اکنون که من دیگر در بین شما امت قهرمان پرور نیستم از شما میخواهم که فرامین و رهنمودهای اماممان را با جان و دل بشنوید و به آن عمل کنید و کاری کنید که رضای خدا در آنست.
ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...
مشخصات فردی
نام و نام خانوادگی :علی محمودزاده
نام پدر :ابراهیم
تاریخ تولد :۱۳۴۵/۰۹/۰۷
محل تولد :دامغان
شغل :محصل
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۱۶ سال
خانواده چند شهید :یک شهید
شناسنامه شهادت
تاریخ شهادت :۱۳۶۲/۰۶/۲۷
محل شهادت :سردشت
نام عملیات :کمین دشمن
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت گلوله
شناسنامه تدفین
کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :
تاریخ تدفین :
گلزار :گلزار شهدای دامغان
نقشه محل تدفین
زندگی نامه شهید
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
هفتمین روز آذرماه سال هزاروسیصدوچهل و پنج، سومین فرزند ابراهیم در تهران دیده به جهان گشود. در خاندانی شهره به پاکی و پاکدامنی. نامش را علی نهادند. دردانه ای بی بدیل، شیرین مادر و آرام جان پدر.
هفت ساله شد و عازم دبستان. کودکی بااستعداد و پرشور و نشاط بود. دوران تحصیلاتش را تا دوم دبیرستان ادامه داد. نوجوانی اش را در فصل بلند رهایی مردم میهنش آغاز کرد. در موج موج خروشان تظاهرات مشق آزادگی میکرد.
همراه عاشقان «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» لحظه لحظه بشارت رهایی میهنش را فریاد میکرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با شروع جنگ تحمیلی، پانزده سال بیشتر نداشت که از طریق بسیج عازم جبهه ها شد تا در کلاس پایداری، کتاب استقامت را بخواند. مثل کوه استوار بود و رزمنده ای بی باک و خداترس. در روزگاری که دشمنان بر ما هجوم آورده بودند عاشقانه پای به میدان رزم نهاد.
یک بار دوازدهم اسفندماه هزاروسیصدوشصت به مهاباد و برای بار دوم، چهارم تیرماه شصتودو به کردستان اعزام شد.
سرانجام بعد از صدونودوشش روز حضور دلیرانه در جبهه های نبرد، در بیستوهفتم شهریور شصتودو مصادف با عید قربان، در میرآباد سردشت با روی گشاده جنگید و با اصابت تیر مستقیم دشمن، تا پیش خدا رفت و همۀ هستی اش را یکباره در راه خدا داد.
مزار پاکش در گلزار شهدای دامغان برای همیشه میعادگاه عاشقان و دلدادگان راه حق و حقیقت است.
خداوند کسانی را که در راه او در صف واحد همچون بنیانی محکم و به هم پیوسته جهاد میکنند دوست میدارد.
( در آخر الزمان شهادت خوبان امت مرا را دستچین میکند ) "رسول اکرم
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان، با درود بر امام امت این اسطوره مقاومت و شهامت و قلب تپنده تمامی مستضعفین و مسلمین جهان و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با سلام بر شهیدان همیشه جاوید.خدایا ببین که ندای هل من ناصر ینصرنی نائب مهدی(عج) را لبیک گفته و در این برهه از زمان تا آنجا که در قدرتم بود به یاریش شتافتم،
تنها از تو میخواهم که از بار سنگین گناهانم بکاهی و هنگام مرگ از من خشنود باشی.اکنون که من دیگر در بین شما امت قهرمان پرور نیستم از شما میخواهم که فرامین و رهنمودهای اماممان را با جان و دل بشنوید و به آن عمل کنید و کاری کنید که رضای خدا در آنست.جبهه ها را خالی نگذارید و با جان و مالتان در راه خدا جهاد کنید.
از پدر و مادر گرامیام تقاضا دارم مرا ببخشند و از من راضی باشند و تا آنجا که میتوانند روزه و نمازم را بگیرند.از کلیه فامیل و دوستان و آشنایان نیز تقاضا دارم از من راضی باشند. من نیز از همه راضی هستم.