شهید سید علی اکبر سیدجوادی
فرازی از وصیت نامه:
شهید سید علی اکبر سید جوادی
عزيزان ما ميرويم و اين امانت بزرگ الهي كه حاصل خون هزاران شهيد است به دست شما ميسپارم نكند خداي نكرده در حفظ آن سستي كنيد هرگز تن به ذلت ندهيد و آگاه باشيد كه مرگ با عزت شرف به از زندگي با ظالمان و ستمگران است.
مشخصات فردی
نام و نام خانوادگی :سید علی اکبر سید جوادی
نام پدر :سید محمد
تاریخ تولد :۱۳۴۰/۰۴/۱۹
محل تولد :دامغان
شغل :پاسدار
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :فرمانده گروهان پیاده
سن :۲۶ سال
خانواده چند شهید :یک شهید
شناسنامه شهادت
تاریخ شهادت :۱۳۶۶ /۱۲/۲۴
محل شهادت :ماووت
نام عملیات :بیت المقدس ۳
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت تیر به پهلو چپ
شناسنامه تدفین
کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :حسن آباد
تاریخ تدفین :
گلزار :گلزار شهدای روستای حسن آباد
زندگی نامه شهید
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
نوزدهمین روز تیرماه هزاروسیصدوچهل، صبح بود و آغاز بودن و طلوع مهربانی خورشید در مسیر سبز کوچۀ زندگی سیدمحمد و سیدهسکینه در دل روستای کویری حسنآباد دامغان. رایحۀ دلانگیز تولد دومین فرزند خانواده بههمراه عطر خوش صلوات در فضای خانۀ پرمهر و صفایشان پیچید.
در آغوش مهربان پدر که جای گرفت، بابا اذان بیداری و نغمۀ توحید را در گوش راست و چپش خواند. نگاهی به پاکی رفتار روستایی به او انداخت و دعایی پر خیر و برکت برایش کرد؛ تا نابترین دعا در همای سعادت در زندگیاش لانه کند.آرامشش را به پسر هدیه داد و نامش را علیاکبر گذاشت.
سیدعلیاکبر در آغوش پرمهر مادر پاکدامن و پدر متدین، صبور و زحمتکش بالیدن آغاز کرد. مثل همۀ بچهها، بچگیها کرد تا بزرگ و بزرگتر شد. تا سوم راهنمایی را درس خواند و پس از آن بهدنبال کار رفت.
آغازین سالهای جوانیاش با بارقههای امید رهایی میهنش گره خورده بود. پس از شروع جنگ تحمیلی، در سال هزاروسیصدوشصتودو به استخدام سپاه درآمد و بارها به جبهه رفت.
در یکی از اعزامها در منطقۀ مهران از ناحیۀ سر مجروح شد و پانزده روز در بیمارستان شهید مصطفی خمینی بستری بود و پس از بهبود به جبهه برگشت. فرمانده شجاع دلها و مرد کارزار بود. مرد روزهای سخت زندگی.
سیدعلیاکبر صبور، مهربان و باگذشت، لبهایش همواره به شکوفههای بهاری لبخند شکوفا بود. به نماز اول وقت اهتمام داشت و توکلش به خدا مستدام. سیدعلیاکبر همسر و دو فرزند دوقلوی دختر و دو پسر داشت.
راز شکیبایی و صبر و قرار را خوب میدانست. ایمان داشت که بدون حکمت خداوند، برگی از درخت نمیافتد؛ پس عزیزانش را به خدا سپرد و رفت.
بزرگترین وظیفۀ بندگیاش را دفاع از میهنش در برابر متجاوزان میدانست. او بدین عهد پایبند بود و ششصدونود روز تمام در جبههها ماند. بالاترین مسؤولیتش فرمانده گروهان بود. سرانجام در بیستوچهارم اسفندماه سال هزاروسیصدوشصتوشش در منطقه عمومی ماووت عراق در عملیات بیتالمقدس۳ با اصابت تیر مستقیم دشمن به پهلوی چپش و نوشیدن شهید شیرین شهادت، دینش را به دین و میهنش ادا کرد و نامش در زمرۀ عاشقان و دلدادگان راه حق و حقیقت ثبت شد.
پیکر پاکش پس از تشییع در زادگاهش روستای حسنآباد دامغان دفن شد.
“راهش جاوید باد”
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحيم
« يا ايها الذين امنوا هل ادلكم علي تجاره تنجيكم من عذاب اليم تومنون بالله و رسوله و
تجاهدون في سبيل الله باموالهم و انفسهم »
اي اهل ايمان شما را به تجارتي كه از عذاب خدا نجات يابيد دلالت بكنم ايمان بياوريد به خدا و
رسولش و جهاد كنيد در راه خدا با اموال و جانهايتان . (سوره صف آيه 10-11)
اشهد ان لا الله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان عليا ولي الله.
