محمد فرزند محمدحسن، متولد اول اسفند هزاروسیصدوچهلونه است. تحصیلات را تا مقطع راهنمایی ادامه داد. شغل آزاد را دوست داشت؛ از آن روی در ایام تابستان مدتی در مغازه در و پنجرهسازی کار کرد.
قبل از آنکه به جبهه اعزام گردد، در پادگان شهید ساجدی دامغان آموزش رانندگی ماشینهای سنگین از جمله لودر را فراگرفت تا بهتر بتواند خدمت کند. در جبهه مسئولیت خاکریززدن را برعهده گرفت.
این شهید با اراده از درک و شعور بالایی برخوردار بود. آگاهانه و با بصیرت، دعوت امامش را لبیک گفت. رزمندهای متدین و پایبند به مسائل دینی و مذهبی بود. مقید بود که هر شب جمعه به فردوسرضای دامغان برود و برای اهل قبور فاتحهخوانی و طلب آمرزش کند. در بین رشتههای ورزشی به فوتبال و تیراندازی علاقه داشت. در شهر تهران عضو بسیج بود. داوطلبانه از سوی سپاه پاسداران دامغان به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام گردید.
شهید رهبری سه بار به جبههها اعزام شده بود. بار دومی که به جبهه رفت شیمیایی گردید. سومین مرحله اعزام در تاریخ بیستونهم تیرماه هزاروسیصدوشصتوشش در عملیات تک جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت نایل آمد. آنگونه که همسنگرانش حکایت کردند وقتی محمد تیر خورد به گودالی افتاد و بعد از شهادتش چون منطقه زیر آتش و در تیررس دشمن قرار داشت جنازه وی پیدا نشد.
در دامغان برای شهید رهبری مراسم بزرگداشت و ترحیم برگزار گردید؛ اما پس از گذشت ده سال از این ماجرا پیکر مطهر ایشان شناسایی و به دامغان منتقل شد و برای بار دوم تشییع جنازه و خاکسپاری صورت گرفت.
شهید رهبری مجموعاً صدوپنجاهوچهار روز در مناطق جنگی حضور فعال و جانانه داشت. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای دامغان به خاک سپردهاند.