شهید محمد علی ذوالفقاریان
فرازی از وصیت نامه:
شهید محمد علی ذوالفقاریان
مشخصات فردی
نام و نام خانوادگی :محمد علی ذوالفقاریان
نام پدر :حسین
تاریخ تولد :۱۳۳۰/۰۴/۱۸
محل تولد :دامغان
شغل :
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :مربی آموزش
سن :
خانواده چند شهید :یک شهید
شناسنامه شهادت
تاریخ شهادت :۱۳۵۸/۱۰/۱۹
محل شهادت :تهران
نام عملیات :
موضوع شهادت :پشت جبهه
نحوه شهادت :اصابت تیر در پادگان آموزشی
شناسنامه تدفین
کشور :ایران
استان :تهران
شهر :تهران
روستا :
تاریخ تدفین :
گلزار :بهشت زهرای تهران
زندگی نامه شهید
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
تابستان بود و خورشید تیرماه سخاوتمندانه بر اهالی کویری شهر دامغان طلا میپاشید. خوشههای گندم به بار نشسته بود. خنکایِ نسیمِ تولدِ محمدعلی خستگی انتظار نهماهه را از تن مادر و پدر به در کرد. هجدهمین روز از اولین ماه گرم سال هزاروسیصدوسی محمدعلی پا به عرصۀ گیتی نهاد.
در یک خانوادۀ مذهبی و معتقد به قرآن و اهلبیت رشد کرد. تا کلاس چهارم دبستان در دامغان تحصیل کرد و بعد از آن به علت شغل پدر بههمراه خانواده به تهران عزیمت کردند.
پانزده سال بیشتر نداشت که سایۀ پدر از سرش رفت. بعد از آن مادر، هم برایش مادری میکرد و هم پدری. مادر برای گذران زندگی و تأمین معاش خانواده مجبور به کار در سازمان آب و فاضلاب تهران شد.
روزها میگذشت و محمدعلی بزرگ و بزرگتر میشد و زمان به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیکتر؛ محمدعلی سالهای آخر دانشگاهش را میگذراند که شعلههای انقلاب در جانش زبانه کشید. بههمراه همۀ فعالین و انقلابیون شروع به نشر و پخش اعلامیههای حضرت امام(ره) کرد. شبانه اعلامیهها را به دامغان میرساند تا فرزندان انقلابی شهرش آنها را پخش کنند. در همان گیرودارهای فعالیتهای انقلاب از تحصیل بازنماند و درسش را به پایان رساند و موفق به گرفتن لیسانس شد. محمدعلی سال هزاروسیصدوپنجاهشش پیمان مقدس ازدواجش را با مهریخانم بست. پس از آن در خانۀ مادرش، در یک اتاق به زندگی مشترکش ادامه داد. حالا مادر با قوت بیشتری احساس میکرد که محمدعلی میتواند جای خالی پدرش را در خانه پر کند.
در راهپیماییهای انقلاب حضوری فعال داشت. برای دفاع از انقلاب و میهنش سر از پا نمیشناخت؛ چه در پایگاهها و مساجد یا دیگر جاها، مشغول فعالیت و نگهبانی بود.
بعد از پیروزی انقلاب و با صدور فرمان امامخمینی(ره) مبنی بر تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد مقدس درآمد تا در لباس پاسداری به دفاع تمامقد از انقلاب و دستآوردهای آن بپردازد.
محمدعلی اهل نماز شب و دستگیری از مستمندان بود. مهربانیاش به خواهرها و برادرهایش حد و اندازه نداشت. یک سال بعد از ازدواجش خداوند زهرا (سمیه) را به او عطا کرد. روزهای خوبی را در کنار خانواده میگذراند ولی این روزهای خوب دوامی نداشت.
در نوزدهمین روز از دیماه سال هزاروسیصدوپنجاهوهشت جوان رعنای خانواده، محمدعلی، در حال آموزش به نیروها به شهادت رسید و درست بیستوچهار ساعت بعد از شهادتش دومین فرزندش، محمدعلی (میثم) به دنیا آمد.
پیکر پاک محمدعلی پس از تشییع بر روی دست مردمان شهر، در قطعۀ بیستوچهار بهشت زهرا به خاک پاک میهنش سپرده شد.
“راهش جاوید باد”