سپاس و ستايش بيكران به معشوق عاشقان در خون خفته. درود و صلوات بر پيام آوران الهي علی الخصوص خاتم النبين و سيدالمرسلين حضرت محمد مصطفي(ص) و سلام بر جانشينان او از اميرمومنان حضرت علي(ع) تا امام منتظر منجي عالم بشريت و برپاكننده عدل الهي حضرت مهدي موعود(عج) و نايب بر حقش حضرت امام خميني و درود و سلام به ارواح پر فتوح شهداي راه حق و فضيلت كه با نثار خون خويش دعوت حق را لبيك گفته و به سوي معبودشان پركشيدند.
شهادت ميدهم كه جز خداي تبارك و تعالي خدايي نيست و او شريك ندارد و به حقانيت يكصدوبيستوچهار هزار پيامبر كه خاتم آنان حضرت محمد(ص) كه بنده و فرستاده اوست و در انتظار فرج حضرت حجتبنالحسن(ع) ميباشم و شهادت ميدهم كه بازگشت همه ما به سوي خداست و مرگ عامل نابودي بشر نيست بلكه هجرت به منزلگاه ابدي است.
حمد و سپاس خداوندي را كه به ما توفيق صحت و سلامت جسم عطا نمود و قوت قلب با ايمان راسخ و ارادهاي چون كوه استوار داد كه بتوانيم براي قوانين عاليه اسلام و قرآن پا به عرصه نبرد نهيم و دل از دنياي به ظاهر آراسته ولي در باطن فريبنده بكنيم و از همه هستيها و داراييهاي پوچ و بيمحتوا بگذريم و از دنياي ظلماني به وادي نوراني قدم نهيم.
بارالها، معبودا، خالقا حال كه به ما توفيق دادي كه در صف سربازان امام زمان(ع) و عاشقان و دل باختگان اباعبدالله الحسين(ع) قرار بگيريم و بر عليه كفار ستيز كنيم، پس به فضلت از گناهاني كه ما را از ادامه اين راه باز ميدارد دورمان گردان و مرا از دهان اين اژدها (نفس اماره) كه هر لحظه قصد بلعيدنم را دارد نجات بده و توفيقي عطا كن كه بتوانم نفس سركش را مهار كنم و نفس مطمئنه قدس را در وجودم حاكم گردانم.
اي خداي بزرگ هر روز كه بر عمر اين جنگ افزوده ميشود، شهداي ما بيشتر و بارمسئوليتم سنگينتر ميشود. پس عنايتي كن در اين دنياي فاني سرگردان مگذار و به مهماني خود فرا خوان .
پدر و مادر عزيزم سلام پس از سلام گرم دست شما را ميبوسم . شما ساليان دراز رنجها و زحمات طاقت فرسا را متحمل شديد كه مرا به اين سنين رسانديد و من بسيار شرمندهام كه نتوانستم حق شما را ادا كنم انشاءالله كه اين عبد حقير را به بزرگواري خودتان ميبخشيد و ميدانيد كه همه ما مصداق آيه شريفه «انا لله و انا اليه راجعون» هستيم و اوست كه ما را زنده كرد و ميميراند و هر زمان كه وعده الهي برسد در هر مقام و مكان و زمان كه باشيم مرگ به سراغمان آيد و حال كه ما بايد روزي از اين منزلگه موقت كوچ كنيم و به ديار ابدي بشتابيم چه زيباست كه بهترين مرگها كه شهادت در راه خداست انتخاب كنيم.
پس شما اي پدر و مادر عزيزم اگر اين توفيق و اين فيض عظما مشتاق لقاي حق هستم نصيبم شود بر خدا توكل كنيد و صبر پيشه خود سازيد كه خدا با صابران است و از شما تقاضا دارم كه در برابر ديدگان دشمن بر جنازهام اشك نريزيد هروقت خواستيد گريه كنيد مانند مولايمان علي(ع) در خلوت آن هم نه براي من بلكه به ياد مظلوميت امام حسين(ع) و مصيبت قهرمان كربلا زينب كبري( سلام الله عليها).
پدر و مادرم درود خدا بر شما باد كه مرا اين چنين با مكتب روح بخش اسلام و آيين محمدي(ص) آشنا كرديد و اين امانتي كه مدتي در نزد شما بود صحيح و سالم تقديم صاحب اصلياش كرديد و دين خودتان را نسبت به اسلام و خون شهدا ادا كرديد.
