غلامحسن فرزند اسماعیل، دوم فروردین هزاروسیصدوچهلودو در خانوادهای متدین در روستای مؤمنآباد دامغان به دنیا آمد. دوران کودکی را در دامن پرمهر و محبت مادر و پدر گذراند. پدر با کشاورزی و دامداری امرار معاش میکرد.
تا ششم ابتدایی در روستا خواند که پدر را از دست داد. برای کمک به خانواده ترک تحصیل کرد و به تهران رفت و مشغول به کار شد. در فعالیتهای انقلاب حضور چشمگیری داشت.
به علت سن زیاد مادر و سرپرستی برادر کوچک خود از سربازی معاف شد. با شروع جنگ تحمیلی به دفاع از میهن شتافت و با رشادتهای فراوان در تاریخ یازدهم اردیبهشت هزاروسیصدوشصتویک با اصابت ترکش و سوختگی در عملیات بیتالمقدس (آزادسازی خرمشهر) به شهادت رسید و در روستای مؤمنآباد به خاک سپرده شد.
“راهش جاوید باد”
وصیت نامه شهید
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
« و من یقاتل فی سبیلالله فیقتل او یغلب فسوف نوتیه اجراً عظیما » (نسا 74)
هرکس در جهاد برای خدا کشتهشد یا فاتح گردید به زودی او را اجری عظیم دهیم.
برای ملت ما شهادت یک رستگاری بزرگ است و بچه خردسال و پیرمرد بزرگ آرزوی شهادت میکند.(امامخمینی)با درود به رهبر کبیر انقلاب و با درود به تمام رزمندگان اسلام و با سلام به تمام شهیدان انقلاب اسلامی ایران.
امیدوارم بتوانم راه شهیدان را ادامه بدهم و این خون ناچیز خود را در راه این انقلاب اسلامی ایران بدهم و امیدوارم با ریختن این خون ناچیز ما پیروزی رزمندگان اسلام نزدیکتر شود. مادر! باید افتخار کنی که چنین فرزندی را داشتهای که در راه خدا و مملکت خود شهید شد.
مادر و برادرها و فامیلها گریه نکنید چون دشمنان اسلام و قرآن خوشحال میشوند و مادر و برادرها اگر مجلس ختم گرفتید سبکتر باشد و نگذارید منافقین در تشییع جنازه من و ختم من شرکت کنند و تا خون در رگ دارم میگویم حزب فقط حزبالله رهبر فقط روحالله و میگوییم حزبالله میمیرد میجنگد سازش نمیپذیرد و اسلام پیروز است چپ و راست نابود است.