“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
عید بود و کام مؤمنان شیرین. صدای مأذنهها پر بود از تکبیر عید. ربنای عید سرمست میکرد آدم را. همان عیدی که پس از مهمانی خدا میآید.در تقدیر سیدمحمد و فاطمه از خوان پرفیض خداوند در عید فطر، آمدن سعید رقم خورده بود. یعنی اولین پسر خانواده. علیآباد گرگان محل زندگیشان بود.سعید در کنار پدر و مادر از همان روز نخست با زمزمۀ عاشقانه «عبادکالصالحون و عبادکالمخلصون» چشم گشود و خو گرفت.