد که منجر به مجروح‌‌شدن پاشنه پایش شد. عاشق شهادت بود و قلبش به عشق آلاله‌‌های میهنش می‌‌تپید. یک بغل نیاز بود و به لبخند اجابت پروردگار ایمان داشت.
سرانجام این شیرمرد جبهۀ ایمان در عملیات آزادسازی خرمشهر مشتاقانه شرکت کرد و پس از مدت‌ها آرزوی شهادت، در سوم خرداد شصت‌‌ویک با اصابت ترکش خمپاره به سر، سر و جان را به جانان بخشید. نامش در دل‌‌ها همیشه سبز و یادش بلند باد.
پیکر مطهرش دو روز بعد تشییع شد و در فردوس‌رضای دامغان آرام گرفت.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسمه تعالی

مادرجان!

 امام امت را فراموش نکنید.

خواهرانم!

همواره حجاب خود را حفظ کنید. برای یک خانم هیچ چیز بهتر از یک پوشش مناسب نیست.

شما را به ایمان، تقوا، نماز و دفاع از ولایت فقیه سفارش می‌کنم. در پی این دنیای فانی، دنیای دیگری هم هست. خود را سرگرم این دنیا نکنید.

هیچ چیز بهتر از صداقت، دوستی و مهربانی نیست. از خدا شهادت در راه رضای او را طلب می‌کنم.

گزیده ای از وصیت نامه

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.