شهید محمدرضا باشی زرگرآبادی
فرازی از وصیت نامه:
شهید محمد رضا باشی زرگر آبادی
اول نفس اماره را از خود دور کنید که باید قلب از هر گونه گناه و خودپسندی پاک باشد و دوم آنکه باید پشتیبان روحانیت متعهد انقلاب باشیم و هر چه ولایت امر گفت بی چون و چرا اجرا کنیم.
مشخصات فردی
نام و نام خانوادگی :محمد رضا باشی زرگر آبادی
نام پدر :عباسعلی
تاریخ تولد :۱۳۳۹/۰۲/۱۱
محل تولد :دامغان
شغل :کارمند دولت
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۲۳ سال
خانواده چند شهید :یک شهید
شناسنامه شهادت
تاریخ شهادت :۱۳۶۲/۰۹/۰۱
محل شهادت :پنجوین
نام عملیات :پدافندی
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش به پهلو و پا
شناسنامه تدفین
کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :
تاریخ تدفین :
گلزار :گلزار شهدای دامغان
زندگی نامه شهید
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
در سال هزاروسیصدوسیونه در شهرستان دامغان در خانوادهای دوستدار اهل بیت(ع) دیده به جهان گشود.
امورات معیشتی خانواده از راه بنایی میگذشت که با زحمت و تلاش فراوان پدر، توأم بود.
محمدرضا تحصیلاتش را تا دوم راهنمایی ادامه داد و از آن به بعد دوشادوش پدر کار میکرد تا در عرصۀ اقتصادی پشتیبان پدر باشد. همیشه سعی میکرد کارش را به نحواحسن انجام دهد و کسبی حلال داشته باشد.
با ایمان بود و با گذشت، کم صحبت و مهربان، با وفا و خندهرو، به کوچک و بزرگ احترام میگذاشت.
از کودکی به مسجد علاقه داشت و نماز جماعت. کمتر جمعهای میشد که در نمازجمعه شرکت نکند. مشتاق خواندن دعای کمیل و ندبه در شب و صبح آدینه بود. متأهل بود و تنها یادگارش به توصیۀ ایشان علیرضا نامگذاری شد.
از بسیج به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد و تکتیرانداز بود.
در تاریخ دوازدهم تیر شصتودو به عضویت پاسدار افتخاری درآمد و پس از مدتی کارمند اداره برق شد.
در تاریخ بیستودوم اردیبهشت شصتویک در منطقه جنوب کشور به مدت چهار ماه حضور یافت.
بار دیگر در تاریخ یازدهم تیر شصتودو به مدت چهار ماه و هفت روز در لشکر علیابنابیطالب(ع) به وظیفۀ خود عمل کرد.
او که توفیق دویستوشصتویک روز حضور در مناطق جنگی را داشت، یک بار در جبهۀ جنوب از ناحیه سر مجروح شد و در بیمارستان سعادتآباد تهران هیجده روز بستری گردید.
سرانجام محمدرضا یکم آذرماه هزاروسیصدوشصتودو در منطقه پنجوین در عملیات والفجر ۴ بر اثر اصابت ترکش به مقام شهادت دست یافت و به آرزوی دیرینهاش رسید. پیکر پاک این شهید پس از تشییع در گلزار شهدای شهر دامغان به خاک سپرده شد؛ اما یادش همیشه در قلب دوستان و عاشقان شهید و شهادت زنده و جاوید مانده است.
“راهش جاوید باد”
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
سبحان الذین امنوا والذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجون رحمت الله و الله غفوررحیم.
(بقره 218)
همانا آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدا امید دارند رحمت خدا را و
خداوند آمرزنده مهربان است.
ما همانا حسینی وارد جنگ شدیم و باید همانند حسین شهید شویم (امام خمینی)
بار خدایا برمن یاری ده که جز در راه تو قدم برندارم و جز در راه تو سخنی نگویم و جز در راه تو نشنوم و جز در راه تو ننویسم.
بار خدایا با نام تو حرکت میکنم و با نام تو میجنگم و با نام تو شهید میشوم.
بار خدایا به این حقیر چنان مزۀ شهادت را بچشان که به یاران حسین (ع) چشاندی آمین یارب العالمین.
پدر و مادر عزیزم سلام ودرود برشما که مرا چنین تربیت کردید که در راه حق قدم بردارم حسین ما را یاری کند.
پدر و مادر عزیزم اگر من شهید شدم زیاد ناراحت نباشید چون شما آیه بالای نامه میشوم و اگر گریه کردید صدایتان را بلند نکنید که منافقان و دشمنان را به سرور در آورد.
به خدا راضی نیستم کسی در تشییع جنازهام شرکت کند که منافق باشد و دشمنان به انقلاب اسلامی به رهبری ولایت فقیه.
چند نکته که قابل عرض است که به ملت شهید پرور بگویم این است که اول نفس اماره را از خود دور کنید که باید قلب از هر گونه گناه و خودپسندی پاک باشد و دوم آنکه باید پشتیبان روحانیت متعهد انقلاب باشیم و هر چه ولایت امر گفت بی چون و چرا اجرا کنیم.
سوم آنکه نماز جمعه را فراموش نکنید و همیشه شبهای جمعه برمزار شهدا و حاضر باشید البته عذر میخواهم و کوچکتر از آنم که این که این چنین نصیحت کنم ولی خب تذکر لازم بود به همه. انشاءالله خداوند همه ما را توفیق خدمت به اسلام و انقلاب را بدهد انشاءالله
همسر عزیزم سلام علیکم امیدوارم که شما هم به سهم خود به اسلام و مسلمین شما بباید همانند و الگوی زینب (ع) باشید که چند مشقت و زحمتها را تحمل کرده و به خاطر اسلام و بس.
در ضمن نکته قابل عرض که لازم است بگویم این است که شما اگر کسی برای ازدواج به شما مراجعه کرد روگردان نباش وگرنه به خداقسم که اگر روگردان باشی از این امت اسلامی و انسانی راضی نیستم.
در ضمن اگر آن بچه پسر بود اسمش را علی و اگر دختر بود فاطمه بگذارید. والسلام.
یکسال برایم نماز بخوانید و روزه بگیرید البته از حقوقم اگر ماند دوم قرضهایم از حقوقم بردارید که معلوم است چقدر است و مقدار 80 هزار ریال معادل 800 تومان به دندانسازی داد. نمیدانم تصفیه کند.
وسایل زندگی هم هر چه همسرم آورده برای خودش و بقیه که خودم خریم برای فرزندم نگهداری کنند و طلاهایی که برای همسرم خریدهام هم برای فرزندم باشد.
والسلام
به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی شرق و غرب انشاءالله.
1362/04/21محمدرضا باشی زرگر آبادی