جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید محمدتقی حسن بیکی

فرازی از وصیت نامه:
شهید محمدتقی حسن بیکی

پس با توکل بر خداست که تمام مشکلات و سختی‌ها حل می‌شود و به شما ملّت عزیز بگویم که من به طور آگاهانه و بر حسب وظیفۀ شرعی خودم دانستم که به جبهۀ حق علیه باطل بیایم چون این زمان با زمان امام‌‌حسین (ع) فرقی ندارد چون امام‌‌حسین (ع) به خاطر اسلام و قرآن و راه اجدادش بر علیه ظلم و ستم قیام کرد و خانوادۀ خود را در این راه به اسارت داد تا دین جدّش و قرآن پاینده بماند و شهادتش اسلام را دوباره زنده کرد.

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :محمدتقی حسن بیکی
نام پدر :محمدمهدی
تاریخ تولد :۱۳۴۳/۱۲/۰۱
محل تولد :دامغان
شغل :محصل
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :معاون گروهان پیاده
سن :۲۰ سال
خانواده چند شهید :دو شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۳/۱۲/۲۴
محل شهادت :شرق دجله
نام عملیات :بدر
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :تفحصی - اصابت ترکش

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دامغان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

اولین روز آخرین ماه سال ‌‌هزاروسیصدوچهل‌‌وسه، محمدتقی در شهر دامغان در خانواده‌‌ای متدین، مذهبی، صبور و زحمت‌‌کش به دنیا آمد. مادرش صغری خانم و پدرش آقامحمدمهدی نام زیبای محمدتقی را برایش انتخاب کردند.

هم‌‌پای دار و درختان کوچه‌‌باغ‌‌های زینبیه قد کشید و بالید.  تا سال چهارم دبیرستان درس خواند و پس از آن به عضویت بسیج درآمد و از سپاه شهرستان دامغان به جبهه اعزام شد تا از قافله‌‌های نور عقب نماند. برادرش زین‌‌العابدین هم بلافاصله بعد از محمدتقی راهی جبهه و هم‌‌پای او شد.

شور و اشتیاق محمدتقی به جبهه وصف‌‌ناشدنی بود و همت و هیبت و غیرتش مثال‌‌زدنی. با روحیه‌‌ای بالا و والا و عزمی راسخ، صدوشانزده روز در جبهه‌‌ها ماند و به‌‌عنوان آرپی‌‌جی‌‌زن و معاون گروهان پیاده جانانه جنگید تا دینش را به میهن و آب‌‌وخاکش ادا کند.

سرانجام بیست‌‌وچهارم اسفندماه سال هزاروسیصدوشصت‌‌وسه در عملیات بدر، در شرقی‌‌ترین جغرافیای عشق، که آبی‌‌تر از همۀ آسمان‌‌هاست و دجله نام دارد، شهادت را در آغوش گرفت.

براثر اصابت تیر و ترکش به سر مبارکش، سر و جان را به راه دوست تقدیم کرد. بی هیچ نشانی یا اثری سال‌‌ها مفقود بود تا سرانجام در سال هزاروسیصدوهفتادوچهار، گروه تفحص پاره‌‌های پیکرش را شناسایی کرد و محمدتقی پس از سال‌‌ها دوری و چشم‌‌انتظاری، به آغوش گرم خانواده و شهرش بازگشت. این شهید را می‌توان در مزار شهدای شهرستان دامغان زیارت کرد. برادرش، زین‌‌العابدین هم در عملیات مرصاد به خیل شهیدان پیوست.  

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بِسمِ اللّهِ الرّحمنِ الرّحیمِ

« وَ قاتِلوهم حتّی لا تَکونَ فِتنَةُ وَ یَکونَ الدّّین لِلهِ فَإنِ انتَهوا فَلا عدوانَ إلّا علی الظّالِمین »

« و نبرد کنید با ایشان تا نماند آشوبی و بشود دین از آن خدا، پس اگر دست برداشتید همانا نیست ستمی مگر بر ستمگران.»

