شهيد شاهد بزم عشق است شهادت رخش هستى بخش عشق است. شهيد سعيد است و شهادت سعادت است.
ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...
مشخصات فردی
نام و نام خانوادگی :حسن سهمی
نام پدر :احمد
تاریخ تولد :۱۳۴۳/۰۸/۱۰
محل تولد :روستای کبوترخان دامغان
شغل :محصل
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :کمک آر پی چی زن
سن :۲۰ سال
خانواده چند شهید :یک شهید
شناسنامه شهادت
تاریخ شهادت :۱۳۶۳/۱۲/۲۲
محل شهادت :شرق دجله
نام عملیات :بدر
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش به سر
شناسنامه تدفین
کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :
تاریخ تدفین :
گلزار :گلزار شهدای دامغان
نقشه محل تدفین
زندگی نامه شهید
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
حسن فرزند احمد، دهم آبان هزاروسیصدوچهلوسه در روستای کبوترخان بهدنیا آمد. بعد از مدتی بهاتفاق خانواده به شهر دامغان عزیمت کرد. تحصیلات خود را تا پایان دورۀ راهنمایی با موفقیت پشتسر گذاشت و وارد دبیرستان شد.
در همان زمان جنگ تحمیلی علیه ایران شروع شد و حسن برای دفاع از میهن اسلامی به عضویت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد.
همزمان با تحصیل که تا مقطع سوم دبیرستان به طول انجامید چندین بار به جبهه نبرد حق علیه باطل اعزام شد. سرانجام در تاریخ بیستودوم اسفند سال هزاروسیصدوشصتوسه در عملیات بدر (شرق دجله) به شهادت رسید و پیکر پاکش در گلزار شهدای دامغان به خاک سپرده شد.
“راهش جاوید باد”
وصیت نامه شهید
بسم رب الشهدا و الصدیقین
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند ديدن انسانهاى با خدا و به نام وجدان و ديدن انسانهاى با وجدان به نام خدايى كه اول است و آخر ظاهر است و باطن به نام خدايى كه والاست در نهايت والايى نزديكست و درعينحال بلند مرتبه و سپاس پروردگار جهانيان را كه ابتداى كار ما را سعادت و پايان كار ما را شهادت قرار داد.
ابتداى وصيتنامهام را مخصوص شما مىنويسم پدر و مادر گرامى كه بعد از خدا تمام اميدم به شماست كه بايد مرا ببخشيد و از تمام گناهانم بگذريد تا بلكه كمى از عذابم كاسته شود پدر و مادر عزيزم از شما تشكر مىكنم به خاطر اين كه به من اجازه داديد به جبهه بروم مادر گرامى به بقيه مادران بگو مبادا از رفتن فرزندشان به جبهه جلوگيرى كند كه فردا در محضر خدا نمىتوانند جواب زينب(س) را بدهند كه تحمل 72 شهيد را كرد.
و سلام من را به رهبر عزيزم برسانيد و بگوييد تا آخرين قطره خونم سنگر اسلام را ترك نكردم كه انشاء الله مورد رضاى خدا واقع شود.اى برادران گرامى مبادا در غفلت بميريد كه على در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حال بى تفاوتى بميريد كه علىاكبر حسين با هدف شهيد شد و از تمام مردم حلاليت مىطلبم.خواهشى كه دارم اين است هر كسى هر چه بدى از من ديده مرا ببخشد كه من تحمل سوختن در جهنم را ندارم و در آخر ما همگى با بينشى كه از اسلام داشتيم به جبهه آمديم و در راه خدا و براى رضاى خدا شهيد مىشويم و دليل جبهه آمدن من اين بود كه توبهاى كنم بر توبههاى گذشته و به تفالههاى جهانى بگوييد عاشقان حق نه تنها از شهادت نمىهراسند بلكه با آغوش باز به استقبالش مىروند.
پدر و مادر و خواهران و برادران گرامى اگر مىتوانيد هركدام چند روزى برايم روزه بگيريد و اگر وقت كرديد هر روز صبح 2 ركعت نماز برايم بخوانيد.مبلغ 10 تومان به تكيه ابوالفضل بياندازيد 50 تومان به خاطر اعزام شدن به جبهه و 100 تومان به خاطر شهيد شدنم.