محمد فرزند سیفالله در پانزدهیمن روز از شهریورماه سال هزاروسیصدوچهلونه در یکی از محلههای قدیمی تهران به دنیا آمد. نام محمد را پدرش برایش برگزیده بود.
زمان میگذشت و هر روز محمدرضا بزرگ و بزرگتر میشد. دوران کودکی و شیطنتهای شیرینش را پشتسر گذاشت و مثل همۀ بچهها هفتساله که شد به دبستان رفت و تا سوم ابتدایی را در تهران درس خواند. از آنجا که خانوادۀ محمد اصالتاً دامغانی بودند، محمد بههمراه خانواده بعد از پیروزی انقلاب به دامغان برگشتند و به تحصیلاتش تا سوم راهنمایی ادامه داد.
محمد، آرام، صبور، کمتوقع و پرتلاش بود. در اوقات فراغتش بیشتر به بسیج و مسجد میرفت. به نماز اولوقت خیلی اهمیت میداد. محمد در پی کسبوکار بود تا بتواند روی پای خودش بایستد. پس از اتمام تحصیلات راهنمایی به دنبال کار رفت و به شغل صافکاری ماشین مشغول شد.
در زمان جنگ سنوسال کمی داشت. در اواخر جنگ هجده سال بیشتر نداشت که با شور و شوق و اشتیاق فراوان داوطلبانه به خیل بسیجیان پیوست و برای دفاع از سرزمینش، به رزمگاه شیران بیشۀ شجاعت شتافت.
عملیات مرصاد در پنجمین روز از پنجمین ماه سال هزاروسیصدوشصتوهفت سرآغاز طلوع و جاودانگیاش بود و محمد ستارۀ دنبالهداری شد تا برای همیشه نامش در زمرۀ شهیدان راه حق بر تارک میهن مقدسش بدرخشد. جسم نازنینش در گلزار شهدای دامغان در کنار همرزمان شهیدش برای همیشه آرام گرفت.