و شما برادران عزيز و مهربانم سلام گرم مرا بپذيرید، اميدوارم كه اين حقير را به بزرگي خودتان مورد عفو قرار دهيد چون من نتوانستم حق برادري را آنطور كه شايسته آن هستيد ادا كنم .
عزيزان ما ميرويم و اين امانت بزرگ الهي كه حاصل خون هزاران شهيد است به دست شما ميسپارم نكند خداي نكرده در حفظ آن سستي كنيد هرگز تن به ذلت ندهيد و آگاه باشيد كه مرگ با عزت شرف به از زندگي با ظالمان و ستمگران است.
برادرانم اگر توفيق شهادت نصيبم شد هرگز سخن از انتقام بر لب نياوريد زيرا من جانم را تقديم راه خدا كردم و چيزي كه تقديم خدا شد ديگر انتقام ندارد بلكه ادامه راه ميخواهد پس شما همچو شمشير باشيد و بر ستمگران فرود آييد و چون سيل بخروشيد و كاخهاي ظلم و ستم را ويران كنيد.
و تو اي خواهر عزيزم و مهربانم هر چند كه داغ برادر برايت غير قابل تحمل است ولي بايد زينبگونه با مصائب دست و پنجه نرم كني و مانند كوه مقاوم و استوار باشي و ديگر آن كه حجاب خويش را حفظ كن كه بهترين سنگر براي محفوظ ماندن از تهمتها حجاب شماست و بهترين زينت زن مسلمان حجاب اوست خواهرم حسينيان رفتند و بايد زينبيان رسالت خويش را كه پيام خون شهيدان است به گوش جهانيان برسانند.
و اما همسرم، خداي عزوجل ميفرمايد: «انا خليفه في اهله» من جانشين شهيد در خانهاش هستم.
همسرم پس ما را چه باك از كشته شدن در راه او و تقديم كردن جان ناقابل كه او به ما عطا كرد در جايي كه ميفرمايد من جانشين شهيد در خانهاش هستم چه سرپرست و چه جانشيني بهتر از وجود حق تعالي است پس ما بايد بر او توكل كنيم كه بهترين توكلها توكل بر خداست و كسي كه دل به خدا سپرد بايد رضايت خود را هم به رضايت خود را هم به رضايت خدا بسپارد و اين اوج و رستگاري است اميدوارم كه شما اين چنين باشيد و در شهادتم به خود حزن و اندوه راه ندهيد و احساس تنهايي نكنيد كه خدا با شماست فقط سعي كنيد كه مسئوليتي كه به عهده شماست به نحو احسن از عهده آن برآييد و آن تربيت فرزندان من و يادگاري من است.
همسرم اميدوارم كه در تربيت آنها نهايت كوشش و دقت را بنماييد و آنان را از همان دوران كودكي معارف اسلامي آشنا كنيد و فرزندانم را چون فرزندان فاطمه زهرا سلام الله عليها پرورش داده و تحويل جامعه بدهيد زيرا امام عزيزمان ميفرمايند «قرآن انسان ساز است» و بدان كه كودك قلبي پاك دارد كه مانند ورق كاغذ سفيدي است كه هر چه بخواهي ميتواني بر آن نقاشي كني و مانند زميني كه آماده كشت است هر بذر كه در آن بيفشاني همان محصول را بهرهبرداري ميكني پس اگر از همان اول تربيت و پرورش صحيح بود فرد سالم و هميشه در جهت خدمت به جامعه تلاش ميكند اميدوارم كه روزي شاهد آن باشيم كه خدمتگذاران صديق و خادمهاي مخلص تحويل جامعه داده باشي.
و اما حسين جان فرزند عزيزم و اي يادگار من تو را حسين نام نهادم كه چگونه زيستن و چگونه مردن را از سيد و سالار شهيدان حضرت حسين بن علي(ع) بياموزي كه زندگيت جهاد و مرگت شهادت در راه خدا باشد و هرگز تن به ذلت ندهي و سر تسليم در برابر هيچ قدرتي جز قدرت لا يزال الهي فرود نياوري.
