شهید نعمت الله نادعلیزاده

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

نعمت‌الله فرزند عباسعلی، متولد پانزدهم تیرماه هزاروسیصدوچهل‌‌وپنج در شهر بهشهر است. دوره ابتدایی را در مدرسه کمال‌‌الملک و مقطع راهنمایی را در مدرسه شهید قلندری و دوره دبیرستان را در رشته فرهنگ و ادب در دبیرستان دکتر علی شریعتی بهشهر به اتمام رسانید.

شهید نعمت‌الله نادعلی‌‌زاده بارها رهسپار جبهه‌ها شده بود. در مرحله دوم که به جبهه رفته بود و به بهشهر بازگشت آثار ترکش در چهره او به چشم می‌خورد. وقتی از وی در این باره سؤال می‌شد علت را نمی‌گفت؛ ولی بعد از اصرار زیاد لب به سخن گشود: «در خط ‌مقدم مشغول دیده‌بانی بودم که هدف شلیک دشمن قرار گرفتم.»

هر چه خانواده و دوستانش به او اصرار می‌کردند جهت مداوا به بهداری سپاه مراجعه کن می‌گفت: «بگذارید این ترکش‌ها علامتی باشند که در فردای قیامت به فاطمه زهرا^(س) نشان بدهم که در راه فرزندت امام خمینی^(ره) به‌‌خاطر حفظ اسلام و کیان اسلامی جنگیدم!»

نیروها در قالب گردان یا رسول‌‌الله^(ص) از لشکر ۲۵ کربلا به منطقه اعزام شدند. دشمن با تجمع و استقرار نیروهایش به استعداد ۳ تیپ عملیاتی و یک تیپ پشتیبانی قصد بازپس‌‌گیری شهر «فاو» را از جناح میانی داشت که با عبور گردان ایشان در زیر آتش‌‌باری دشمن و گذشتن از سه‌‌راه مرگ، خود را جایگزین نیروهای قبلی کردند.

اول بار شهید نادعلی‌‌زاده مجروح شد و ایشان به عقب آورده شد و بعد از معالجه دوباره به خط برگشت. بعد از مقاومت و رشادت چندروزه و تثبیت خطوط پدافندی فاو در این مدت جان به جان‌‌آفرین تسلیم نمود و دشمن با چندین پاتک سنگین محور تدارکاتی را بست و آن‌ها را به محاصره خود درآورد که خبری از اسارت و شهادت وی معلوم نشد.

یکی از هم‌‌رزمانش که آزاده است می‌گفت: «از زمان اعزام تا دو ساعت آخر درگیری، ما با هم بودیم و بعد از فراخوانی نیروها توسط فرمانده دیگر خبری از ایشان نشد.»

سرانجام پس از تحقیق و جست‌‌وجو در قلمرو و حوزه عملیاتی والفجر ۸ اداره مرکزی جستجوی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران نامبرده را در شمار شهدای مفقودالأثر قرار دادند.

خانواده شهید نعمت‌‌الله نادعلی‌‌زاده سالیانی متمادی در شهر بهشهر از توابع استان مازندران زندگی می‌کردند. چون مادر شهید نادعلی‌‌زاده در بهشهر دچار بیماری سختی گشت، پزشکان تشخیص دادند که باید ایشان به یک منطقه آب و هوایی خشک برود و از سویی چون اقوام و برادران این شهید در دامغان بودند، پدر و مادر شهید ترجیحاً به دامغان آمدند و این موضوع تقارن پیدا کرد با خبر شهادت فرزندشان در عملیات والفجر ۸٫

نعمت‌الله قبل از رفتن به جبهه در آموزشگاه نظامی ۲۲ بهمن رامسر موفق شد آموزش‌‌های نظامی را در رشته عمومی با موفقیت بگذراند تا با آمادگی‌‌های لازم در جبهه حضور پیدا کند.

این شهید بزرگوار در نامه‌ای که به برادرش قدرت‌الله نوشته بود یادآور شد که وصیت‌نامه‌‌ام در داخل کتاب جامعه‌شناسی سال سوم فرهنگ و ادب من است. آن را بردارید و بعد از شهادتم مطالعه کنید.

شهید قبل از شهادتش این سعادت را داشت که به دیدار پدر بسیجی‌ها امام راحل، امام خمینی^(ره) شرف حضور یابد و پیش از آن‌که سفر کربلا و دیدار امام‌حسین^(ع) نیز برایش میسر شود، به سوی حق شتافت و دعایش مقبول افتاد که همان شهادت بود.

سرانجام در تاریخ نوزدهم اسفندماه هزاروسیصدوشصت‌‌وچهار در عملیات  والفجر ۸  در فاو عراق مفقودالأثر گردید.

شهید نادعلی‌‌زاده هر بار که از جبهه برمی‌گشت خانواده‌اش را به مشهد مقدس می‌برد. پدر بزرگوارش کارگری شرافتمند و زحمت‌‌کش بود و اعتقاد داشت باید به فرزندان لقمه پاک داد.

از جمله خصوصیات بارز شهید نادعلی‌‌زاده رفتن به نماز جمعه و حضور آگاهانه و هوشمندانه وی در بسیج مستضعفان را باید ذکر کرد. در احوالات ایشان منقول است که در بعضی از شب‌‌ها تا پاسی از شب در مسجد می‌ماند و در بعضی از اوقات نیز در مسجد می‌خوابید. مزارش در گلزار شهدای فردوس رضا دامغان است.

مدت حضور شهید نادعلی‌‌زاده در جبهه‌‌ها دویست‌‌وپنجاه‌‌وپنج روز به ثبت رسیده ‌‌است.

و اما از خصوصیات بارز این شهید می‌توان به موضوعات زیر اشاره کرد.

– عشق به تلاوت قرآن و حضور در نمازهای جمعه و جماعت.

– دوست‌‌دار اهل بیت عصمت و طهارت^(ع) بود.

– گوش به فرمان و پیام‌‌های امام امت^(ره) داشت.

– داشتن تقوا و نظم در امور شخصی و اجتماعی در همه حال.

– عشق و علاقه به فرهنگ شهادت‌‌طلبی.

– علاقه وافر به اشعار عرفانی حافظ و دیوان ایشان.

– علاقه به مطالعه کتاب و کتاب‌‌خوانی.

– توصیه به خانواده و دیگر خواهران در حفظ حجاب.

– تلاش در عرصه علم و دانش‌‌افزایی.

– علاقه وافر به ورزش فوتبال و دوچرخه‌‌سواری.

– احترام به والدین خویش در همه حال.

– پرهیز از زخارف دنیا نظیر مقام و دنیاطلبی و…

“راهش جاوید باد”