جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید محمدرضا فؤادیان

فرازی از وصیت نامه:
شهید محمدرضا فؤادیان

 

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :محمدرضا فؤادیان
نام پدر :غلامحسن
تاریخ تولد :۱۳۴۳/۰۴/۱۰
محل تولد :روستای وامرزان دامغان
شغل :کارگر
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :تک تيرانداز
سن :۲۰ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۳/۱۲/۲۵
محل شهادت :شرق دجله
نام عملیات :بدر
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش به سر

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :وامرزان
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای روستای وامرزان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

تیرماه به دنیا آمده بود. فرزند غلامحسن است و زادۀ روستای مسیح‌‌آباد. در خانواده‌‌ای پیرو مکتب اهل ‌‌بیت(ع) و زحمتکش.پدر کشاورز بود و نان زحمت‌‌کشی‌‌اش را به خانه می‌‌آورد.

چندی از تولد محمدرضا می‌‌گذشت که کمبود آب کشاورزی آن‌‌ها را مجبور به نقل مکان کرد. محمدرضا که ابتدایی‌‌اش را در وامرزان به اتمام رساند، با مشاهدۀ مشکلات اقتصادی و معیشتی، قلم بر زمین نهاد و هیچ‌‌ گاه فرصت ادامۀ تحصیل برایش پیش نیامد.

شد کمک‌‌کار پدر و در کنار او مشق عشق می‌‌کرد تا به شغل کارگری روی آورد.

دوازده‌‌ساله بود که سخت کار می‌‌کرد تا ذره ذره آسایش خانواده را فراهم کند. به بنایی روی آورد و سیمان‌‌کاری تا برای خودش استادکاری شد.

جوانی شده بود برومند. اصلاً یک مرد نمونه بود. تصمیم به ازدواج گرفت و پیمان عشق را با دخترخاله‌‌اش بست.

زمان، زمان جنگ بود؛ شیرمردانه هم‌‌چون دیگر هم‌‌وطنانش به پاسداری از سرزمین آسمانی‌‌اش شتافت. قبل از خدمت سربازی، یک دوره به‌‌عنوان بسیجی به جبهه رفت و تصمیم گرفت سربازی را در سپاه بگذراند. راهی بیرجند شد تا دورۀ سه‌‌ماهه آموزش نظامی‌‌اش را بگذراند. پس از آن به کردستان رفت و در چند عملیات شرکت داشت.

پانزده ماه دلاورانه در سرزمین‌‌های نور جنگید و همراه با قافلۀ عشق عاشقی کرد. روزهای پایانی سال شصت‌‌وسه قدم به قدم طی می‌‌شد و معراج محمدرضا نیز هم…

بیست‌‌وپنجم اسفند بود که در عملیات پیروزمندانۀ بدر- شرق دجله- با اصابت ترکش خمپاره بر سر، از جام شهادت سیراب شد.

 پیکر پاکش همراه با دیگر غرورآفرینان عملیات بدر تشییع و به خاک گلزار شهدای روستای وامرزان سپرده شد.

زمان زیادی از شهادت محمدرضا نگذشته بود که تنها یادگارش به دنیا آمد. نام پدر را بر پسر نهادند.

 دریغا! افسوس! پسرک گویی طاقت فراق پدر را نداشت، شش‌‌ماهی بیشتر نگذشت که به بیماری سختی مبتلا شد و در روز عاشورای حسینی او نیز در کنار پدر آرام گرفت.

“راهش جاوید باد”

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.