“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
روز اول بهار سال هزاروسیصدوسیوپنج کاظم و فاطمه فرزند چهارم خود را در آغوش کشیدند. حسین صدایش زدند. یک برادر و دو خواهر دارد. ابتدایی را در زادگاهش روستای نامن از توابع گرگان خواند. در کودکی مادرش را از دست داد. دو خواهرش او را بزرگ کردند. بعد از گذراندن دوران ابتدایی، درس را رها کرد. به دنبال کار رفت. بعد از چند سال، در یک مدرسه خدمتگزار شد. برادرش، حسن به طزره دامغان رفت. حسین هم برای پیداکردن کار پیش برادرش رفت. در سال پنجاهوچهار در ذوب آهن مشغول شد.