ای مادرم مثل کوه باش و چون کوه استقامت کن. هیچ لحظه از یاد خدا غافل مشو و در راه دین خدا کوشا باش که هرچه را هم درراه خدا خداوند بکوشی کم است.
ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...
مشخصات فردی
نام و نام خانوادگی :علی اصغر صادقچه
نام پدر :محمد کاظم
تاریخ تولد :۱۳۴۷/۰۱/۰۵
محل تولد :روستای صید آباد دامغان
شغل :محصل
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :امدادگر
سن :۱۶ سال
خانواده چند شهید :دو شهید
شناسنامه شهادت
تاریخ شهادت :۱۳۶۳/۱۲/۲۵
محل شهادت :شرق دجله
نام عملیات :بدر
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش
شناسنامه تدفین
کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :صید آباد
تاریخ تدفین :
گلزار :گلزار شهدای روستای صید آباد
نقشه محل تدفین
زندگی نامه شهید
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
علیاصغر فرند محمدکاظم و خاتون سال هزاروسیصدوچهلوهفت خورشیدی در روستای صیدآباد از توابع دامغان دیده به جهان گشود. فرزند پنجم خانواده و شهید اول آنهاست. تا سال سوم دبیرستان در رشته علوم تجربی تحصیل کرد.
بسیجی بود. از طریق سپاه از شهر دامغان اعزام شد. بار اول از بیستودوم خرداد تا هشتم آبانماه سال شصتوسه، مدت چهارماهونیم در جبهههای غرب بود. در اعزام بعدی به مدت یک ماه از بیستوپنج بهمن تا بیستوپنجم اسفند بهعنوان تکتیرانداز در جزیرۀ مجنون جنگید. شرق رودخانۀ دجله شاهد بوده است که با ترکشهای خمپاره شهید میشود.
زائران شهید علیاصغر صادقچه میتوانند مزارش را در گلزار شهدای صیدآباد زیارت کنند
“راهش جاوید باد”
وصیت نامه شهید
بسم رب الشهدا والصدیقین
بسم الله الرحمن الرحیم
« ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیا ءعند ربهم یرزقون »
گمان مکنید کسانی که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند.
با نام الله و با نام او که همه چیزاز اوست. به نام او که زندگی هم از اوست. در جهت اوست.به نام او که زنده به اویم. به نام خدایی که انسان را که آفرید و به او هستی دادکه بتواند زندگی کند و برای راهنمایی او پیامبرانی فرستاد و به نام اوکه زنده بودنم به خاطر اوست و رفتنم از اوست، یادم اوست. جانم اوست. معشوقم اوست. معبودم اوست. ای که همه چیزم از توست و همیشه به یاد تو هستم به یادم باش که بی تو هیچ و پوچ هستم.
با درود سلام بر منجی عالم بشریت امام زمان(عج) و نایب بر حقش امام امت خمینی بتشکن و به امید پیروزی رزمندگان اسلام.و با سلام به پدر و مادر عزیزم که هیچوقت زحمات آنها را فراموش نمیکنم.
ای حبابها کنار روید و ای سپهرها کنار روید که من با خدای خود پیمان بستهام، پیمان دوستی، پیمان محبت و نیکی، پیمان به عمل صالح و پیمان مبارزه، مبارزه با کفر وشرک.ای پدر و مادر عزیزم شما میدانید که من به عنوان مسئولیتی که داشتم و به خاطر خداوند و برای نابودی کفر در سرتاسر دنیا به جنگ رفتم تا بتوانم مقداری ناچیز برای اسلام خدمت کنم.تا بتوانم خداوند متعال و بلند مرتبه را از خود راضی کنم و خداوند از من خشنود باشد.و ای پدر و مادر، من از شما درخواست میکنم که اگر در خانه نتوانستم برای شما یک فرزند خوب باشم من را ببخشید. چون معلوم نیست که آیا همدیگر را ملاقات کنیم و اگر شما ناراضی باشید آن دنیا نمیتوانم جواب خداوند را بدهم .