و شما اي امت حزبالله و هميشه در صحنهاي برادران و خواهران: آگاه باشيد كه همگي ما دير يا زود بايد در محضر عدل الهي حاضر شويم و همه ما محكوم به مرگ هستيم بياييم براي روز حساب توشهاي از تقوا و عمل صالح برگيريم و بنده خالص خدا باشيم نه بنده شيطان و پيرو هواي نفس و ثابت كنيم كه پيرو ولايت فقيه هستيم و قوانين امام عزيزمان را به جان و دل خريدار باشيم زيرا كلام امام كلام قرآن و راهش راه انبيا و راه خداست و ديگر آن كه جنگ را مسئله اصلي خود قرار دهيد آنان كه قدرت و توانائي رفتن به جبهه را دارند عاشقانه به سوي جبههها هجوم آوريد و هر چه زودتر با ياري حق شر اين جرثومه فساد را از سر ملت ايران و عراق كم كنيد كه فتح نهايي نزديك است.
ديگرآن كه از رفتن فرزندانتان به جبههها ممانعت به عمل نياوريد كه امروز با وجود اين جنگ حجت بر همه تمام شده و امروز روز آزمايش است اي عاشقان اباعبدالله اي كساني كه ميگفتيد اي كاش ما در روز عاشورا در كربلا بوديم و امام را ياري ميكرديم امروز بار ديگر صحنه كربلا تكرار شد يك طرف كفر و طرف ديگر اسلام و اسلام و كفر در مقابل يكديگر قرار گرفتند و نداي مظلومانه هل من ناصر حسين(ع) بلند است، پس بياييم لبيك بگوييم و حسين را يار و ياور باشيم و ديگر آن كه برادران و خواهران مسجدها را خالي نگذاريد و نمازهاي جمعه و جماعت را هر چه باشكوه تر برگزار كنيد به دعا اهميت زياد بدهيد زيرا «الدعا سلاح المومن» به خدا و ائمه معصومين متوسل شويد و پيروزي رزمندگان و آزادي اسرا و طول عمر امام عزيز و شفاي مجروحين را از خدا طلب كنيد و اما اي غوطه خور در خوشيهاي دنيا و مسئوليت كساني كه مال و ثروتها نامشروع و زرق و برق زندگي مادي شما را در كام خود فرو برده و مرگ را از يادتان برده كمي به خود آييد براي سفري كه در پيش داريد خودتان را مهيا كنيد زيرا «الدنيا قنطره الاخره دنيا پلي بيش نيست براي رسيدن به دار حساب فكر كنيد كه اگر در همين لحظه از دنيا برويد آيا براي اين سفر پر پيچ و خم آخرت توشه كرده ايد يا مي خواهيد با دستان خالي برويد.
و اما اي برادران عزيز پاسداران قهرمان امروز كه جمهوري اسلامي از طرف شياطين شرق و غرب مورد هجوم واقع شد گذشته از آن كه مسلمان هستيم و مردم اين كشور نبايد به اجانب اجازه بدهيم كه آنان به مسلمين و حيثيت آنها تجاوز كنند تعهد ديگر داريم كه ما را موظف ميكند كه تا آخرين قطره خونمان با آنها به مبارزه و ستيز برخيزيم و آن تعهد پاسداري ما است آن آرم كه بر سينه ما نقش بسته و در قلبهايمان جاي گرفته وظيفه و مسئوليت ما را در هر زمان و مكان مشخص كرده و ما كه خود را پاسدار اسلام ناميدهايم كه اسلام مورد تهديد دشمن قرار بگيرد و احساس خطري براي اسلام شود بايد ما در آنجا سينه سپر كنيم كه ضرباتي كه دشمن ميخواهد بر پيكر اسلام وارد كنيد بر قلب ما فرود آيد بايد ما برويم تا اسلام بماند و بايد ثابت كنيم كه پاسدار اسلام و قرآنيم و بايد حق پاسداري را ادا كنيم.
فلسفه يك پاسدار در حماسه مقاومت ايثار و شهادت طلبيش نهفته است و پاسدار واقعي اسلام كسي است كه در برابر مشكلات مانند كوه استوار و مقاوم باشد و بايد به دنيا بفهمانيم كه پاسدار اسلاميم نه پاسدار ايران هر جا اسلام باشد ما هم هستيم و از اسلام حفاظت و حراست مي كنيم در پايان از همه برادران و دوستان و اقوام بالخصوص از پدر و مادر عزيزم و برادران و خواهرم و همسرم التماس دعا دارم اميدوارم كه اين عبد حقير را به بزرگي خودشان ببخشند و اگر خطايي از من سر زده و حقي بر من دارند مرا عفو نمايند وصي و ناظر من پدر و مادرم هستند و محل دفن مرا ايشان مشخص ميكند.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
به اميد پيروزي اسلام بر كفر جهاني.
والسلام، سيد علي اكبر سيد جوادي ـ 1365/01/01
جمعه اول فروردين 1365 مطابق با دهم رجب 1406 هجري قمري