“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
صدای فریاد املیلی با آهنگ گریه نوزاد، در دومین روز بهار سال چهلونه، تنها صدایی بود که بین زمزمه دعای پدر و اهالی خانه در حاشیه بندرگز به گوش میرسید. یوسف چشمانش را گشود. درحالیکه هزاران سار در سایه بیداری درختان آواز میسرودند.