ای مادرم مثل کوه باش و چون کوه استقامت کن. هیچ لحظه از یاد خدا غافل مشو و در راه دین خدا کوشا باش که هرچه را هم درراه خدا خداوند بکوشی کم است.مادرم و ای پدر ما آمدیم تا این که از دنیا برویم. نه این که دراین دنیای فانی بمانیم. آمدیم تامثل انبیا و حسین(ع) و همچون یاران باوفای او برویم.
ای پدر و مادرم؛ بدانید که همانطور که حسین(ع) مشتاق شهادت بود من هم دلم میخواست که مثل حسین(ع) در میدان نبرد قطعه قطعه بشوم و جان ناقابل خودرا فدای اسلام کنم.
پس بدانید که این راه را خودم انتخاب کردم و آرزوی من هم همین بود و حال ای مادر دلم میخواهد که بعداز شهادت من، تو زینبوار باشی و همچون زینب(س) استوار باشی، تا دشمنان چنان ضربه محکمی بخورند و بفهمند که آنها کوردلان نمیتوانند با شهید کردن جوانهای این مملکت اسلام را به خطر بیندازند و بدانند که هرچه ما شهید بیشتر بدهیم مردم ما بیشتر آگاه میشوند و مشت محکمتری به دهان یاوهگویان میزنند.
و از تو ای مادر میخواهم که بعداز شهادت من گریه مکن، چون دشمنان با گریه کردن تو شاد میشوند.و تو همچون کوه استوار باش و افتخار کن که توانستی امانت خداوند را صحیح، سالم پس بدهی و توانستی چنین فرزندی را تربیت کنی وآن را فدای اسلام کنی، پس باید به این شهادت فرزند خود افتخار کنی.و تو ای خواهرم، تو هم باید زینبوار باشی و هیچ ناراحت نباشی از این که برادر تودر راه اسلام فدا شده است و باید افتخار کنی.
و یک پیام به تو ای برادر عزیزم دارم، که هیچوقت از خدا غافل مشو، که واقعاً ما هر چه داریم از خداوند داریم وخودمان هیچ وپوچ هستیم و همیشه کارهایت را خالص کن برای خدا و برای بنده غیرازخدا کار مکن. و از شما عاجزانه تقاضا میکنم که هیچوقت امام عزیز را فراموش مکنید و همیشه دعا به جان امام کنید. و همینطور برای رزمندگان اسلام.
و یک پیام به شما دوستان عزیزم دارم که اولاً هیچوقت از یاد خدا غافل مشوید و از امام هم یادتان نرود و همیشه دعا به جان امام کنید و تا آخرین قطره خون خودتان امام را یاری کنید و هیچوقت جبههها را خالی نگذارید و در راه خدا جهاد کنید و دشمنان اسلام را از پای درآورید.در ضمن من خیلی خودم را کوچکتر از آن میدانم که پیامی به این امت شهیدپرور بدهم.ولی به عنوان یک مسئولیت به گردنم است این را عرض می کنم که:
"امت قهرمان اسلام را یاری کنید و تا آخرین قطره خونی که در بدن دارید از اسلام دفاع کنید و همیشه امام را یاری کنید و هیچوقت امام را تنها نگذارید و همیشه به جان امام دعا کنید و دیگر این که جبههها را خالی نگذارید، تا که دشمنان بتوانند خدای ناکرده به اسلام ضربه وارد کنند. پس همیشه حضور خود را در جبهههای حق اعلام کنید و چنان درسی به دشمنان بدهید که تا دنیا دنیاست یادشان نرود."در ضمن از شما خانواده عزیزم تقاضا میکنم که مقداری روزه دارم برایم بگیرید، که در جبهه بودم و آنها را نگرفتم بیستوپنج روز، روزه برایم بگیرید و یک ماه نماز برایم بخوانید.دیگر بیش از این سر شما را درد نمیآورم و باز هم میگویم که از امام یادتان نرود.