پدر و مادر عزيزم مرا جوان ناكام نگویيد چون من كام خويش را از خداي خودم خواهم گرفت و از شما ميخواهم براي من گريه و ناراحتي نكنيد اگر شادي روح مرا ميخواهيد و خوشحال باشيد كه من سرم را در راه دين و احيا مكتب مقدس اسلام فدا خواهم كرد...
ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...
مشخصات فردی
نام و نام خانوادگی :علی اصغر ناهیدی
نام پدر :محمد
تاریخ تولد :۱۳۳۶/۰۵/۲۰
محل تولد :روستای ورزن دامغان
شغل :آزاد
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۲۴ سال
خانواده چند شهید :یک شهید
شناسنامه شهادت
تاریخ شهادت :۱۳۶۱/۰۳/۰۲
محل شهادت :خرمشهر
نام عملیات :بیت المقدس
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش به سر و سینه
شناسنامه تدفین
کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :ورزن
تاریخ تدفین :
گلزار :گلزار شهدای دیباج
نقشه محل تدفین
زندگی نامه شهید
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
بیستمین روز مردادماه سال هزاروسیصدوسیوشش بود که صدای دومین پسر محمد ناهیدی در خانه پیچید. اسمش را علیاصغر نهادند. او در روستای ورزن چهارده (دیباج) دامغان به دنیا آمد.علیاصغر تحصیلاتش را تا چهارم ابتدایی ادامه داد.
سپس در کنار پدر به کار چوپانی پرداخت. وقتهای بیکاریاش را با ورزش فوتبال پر میکرد. مدتی هم کارگر شرکت حفاری بود.سال پنجاهوپنج تا پنجاهوهفت در شهر تبریز خدمت سربازیاش را سپری کرد.
مدت بیستویک روز در جبهه خدمت کرد. یک بار از ناحیه پا مجروح شد. دومین روز خردادماه سال هزاروسیصدوشصتویک در عملیات الیبیتالمقدس (آزادسازی خرمشهر) با برخورد ترکش به سینه و پاهایش به شهادت رسید.
پیکر پاکش پس از تشییع در روستای ورزن چهارده به خاک سپرده شد.
“راهش جاوید باد”
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام من به رهبرم امام خميني و سلام من به برادر خامنهاي و سلام من به برادر رفسنجاني و سلام من به اميد امام امت آيتالله منتظري.
و سلام من به تمام مردم شهيد پرور ايران و تمام مستضعفين ايران و جهان و سلام من به پدر و مادر مهربانم و برادر عزيزم و خواهر گراميم .
پدر و مادر عزيزم اگر من لياقت آن را داشتم كه شهيد شوم خوشحال و سربلند باشيد چون به سوي معشوق خود ميشتابم. باري پدر و مادر عزيزم مرا جوان ناكام نگویيد چون من كام خويش را از خداي خودم خواهم گرفت و از شما ميخواهم براي من گريه و ناراحتي نكنيد اگر شادي روح مرا ميخواهيد و خوشحال باشيد كه من سرم را در راه دين و احيا مكتب مقدس اسلام فدا خواهم كرد و به نداي هل من ناصر امام كه از يارانش كمك ميخواهد ميگويم:
لبيك اي امام، اي ياور مظلومان و مستضعفان جهان لبيك تا آخرين لحظه و تا آخرين قطره خونم از اسلام عزيز دفاع خواهم كرد.
و اي كاش چندين جان ميداشتم در راه دينم فدا ميكردم افسوس، كه يك جان بيشتر ندارم.
آري پدر و مادرم اگر خواستيد گريه كنيد براي من گريه نكنيد چون روح مرا آزرده ميسازيد و براي علياكبر و علياصغر كربلا گريه كنيد.