جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید سید علی نظامیان

فرازی از وصیت نامه:
شهید سید علی نظامیان

 

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :سید علی نظامیان
نام پدر :سید محمود
تاریخ تولد :۱۳۴۴/۰۱/۰۳
محل تولد :دامغان
شغل :آزاد
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۱۷ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۱/۰۳/۰۵
محل شهادت :خرمشهر
نام عملیات :بیت المقدس
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش خمپاره

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دامغان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

سوم فروردین‌ماه سال هزاروسیصدوچهل‌وچهار فرزند چهارم خانوادۀ سیدمحمود به دنیا آمد. سیدعلی کودکی آرام بود و نجابت ذاتی را با خود به ارمغان آورده بود. شش سال داشت که به کودکستان رفت و پس‌ از آن دوران ابتدایی را در دبستان منوچهری سابق (شهید محمد منتظری) و راهنمایی را در مدرسه آیت‌‌الله کاشانی گذراند. تابستان را به کار نقاشی ساختمان می‌پرداخت. بعد از پایان دوره راهنمایی به‌‌همراه خواهرش «سیده طاهره» که در تهران زندگی می‌کرد راهی این شهر شد تا هم کار نقاشی ساختمان را انجام دهد و هم درس بخواند.

در تهران نیز در مجالسی که در مسجد محل برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد. ساعت‌هایی را هم به خواندن کتاب و کمک در امور خانه می‌گذراند. با وجود سن پایین احساس مسؤولیت زیادی در مقابل خانواده داشت. وقتی حرف می‌زد صدایش مثل نوجوانی بود که هنوز نشانه‌هایی از کودکی را می‌شد در آن یافت. بعد از پیروزی انقلاب با تمام وجود مطیع امر ولایت بود. هنگامی‌که امام‌‌ خمینی(ره) فرمودند: «ارتش بیست‌میلیونی را تشکیل دهید» در مسجد محل ثبت‌نام کرد.

در همان زمان در دوره‌های آموزش نظامی شرکت نمود. وقتی به دامغان

 برگشت در فعالیت‌های انقلابی مسجد شرکت می‌کرد. شب‌ها به نگهبانی می‌رفت و روزها کار می‌کرد. پس از شروع جنگ سیدعلی که از چند سال قبل روحیه شهادت‌طلبی و ایثار را در خود پرورش داده بود، حالا می‌‌خواست خود را در میدان عمل محک بزند. او خود را مشتاق‌تر و آماده‌تر از همه هم‌‌سالانش می‌دانست.

با اصرار زیاد توانست رضایت خانواده‌اش را جلب کند و به جبهه برود. مقدمات عملیات الی‌بیت‌المقدس فراهم ‌شده بود. شب‌های قبل از عملیات وقتی‌ که بچه‌ها خودشان را آماده می‌کردند و آخرین حرف‌های خود را روی کاغذهای کوچک با عنوان وصیت‌نامه می‌نوشتند، تنها کسی که بدون نشان و بی‌حرف آماده می‌شد سیدعلی بود. نودوسه روز زندگی در جبهه و دیدن تصویر مکرر شهادت دوستان، نه جای حرف داشت و نه جایی برای گذاشتن نشان.

چند روز بعد از عملیات الی‌بیت‌المقدس در پنجم خرداد سال شصت‌ویک درحالی‌که قامت افراشته بود تا آرپی‌‌جی را آتش کند، مورد اصابت ترکش قرار گرفت و شور شیدایی‌‌اش با وصل شیرین شد. پیکر پاکش در گلزار شهدای فردوس رضای دامغان به خاک سپرده شد.

“راهش جاوید باد”

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.