هر سر مويم ثناخوان تو باد اي چهره جميل و نامتناهي كه در آيينه آفرينش همه نقشها و صورتها و صورتگريها از توست.
ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...
مشخصات فردی
نام و نام خانوادگی :امیر جراح
نام پدر :شعبانعلی
تاریخ تولد :۱۳۴۷/۰۶/۱۴
محل تولد :تهران
شغل :دانشجو
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :معاون دسته پیاده
سن :۱۸ سال
خانواده چند شهید :یک شهید
شناسنامه شهادت
تاریخ شهادت :۱۳۶۶/۰۴/۲۹
محل شهادت :جزیره مجنون
نام عملیات :تک جنوبی
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش آرپی چی به کتف
شناسنامه تدفین
کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :
تاریخ تدفین :
گلزار :گلزار شهدای دامغان
نقشه محل تدفین
زندگی نامه شهید
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
آقا شعبانعلی در شهریور سال چهلوهفت در پایتخت ایرانزمین، آمدن امیر، مرد کوچکش را به فال نیک گرفت و خداوندش را هزاران شکر گفت.
پدر نظامی بود و شغل پدر سبب شد که امیر فقط تحصیلات دورۀ ابتدایی را در تهران سپری کند و برای ادامۀ تحصیل و زندگی همراه خانواده به دامغان مهاجرت کردند.
امیر دهساله چون قاصدکی، نرم و لطیف به نجواهای مادر هنگام ذکرگفتنش وارد شده بود و نماز پدر را در آینۀ دل ثبت کرده و خوانده بود. حالا خود نماز میخواند و روزه میگرفت؛ حتی در روزهای بلند و گرم تابستان. تحصیلات دورۀ راهنمایی و متوسطه را با موفقیت به پایان رساند.
در کنکور قبول شد اما حالا امیر یک بسیجی عاشق بود و دفاع از دین و سرزمین، اولین و بالاترین هدف او در زندگی و شاید اولین و آخرین پاسخی بود برای تمام سؤالاتش. پس رفتن را بر تحصیل در دانشگاه ترجیح داد.
دویستوشصتوهفت روز در گوش جزیره و غروبهای پر آتش و خون آن به نجوا نشست. این دانشجوی عاشق در بیستونهم تیرماه شصتوشش در عملیات تک جزیره وقتی که ترکش آرپیجی ضدنفر در کتف چپ او مینشست او به قبیلۀ مجنونیان پیوست و چون قاصدکی چرخید و چرخید و بیقرار در دستان خدای خویش قرار گرفت.
پیکر پاکش نه سال در زمره گمنامان بود و در آغوش مجنون. پس از نه سال، پلاک او به خانواده تحویل داده شد و در گلزار شهدای شهرمان به خاک سپرده شد.
“راهش جاوید باد”
وصیت نامه شهید
بسمه تعالي
هر سر مويم ثناخوان تو باد اي چهره جميل و نامتناهي كه در آيينه آفرينش همه نقشها و صورتها و صورتگريها از توست. اي معشوق عاشقنواز اي شيرينكار شورآفرين اي تنها واژه پرستيدني اي كلام آغازين و واپسين، اي غزال همه غزلها اي پژواك همه فريادها، اي دلرباي همه دلدادگان و اي بيآغاز بيپايان، پروردگارا، من همه هيچم هر چه هستي تويي من همه زوالم جاويد تويي، من نيازم، صمد تويي، آفريدگار معبودم، معشوقم.
اگر جنت بودي تو و گر دوزخ بـودي بـا تو ز جنتها گريزانـم به دوزخها عـذابم كـن
با نام آنكس كه جانها همه پروانه اوست.
با سلام و درود بيكران خدمت امام عزيز و با سلام به روان پاك شهيدان از كربلاي حسيني تا كربلاي ايران اينجانب امير جراح با چشمي باز و با آگاهي كامل هدفم را كه همانا دفاع از اسلام عزيز و لبيك گفتن به نداي رهبر كبير انقلاب است انتخاب كردم و ازخداوند متعال ميخواهم كه مرا در اين راه ثابتقدم نگاه دارد و اعمال مرا هر چند ناقص و كم ارزش است مورد قبول درگاه احديتش قرار دهد و مرا از سربازان واقعي امام زمان(عج) قرار دهد. از خداوند منان عاجزانه ميخواهم امام عزيزمان را تا انقلاب حضرت حجت(عج) روحي لمقدمه له الفداه نگاه دارد و رزمندگان غيورمان هر چه سريعتر به پيروزي نهايي برساند و اما از امت شهيدپرور ايران ميخواهم هميشه در صحنه حضور داشته باشند و هيچگاه امام عزيزمان را تنها نگذارند.
از خانواده عزيزم ميخواهم كه اگر مشيت الهي بر اين قرار گرفته كه شهيد شوم در مرگ من زياد بيتابي نكنيد و صبر پيشه كنيد كه خداوند صابران را دوست دارد و اما از دانشآموزان به خصوص همكلاسیهايم ميخواهم كه درس بخوانند زيرا آينده اين مملكت به دست جوانان امروز است خدايا ميداني كه چه ميكشم پنداري كه چون شمع ذوب ميشوم اما از مردن نميهراسيم اما ميترسيم بعد از ما ايمان را سر ببرند و اگرسوزيم هم كه روشنايي ميرود و جاي خود را دوباره به شب ميسپارد پس چه بايد كرد؟خدايا ، خدايا ستارهها كه رفتند تو خورشيد را نگهدار .