جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید سید علی درخوشی

فرازی از وصیت نامه:
شهید سید علی درخوشی

 

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :سید علی درخوشی
نام پدر :سید محمدعلی
تاریخ تولد :۱۳۲۵/۰۴/۱۲
محل تولد :روستای حسن آباد دامغان
شغل :آزاد
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :راننده بلدوزر
سن :۴۰ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۵/۱۲/۱۱
محل شهادت :شلمچه
نام عملیات :پدافندی
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت تیر به گردن و ترکش به پهلو

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :مرکزی
شهر :دلیجان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دلیجان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

دوازدهمین روز از تیرماه سال ‌هزاروسیصدوبیست‌وپنج روستای کویری حسن‌آباد دامغان که گرمای طاقت‌فرسایش رمق و تاب را از تن می‌ربود، در خانۀ سیدمحمدعلی عطر سپند و صلوات و گریه‌های از سر شوق، طراوتی بهاری را در مشام جان خانواده می‌ریخت. سیدعلی سومین پسر خانواده متولد شد. شور و شادمانی، زندگی ساده و صمیمی‌شان را پر کرد.

پدر از راه شترداری روزگار می‌گذراند و مادر با چادر همت به کمر بسته‌اش به رتق‌وفتق امور خانه و زندگانی می‌پرداخت. دیری نپایید که تیغ بی‌دریغ جفای روزگار سایۀ مهربان پدر را از سر سیدعلی و خانواده‌اش ربود. بار سنگین چرخاندن زندگانی و بزرگ‌کردن بچه‌ها حالا روی موج شانه‌های مهربان مادری بود که با پختن نان در خانه‌های مردم با شوکت و عزت و صبر روزگار را می‌گذراند.

سیدعلی تحصیلات ابتدایی را در روستای حسن‌آباد به پایان رساند و به دنبال کار به تهران رفت و در کارخانۀ نخ‌ریسی مشغول کار شد.

سال هزاروسیصدوچهل‌وهشت دست تقدیر او را با دختری از شهرستان دلیجان آشنا کرد. این آشنایی سرآغاز زندگی مشترکی شد که شانزده ‌سال و چند ماه ادامه یافت.

سیدعلی پس‌از ازدواج ساکن شهرستان دلیجان شد و در شرکتی که کارش تعمیر ماشین‌آلات سنگین و نصب موتورهای برق بود مشغول‌ به ‌کار شد. ثمرۀ این ازدواج مبارک هفت فرزند است.

سیدعلی، بخشنده، شجاع، مهربان و بزرگوار بود. قد و قامت رشید و چهرۀ بسیار زیبا داشت به‌طوری‌که هرکس او را می‌دید ناخودآگاه می‌گفت: «ماشاءالله!» از این رو معروف به ماشاءالله شد و دوستان و اقوام او را ماشاءالله صدا می‌کردند و سیدعلی واقعاً هم ماشاءالله داشت.

مرد دلیری که شجاعت را از اجدادش به ارث برده و شرافت را از اصلاب شامخه و ارحام مطهره. عاشق اهل‌‌بیت -علیهم‌‌السلام- بود و به نماز و قرآن و دعا اهمیت می‌داد. وقتی پای به محفل عزای سالار شهیدان می‌گذاشت هرچه ارادت داشت در طبق اخلاص می‌نهاد.

با شروع جنگ و هنگامۀ حماسه و ایثار، سیدعلی نیز بسان بسیاری از جوانان میهنش به جرگۀ عشاق مدافع وطنش پیوست.

یک بار با سپاه پاسداران و بار دیگر به‌‌همراه جهاد سازندگی عازم جبهه‌ها گردید تا از قافله‌های نور عقب نماند. آرزویش شهادت بود و رضای خدا.

خداترسی که از هیچ تیر و ترکشی نترسید. ایمان و شجاعت، دل پاکش را لب‌ریز کرده بود و از پیوستن به سنگرسازان بی‌سنگر، به خود می‌بالید.

با همۀ خستگی کار و تلاش، زیر آن همه گلوله و ترکش، هرگز خنده از لبش گم نمی‌شد.

سرانجام باورهای پاک سیدعلی او را به ملکوت رساند و امروز در قهقهۀ مستانه‌اش «عند ربهم یرزقون» است.

یازدهم اسفندماه سال یک‌هزاروسیصدوشصت‌وپنج در منطقۀ عملیاتی شلمچه درحالی‌که مشغول کار بر روی یکی از بلدوزرها برای ایجاد خاک‌ریز بود با اصابت تیر مستقیم دشمن به گردن و پهلو، مرغ جانش از قفس تن رها شد و او را به آرزوی شیرین شهادت رساند. پیکر پاکش پس از تشییع در شهرستان دلیجان آرام گرفت.

   “راهش جاوید باد”

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.