“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
در بیستوپنجمین روز خردادماه سال هزاروسیصدوچهلویک، صبح بود و طلوع مهربانی خورشید و زیباترین لحظۀ حضور زندگی در خانۀ حاجمرتضی کلایی.عطر تولد چهارمین گل زندگی پرمهر و صفایشان ثانیهها را معطر کرده بود. نامش را محمدرضا نهادند و با عطر ناب صلوات، روح و جانش را جلا بخشیدند. محمدرضا در خانواده شور و شعور پا به جهان نهاد. بزرگ شد و به مدرسه رفت.