جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید محمدعلی قربعلی

فرازی از وصیت نامه:
شهید محمدعلی قربعلی

و پيام من براى امت شهيد پرور اين است كه قدر اين انقلاب را بدانند كه اين نعمت بزرگ است براى ما و شما پيرو خط امام باشيد و هنوز ابتدای كار است كه جنگ با اسرائيل هنوز مانده است.

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :محمدعلی قربعلی
نام پدر :فتح الله
تاریخ تولد :۱۳۴۹/۰۲/۰۳
محل تولد :روستای حسن آباد دامغان
شغل :محصل
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۱۷ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۶/۰۴/۲۹
محل شهادت :جزیره مجنون
نام عملیات :عملیات تک جنوبی
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش به شکم و پا

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دامغان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

سوم اردیبهشت سال هزاروسیصدوچهل‌‌ونه با محرم حسینی مصادف بود و تاریخ همیشه زنده آن واقعه بزرگ به رسم هرساله  مرور می‌‌شد. در این روز در روستای حسن‌‌آباد، انسانی پا به این جهان گذاشت که دوران کوتاه زندگی‌‌اش، فصلی پربار از کتاب پربرگ عاشقی انسان‌‌هایی شد که بسیار عاشقانه بر صفحات تاریخ، عزت و ایمان نگاشتند.

محمدعلی فرزند اول خانواده بود. دوران کودکی تا قبل از ورود به دبستان را در روستای حسن‌‌آباد زیر سایه پدر و مادر زحمت‌‌کش و مؤمن گذراند و بزرگ شد. محمد و خواهرش تنها فرزندان خانواده بودند. دوران ابتدایی را در دبستان شهید علی‌‌وردی دامغان سپری کرد و آغاز دوره نوجوانی‌‌اش، زمانی بود که علاوه بر درس‌‌خواندن در کنار پدر به کار بنایی مشغول شد. مبلغ اندکی که از حرفه بنایی به دست می‌‌آورد خرج تحصیل خود می‌‌کرد. احساس مسئولیتش قابل تحسین بود.

مدرسه راهنمایی شهید حسن‌‌بیکی آخرین فرصت تحصیل او محسوب می‌‌شد. از دیگر کارهای او شرکت در کلاس‌‌های ورزشی بود. نماز جمعه و جماعت از کارهای فراموش‌‌نشدنی او بود. در آغاز روزهای نوجوانی‌‌اش، برگ‌‌های شجره انقلاب سبز شدند و به‌‌سرعت رشد می‌‌کردند.

فصلی از جنس بهار که به رنگ سرخ نوشته شده بود، آغاز شد. او نیز یکی از غنچه‌‌هایی بود که در هیاهوی این شکوفایی حضور داشت. از شرکت در سخنرانی‌‌ها گرفته تا مطالعه دقیق کتاب‌‌های مذهبی و کتب شهید مطهری و زندگی‌‌نامه امام‌‌خمینی(ره).

بعد از پیروزی لاله‌‌ها و ثبت سرخ انقلاب در تاریخ، دوره راهنمایی را به پایان رساند. با شروع جنگ چندین مرحله در جبهه به‌‌عنوان بسیجی حضور داشت.

به‌‌عنوان تک‌‌تیرانداز صدوشصت‌‌ودو روز بین آلاله‌‌های بردباری زندگی کرد و در آخرین روزها در جزایر مجنون، ردپای گمشده معشوق را با چشم دل پیدا کرد و به سویش شتافت. شاهدان شهید در جزیره مجنون در هنگام عروجش به تاریخ بیست‌ونهم تیرماه سال شصت‌‌وشش، حسین یحیی و سیدمحمدرضا شاهچراغی بودند که شکوه شهادتش را با نوربارانی از بال‌‌های فرشتگان با تمام وجودشان احساس نمودند.

سرانجام محمدعلی به رسم عاشقی و عیاری، راه و رسم صبوری منتظران را نشان داد و پس از نه سال پیکر پاکش به زادگاهش بازگشت و فصل‌‌نامه انتظار محمدعلی در سال هزاروسیصدوهفتادوپنج هجری شمسی به پایان رسید.

   “راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن  الرحيم

و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون .

با سلام فراوان به ساحت پاك و مطهر و مقدس امام زمان(عج) و نايب بر حقش امام خمينى و درود به روان همه شهيدان عصرها و نسل‌‌ها تا كنون و به تمامى خانواده‌‌هاى شهيد پرور ملت قهرمان ايران كه در پشت جبهه ما را يارى مى‌‌كنند.

چون اينجانب محمدعلى قربعلى عازم جبهه نبرد حق بر عليه باطل هستم و وظيفه خود مي‌‌دانم كه حسين زمانم خمينى بت‌‌شكن را يارى نمايم چند جمله وصيت دارم كه بدين وسيله به عرضتان مى‌‌رسانم:

اين كه اگر شهيد شدم در اعلاميه مجلس من شهادت مرا به امام زمان(عج) و امام عزيز خمينى و ملت شهيدپرور دامغان و خانواده‌‌ام فقط تبريك بگوييد.

از همرزمانم مى‌‌خواهم كه به اين گروه‌‌هاى بى‌‌دين به خصوص كمونيست‌‌ها و منافقين و نوكران دست نشانده آمريكا و شوروى مجال ندهند تا آن‌‌ها بر عليه اسلام عزيز توطئه كنند.

وقتى مى خواهيم بگوييم چرا مى‌‌گويند آقا مگر منطق نداريد جواب ما اين است كه شما خداوند را قبول نداريد و آن وقت مى‌‌خواهيد منطق ما را قبول داشته باشيد چون منافقين از بعثت محمد (صلى الله عليه واله ) تا نهضت خمينى بوده‌اند و تا آخر هم خواهند بود پس بايد آن‌‌ها را نابود كرد و همه منافقين دشمنان اسلام بايد بدانند كه اسلام پيروز است و چپ و راست نابود است.

و پيام من براى امت شهيد پرور اين است كه قدر اين انقلاب را بدانند كه اين نعمت بزرگ است براى ما و شما پيرو خط امام باشيد و هنوز ابتدای كار است كه جنگ با اسرائيل هنوز مانده است.

و اما سخنى با خانواده ام پدر و مادر و خواهرم، عزيزان من خودم اين را خيلى خوب مى‌‌دانم كه من نه فرزند خوبى و نه برادر خوبى براى تو بودم به فرد لايقى براى اين جامعه و اين را خيلى دير متوجه شدم موقعى كه بيش از 17 سال از عمرم گذشته بود و جبران اين مدت طولانى مشكل و حتى غير ممكن بود.

مگر فقط به طريق شهادت مى‌‌توانستم گناه بزرگ ابطال 17 سال عمر را جبران و شايد چون خداوند با شهادتم اين گناه را بر من ببخشد كه خداوند بخشنده و مهربان است مخصوصاً به شهدا، چون خود او در قرآنش اين وعده را فرموده و كيست از خداوند با وفاتر به عبد و از شما عزيزانم نيز اميد بخشش دارم.

پدرجان مى‌‌دانم كه شهادت من براى تو خيلى سنگين و ناگوار است ولى همين بس براى تو ارزشمند كه پيش روى حسين(عليه السلام ) سالار شهيدان و سفيدى كه به نظر من بزرگ‌‌ترين سعادت است.

والسلام

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.