“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
نوزدهساله بود که رخت از جهان خاکیان به جوار افلاکیان کشید. در قامت یک سرباز وطندوست و باایمان خونش را نثار سرزمین و آیین و مردمش کرد تا کاری کرده باشد در خور انسانیتش.
روز بیستوپنجم مردادماه سال هزاروسیصدوچهلوشش بود که پنجمین فرزند، روشنیبخش چشم عباسآقا و خانمکلثوم شد. آمد که وظیفه پرورش او بر دوش پدر و مادر مهربانش بیفتد تا در روز شمار، پروندهای وزین در پیشگاه پروردگار مهربان داشته باشند. او را یدالله نامیدند تا بهراستی دست خدا باشد و یاور دلاورانی که دل در گرو عشق خدا داشتند.