نام: محمدتقی        نام خانوادگی: حسن‌‌بیکی               نام پدر: محمدمهدی

 تاریخ تولّد: 1343                     صادره از: دامغان

با تقدیم عرض سلام به پیشگاه مقدس امام زمان «ارواحنا و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء» و سلام به پیشگاه فرزند پاک زهرا مردی از سلالۀ خاندان عترت و طهارت امام امّت و سلام بر پویندگان راه سرخ دلیرمردان قتله‌‌گاه کربلا و صاف‌‌کنندگان راه حق و حقیقت و کشته‌‌شدگان راه هدایت و دین مبین اسلام و شهدای گلگون بدن و سلام بر مرزداران، این سربازان بقیه‌‌ا... الاعظم

و رزمندگان دلیر اسلام و سلام بر تمام مسلمینی که راه حق و یگانگی را می‌پیمایند و به حق می‌‌پیوندند.

و سلام بر خانواده‌‌های این پویندگان راه حق که با دادن بهترین عزیزان خود در راه اسلام که امانتی از جانب خدا در نزدشان بیش نبوده‌‌است صبر و استقامت می‌کنند و سلام بر تمام جانبازانی که با از دست دادن عضوی از بدن خود در راه اسلام صبر و استقامت می‌کنند و سلام و درود به تمام امّت شهیدپرور و قهرمان ایران که همیشه در صحنه حاضر بودید و اتحاد خودتان را از دست ندادید.

من به شما سفارش می‌کنم که تا می‌توانید خودتان را از روحانیت جدا نکنید و تا آخرین قطرۀ خون خود در راه اسلام و قرآن جان فدا کنید و حامی ولایت فقیه و نایب امام زمان خود باشید و با توکل بر خدا تمام گروهک‌ها و منافقین را از بین ببرید و در کاهایتان توکل بر کسی دیگر نکنید که توکل بر غیر خدا جز زوال نابودی چیز دیگر نخواهد بود.

پس با توکل بر خداست که تمام مشکلات و سختی‌ها حل می‌شود و به شما ملّت عزیز بگویم که من به طور آگاهانه و بر حسب وظیفۀ شرعی خودم دانستم که به جبهۀ حق علیه باطل بیایم چون این زمان با زمان امام‌‌حسین (ع) فرقی ندارد چون امام‌‌حسین (ع) به خاطر اسلام و قرآن و راه اجدادش بر علیه ظلم و ستم قیام کرد و خانوادۀ خود را در این راه به اسارت داد تا دین جدّش و قرآن پاینده بماند و شهادتش اسلام را دوباره زنده کرد. ما هم به خاطر امر رهبرمان و به خاطر این‌‌که کفّار برای نابودی احکام اسلام بر علیه ما قیام کرده‌اند به جبهه آمده‌ایم تا وظیفۀ خود را ادا کرده باشیم و اسلام را به سر تا سر جهان گسترش دهیم و تا زمانی که این کفّار و فتنه‌‌گران در روی زمین هستند باید با آن‌ها جنگید و آن‌ها را از بین برد و نگذاشت که فتنه گران زنده باشند.

خانوادگی:

و سفارشی که به پدر و مادر و برادرانم و عزیزان دیگر دارم این است که در کارهایتان برای خدا و به خاطر خدا و با توکل بر خدا صبر و استقامت پیشه کنید و زینب‌‌وار در مقابل مشکلات و سختی‌ها باستید، نکند که با صبر نکردن دشمن دین و قرآن را خوشحال کنید پس با صبر خود بر آن‌ها پیروز گردید و به شما بگویم ای پدر و مادر عزیز اگر چه فرزند خوبی برایتان نبودم و شاید آن وظیفۀ فرزندی که داشتم و شما به گردنم حق داشتید ادا نکردم مرا عفوم کنید و ببخشید و کارهای گذشتۀ مرا نادیده بگیرید چون اگر شما نگذرید خدا هم از من نمی‌گذرد.  من 15 روز روزه قرض دارم یک سال نماز قضا هم دارم دیگر نه به کسی بدهکاری دارم نه طلبکاری، پس یادتان نرود در حقم دعا کنید.

والسلام.

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.