امام حسین(ع) میفرماید که زندگی هر انسان مسلمان عقیده است و جهاد در راه به ثمر رساندن آن عقیده، که آن عقیده جانشین کردن حکومت عدل خدا بر حکومت ظالمان زمان میباشد. من یک سرباز کوچک اسلام هستم که اگر مخلص باشم و بتوانم در راه عقیدهام خالصانه بجنگم و به افتخار شهادت نائل آیم باعث خوشبختی من است...
ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...
مشخصات فردی
نام و نام خانوادگی :محمدرضا صدرالهی
نام پدر :حسین
تاریخ تولد :۱۳۴۰/۰۶/۲۲
محل تولد :دامغان
شغل :آزاد
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :آر پی جی زن
سن :۲۰ سال
خانواده چند شهید :یک شهید
شناسنامه شهادت
تاریخ شهادت :۱۳۶۰/۰۸/۰۴
محل شهادت :دهلاویه
نام عملیات :پدافندی
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش خمپاره به قلب
شناسنامه تدفین
کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :
تاریخ تدفین :
گلزار :گلزار شهدای دامغان
نقشه محل تدفین
زندگی نامه شهید
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
محمدرضا اولین فرزند حسن، سال هزاروسیصدوچهل در دامغان به دنیا آمد. دوران نوجوانی او مصادف بود با اوج فعالیتهای انقلاب. همچون دیگر اقشار جامعه به سهم خود شرکت داشت. چندین بار توسط شهربانی دستگیر و شکنجه شده بود.
دامغان محل تحصیلش بود و او شاگرد ممتاز شهرش. به تشویق یکی از دبیران در آزمون اعزام دانشجو به خارج شرکت کرد و در رشته پزشکی کشور هند و آلمان پذیرفته شد. نداشتن کارت پایان خدمت مانع از رفتن او شد. یک سال زودتر از موعد خود را برای سربازی معرفی کرد. پس از طی دوره آموزشی دسته آنها در منطقه مستقر شد. در عملیات غرب سوسنگرد با سمت شکارچی تانک، نقش ارزندهای را ایفا کرد.
سرانجام در چهارم آبان شصت در منطقهی دهلاویه با برخورد ترکش به شهادت رسید. فردوسرضای دامغان مدفن این شهید عزیز است.
“راهش جاوید باد”
وصیت نامه شهید
بسمه تعالیولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون...
خیال نکنید آنهایی که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند بلکه آنها زندهاند و نزد خدا روزی میخورند.با سلام به رهبر کبیر انقلاب و با درود به شهیدان راه خدا از شهیدان صدر اسلام تا شهیدان کربلای حسین و شهیدان کربلای خونین ایران.
قال امام حسین(ع) : انما الحیوه عقیده و جهادامام حسین(ع) میفرماید که زندگی هر انسان مسلمان عقیده است و جهاد در راه به ثمر رساندن آن عقیده، که آن عقیده جانشین کردن حکومت عدل خدا بر حکومت ظالمان زمان میباشد.
من یک سرباز کوچک اسلام هستم که اگر مخلص باشم و بتوانم در راه عقیدهام خالصانه بجنگم و به افتخار شهادت نائل آیم باعث خوشبختی من است و باید حرفهایی را که دارم به شما بزنم اول از شما شروع میکنم.
ای مادر، من در زندگی خود در این دنیای فانی خیلی به شما زحمت دادم از کودکی تا نوجوانی و جوانی. پس امیدوارم که مرا حلال کنی.و ای پدر شما هم برای من خیلی زحمت کشیدهای و خون دل خوردهای تا مرا بزرگ کردی. من قدر زحمت شما را هم میدانم و امیدوارم که مرا حلال کنی.
از برادرم مهدی و خواهرانم و مجید پسرعمویم که چند وقتی با ایشان بودیم و امیدوارم که از من ناراضی نباشید و حلالیت میطلبم و امیدوارم که اگر در زندگی از طرف من به آنها گزندی رسیده مرا ببخشند.از قول من ای پدر و مادر عزیزم، از همه خویشاوندان طلب بخشش کنید و بگویید که اگر از من بدی دیدهاند به خوبی خودشان ببخشند.
اما میخواستم یاد آوری کنم که من 10 روز روزه دارم که اینجا به خاطر اینکه عازمم شکسته است نمیتوانم بگیرم اگر شهادت نصیبم شد آن 10 روز روزه را هم برای من ادا کنید دیگر انتظاری از شما ندارم و فقط به شما میگویم که خیلی ناراحت نباشید که خدا با صابرین است و صبر کنید تا اجری عظیم پیش خدا داشته باشید به امید پیروزی اسلام بر کفر در تمام جهان و حکومت عدل مهدی(عج).