جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید غلامعلی صداقتی

فرازی از وصیت نامه:
شهید غلامعلی صداقتی

 

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :غلامعلی صداقتی
نام پدر :عباسعلی
تاریخ تولد :۱۳۳۳/۰۱/۰۱
محل تولد :روستای بق دامغان
شغل :پاسدار
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :معاون گردان پیاده
سن :۳۲ سال
خانواده چند شهید :دو شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۵/۰۲/۳۱
محل شهادت :مهران
نام عملیات :کربلای ۱
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش به گلو

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :بق 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای روستای بق

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

سپیده‌‌دم اولین روز فروردین سال هزاروسیصدوسی‌‌وسه، در روستای بق از توابع شهرستان دامغان، کودکی پای به عرصۀ گیتی نهاد. عباسعلی و زهرا، پدر و مادرش، که یک عمر ذکر ساقی کوثر ورد زبان‌‌‌شان بود و به فضیلت‌‌‌های بی‌‌‌شمار حضرت حیدر ارادت داشتند، نام کودک نورسیده‌‌‌شان را غلامعلی نهادند.

هر که را عشق علی(ع) در دل و در جان باشد

هر دو عالم به کَفَش، روضۀ رضوان باشد

غلامعلی کودکی بسیار پرجنب‌‌‌وجوش و پرنشاط و فعال بود.

همین که دست چپ و راستش را شناخت، با وجود سن کمش، کمک به حال پدر و مادر بود. گرما و سرما هم نمی‌‌‌توانست جلودارش باشد. در فصل‌‌ داغ و سوزان تابستان پابه‌‌‌پای پدر و مادر و بزرگترها در باغ و جالیز به جمع‌‌‌آوری محصول می‌‌‌پرداخت.

کودکی بسیار باهوش و با ذکاوت بود. هنوز به مدرسه نرفته، خواندن دعا و قرآن را فرا گرفته بود. تحصیلاتش را تا پنجم ابتدایی، در روستای زادگاهش ادامه داد و پس از آن در پی کسب و کار رفت. سربازی‌‌‌اش را که تمام کرد ازدواج کرد.

غلامعلی مرد مهربان خانه و خانواده بود. مسیر زندگی‌‌‌اش از میان دل و دشت و مزرعۀ عاشقی گذشت و به دوران انقلاب رسید.

بارقه‌‌‌های پیروزی امتی که سالیان دراز خاکستر را پشت‌‌‌سر می‌‌‌گذاشتند، دل غلامعلی را به وجد می‌‌‌آورد. با تمام توانش به انقلابیون کمک ‌‌‌کرد تا چشمش به نور پیروزی انقلاب اسلامی روشن شد. انگار روحش جان تازه‌‌‌ای گرفته بود.

پس از هجوم دشمنان به مرزهای ایران اسلامی و تنگ‌‌‌شدن عرصۀ جنگ و کارزار، می‌‌‌شد روی خلق‌‌‌وخوی حیدری‌‌‌اش حساب باز کرد.

او از نخستین جوانانی بود که در سال ‌‌‌هزاروسیصدوپنجاه‌‌ونه برای پاسداری از آرمان‌‌‌های مردم این سرزمین به سپاه پاسداران پیوست و جان‌‌‌فشانی کرد.

از همان روزهای نخستین جنگ در جبهه حضور داشت. داشتن همسر و سه غنچه نورس باغ زندگی هرگز مانعی برای رفتنش نبود. میوه‌‌‌های دل و همسر عزیزش را به خدای مهربان سپرد و بارها و بارها به جبهه رفت.

سیصدوهفتادوشش روز در جبهه‌‌‌ها ماند. معاون گردان پیاده بود. مرد دین‌‌‌دار جبهۀ ایمان از خدا می‌‌‌خواست کمکش کند تا بشود آن‌‌‌که خدا می‌‌‌خواهد.

غلامعلی قاری قرآن و مداح اهل ‌‌‌بیت(ع) بود. نماز اول وقت و رعایت حق‌‌‌الناس برایش مهم بود. می‌‌‌گفت: «خداوند هرگز حق‌‌‌الناس را نمی‌‌‌بخشد!»

خدای مهربان تنها قرار دل بی‌‌‌قرارش بود. بذله‌‌‌گو بود و شوخ‌‌‌طبع. همواره شکوفۀ لبخند بر روی لبانش می‌‌‌شکفت. قلبی آرام، روحی پاک، وجودی آزاد، دست‌‌‌هایی قدرتمند داشت. عاشق زندگی‌‌‌اش بود. به رفاقت‌‌‌هایش تعهد و در تعهدش صداقت داشت و سرانجام از دعای خیر پدر و مادرش عاقبت‌‌‌به‌‌‌خیر شد.

سی‌‌ویک اردیبهشت‌‌‌ماه سال ‌‌‌هزاروسیصدوشصت‌‌وپنج در منطقه مهران با اصابت ترکش به گلوی نازنینش شهادت را در آغوش کشید و به سیر ملکوت رفت. پیکر پاکش پس از تشییع در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

   “راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسمه تعالی

امروز روز امتحان است. روز یاری‌‌کردن اسلام و پسر فاطمه(س).

برادرانم! همیشه و همه جا شهیدان و اسیران و مفقودین را به‌‌ خاطر بیاورید. تفکر و تعمق کنید که برای چه بهترین سرمایه خود یعنی جان خود را تقدیم کردند و خون پاک‌‌‌شان را جهت آبیاری اسلام عزیز انفاق نمودند. مگر آن عزیزان که در جبهه می‌ستیزند و بسیاری از آن‌‌ها شهید، اسیر و مفقود شدند، عاطفه و علاقه نسبت به پدر، مادر، همسر و فرزند نداشتند. مگر این احساس را نداشتند که روی تشک نرم خوابیدن، آسایش، آرامش و... لذت‌‌بخش می‌باشد. همه آن برادران درک می‌کنند ولی آنجا که مسأله جهاد باشد، باید زحمت‌‌ها و مشقت‌ها را با جان و دل خرید.

عزیزانم! ادامه‌‌دادن راه شهدا تنها به شعار نیست. به نظر حقیر هیچ‌‌‌یک از شهدا حاضر و راضی نخواهند بود که در برهه‌ای از زمان که جنگ بر ما تحمیل و در محاصره اقتصادی هستیم، کار، اداره و درس و مشق را تعطیل کنیم. جهت تشییع جنازة شهدا، شعار «شهید، راهت ادامه دارد» را سر دهید. باید با استعانت و توکل بر خدا، سلاح افتاده شهدا را برگیرید و جان را در طبق اخلاص نهید. یعنی راه، راه حسین‌‌‌گونه است که باید ادامه دهید

گزیده ای از وصیت نامه

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.