جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید حسین خطیرنامنی

فرازی از وصیت نامه:
شهید حسین خطیرنامنی

هر انسانی خواه ناخواه با این دنیای پر از فریب و نیرنگ وداع خواهد گفت ولی خوشا به حال برادران و خواهرانی که زینب(س)گونه زیستند و حسین(ع)گونه شهید شدند.

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :حسین خطیرنامنی
نام پدر :کاظم
تاریخ تولد :۱۳۳۵/۰۱/۰۱
محل تولد :روستای نامن گرگان
شغل :پاسدار
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :فرمانده گروهان پياده
سن :۳۰ سال
خانواده چند شهید :دو شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۵/۱۰/۲۲
محل شهادت :شلمچه
نام عملیات :کربلای ۵
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :طزره
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای روستای طزره

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

روز اول بهار سال هزاروسیصدوسی‌وپنج کاظم و فاطمه فرزند چهارم خود را در آغوش کشیدند. حسین صدایش زدند. یک برادر و دو خواهر دارد. ابتدایی را در زادگاهش روستای نامن از توابع گرگان خواند. در کودکی مادرش را از دست داد. دو خواهرش او را بزرگ کردند. بعد از گذراندن دوران ابتدایی، درس را رها کرد. به دنبال کار رفت. بعد از چند سال، در یک مدرسه خدمتگزار شد. برادرش، حسن به طزره دامغان رفت. حسین هم برای پیداکردن کار پیش برادرش رفت. در سال پنجاه‌‌وچهار در ذوب آهن مشغول شد.

مبارزه مردم آن منطقه که شروع شد، حسین هم به آن‌‌ها پیوست. در یکی از تظاهرات دستگیر و شکنجه شد. او را به راننده‌ای سپردند تا در بیابان، زیر پل یا هر جای دیگر رهایش کند. راننده با آدرسی که حسین می‌دهد، او را به خانه خواهرش می‌برد. بعد آزادی‌اش دوباره مبارزه را ادامه داد تا انقلاب به پیروزی رسید.

حسین مسئول پایگاه بسیج طزره شد. بیشتر وقت‌ها برای جمع‌‌کردن کمک‌های نقدی می‌رفت. از نیروهای بچه‌های روستا، برای جمع‌آوری محصولات کشاورزی استفاده می‌کرد. اعزام اولش بهمن پنجاه‌‌ونه، به‌‌عنوان نیروی بسیجی بود. سال شصت فرزند اولش معصومه به دنیا آمد. تا سال شصت‌‌وپنج، بیش از سی‌‌وهشت ماه سابقه حضور در جبهه را با توجه به مدارک موجود در پرونده دارد. بیش از پنج ماه به لبنان و سوریه رفت. سمت تک‌تیرانداز، مسئول دسته، معاون اول گروهان و جانشین گروهان را داشت. سال شصت‌‌ویک پسرش احمد و شصت‌‌وچهار فرزند دیگرش، سعید به دنیا آمدند.

تیرماه شصت‌‌وپنج پاسدار رسمی شد. بار آخر هر دو برادر با هم رفتند. حسن شهید شد. به گفته هم‌‌رزمان، حسین در بیست‌‌ودوم دی هزاروسیصدوشصت‌‌وپنج با برخورد ترکش خمپاره در منطقه شلمچه، عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. جنازه‌شان را به روستا انتقال دادند. سردی هوا مانع از آن نشد که مردم طزره، در وداع شهیدانشان شرکت نکنند. پیکر حسین را در امامزاده اسماعیل روستای طزره از توابع دامغان دفن کردند. برادرش حسن، نیز در همان مکان دفن است.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

ان صلوتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین

همانا نماز و روزه و زندگی و مرگ برای آن پروردگار جهانیان است.

هر انسانی خواه ناخواه با این دنیای پر از فریب و نیرنگ وداع خواهد گفت ولی خوشا به حال برادران و خواهرانی که زینب(س)گونه زیستند و حسین(ع)گونه شهید شدند.

 خداوند را به مناسبت لطف و کرمش و عنایات مخصوصش به بشر ضعیف و انسان نیازمند شکر                  می‌‌کنم. خداوندی که انسان را با یک خلقت بسیار پیچیده اما در میان سختی آفرید تا کمال انسان او در اوج نبرد بین این پیچیدگی و ضعف در یک انسان تکامل یافته عاشق و علاقمند به نبرد برای خدا در دنیا تجلی پیدا کند.

نبرد ضعف انسان و نعمت‌‌های الهی خداوند میدانی است که ما در آن واقع شده‌‌ایم و خداوند متعال در این میدان برای ما پیامبرانی فرستاد که راه راست را به ما نشان دهند و ائمه معصومین(ع) را ادامه خط انبیا زحمت‌‌ها کشیدند شکنجه‌‌ها دیدند و ناراحتی‌‌ها را تحمل نمودند تا خط سرخ اسلام برای اجرای حدود و ارزش‌‌های متعالی این دین مبین محفوظ بماند.

پروردگارا از تو می‌‌خواهیم که ما را در میادین نبرد حق علیه باطل یاری نمایید تا ما به ضعف‌‌هایی که از خودمان ناشی می‌‌شود غلبه بیابیم و پیروزی بزرگی را نصیب لشگریان و امت اسلام ایران گردانیم.

هدف حقیر از آمدن به جبهه فقط و فقط جهت رضای حق تعالی می‌‌باشد. امیدوارم که با عنایات خاصه حق سبحانه راه کربلا بگشاییم و قفل‌‌های حرم مولایمان را باز نماییم و آن را زیارت نماییم.

پدر عزیزم وقتی به چهره چروک خورده و دستنا پینه بسته‌‌ات نگاه می‌‌کنم شرم و خجالت همه وجودم را می‌‌گیرد از این‌‌که نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم در پیشگاه خداوند شرمنده‌‌ام مرا حلال کرده و برایم طلب مغفرت نمایید.

از نایب برحق امام زمان(عج) حمایت کنید او را تنها نگذارید چون او بود که ما را از فساد نجات داد و از خواب بیدارمان کرد. نور و جلوه روشن الهی ما را به راه راست هدایت کرد و با آمدن به خط امام به صراط مستقیمی راه یافتم که هرروز بارها در مناجاتم از خداوند خواستار آن بودم خانواده معظم شاد باشید که حسین‌‌تان حسین‌‌گونه در مقابل کفر سلاح برکشید و مرگ  با عزت را بر زندگی  با ذلت ترجیح داد .

ای خواهر عزیزم که حسین‌‌گونه شدن را به من آموختید راهی را که انتخاب کرده‌‌اید باید هرچه مصمم‌‌تر ادامه دهید و مطمئن باشید که زینب(س) به چنین شاگردانی افتخار می‌‌کند.

اگر سعادت عظمی شهادت نصیبم شد هیچ‌‌کس حق ندارد بر علیه من و خط من صفحه‌‌چینی نماید. خطم و راهم مشخص و معین بوده است.

 در انتها از همه پدران بزرگوار و مادران و برادران و خواهران امت شهیدپرور طلب عفو و بخشش می‌‌نمایم.

والسلام

حسین خطیرنامنی 1365/09/30

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.