میخواهم سر فراز از این دنیا بروم میخواهم همچون شمعی بسوزم و مجالس عزاداری را نورانی کنم. اگرچه زنده بودنم برای اسلام مفید نبود بلکه بتوانم در مرگم و با خون سرخم درخت اسلام را آبیاری کنم تا جان بگیرد و روز به روز رشد کد و سر به فلک بکشد آری تنها آرزوی من شهادت در راه خدا هست به شهادت رسیدن تصادفی نیست بلکه لیاقتی و سعادتی است بزرگ
ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...
مشخصات فردی
نام و نام خانوادگی :علی قربتی (کبیرنیا)
نام پدر :حسین
تاریخ تولد :۱۳۴۶/۱۰/۲۹
محل تولد :روستای عبداللهآباد دامغان
شغل :کشاورز
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۱۹ سال
خانواده چند شهید :یک شهید
شناسنامه شهادت
تاریخ شهادت :۱۳۶۶/۰۴/۲۹
محل شهادت :جزیره مجنون
نام عملیات :تک جنوبی
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش به صورت سینه و پا
شناسنامه تدفین
کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :عبدالله آباد
تاریخ تدفین :
گلزار :گلزار شهدای روستای عبدالله آباد
نقشه محل تدفین
زندگی نامه شهید
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
علی قربتی در سال هزاروسیصدوچهلوشش در روستای عبداللهآباد دامغان بهدنیا آمد. تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی ادامه داد.
در پایگاههای بسیج و مسجد محل و فعالیتهای انقلابی شرکت داشت.
بهصورت بسیجی در دو مرحله به جبهه رفت. اولین بار در سال شصتوپنج به جبهه رفت. مرحله بعد در بیستونهم تیرماه شصتوشش در عملیات تک جزیره جنوبی به شهادت رسید. مزارش در گلزار شهدای زادگاهش است.
“راهش جاوید باد”
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
« إن الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون...»
خدا جان و مال اهل ایمان را به بهشت خریداری کرده آنها در راه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را بکشند یا خود کشته شوند.
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان اسلام از کربلای حسین(ع) تا کربلای خمینی.
و به نام منجی یگانه عالم بشریت صاحب الزمان(عج) و با درود و سلام بیکران بر حسین زمان یگانه استوره ایمان و تقوا خمینی بتشکن و با سلام بر امت مسلمان شهید پرور ایران و خانوادههای شهدا و معلولین و مجروحین جنگی و با سلام و درود بینهایت بر والدین مهربان و عزیز.ای خدای قادر و توانا و ای هستیبخش تمام موجودات تو را سپاس میگویم که مرا به سلامت داشتی تا بتوانم در راه تو و برای اهداف حکومت اسلامی حرکت کنم و از دین خدا حمایت نمایم.
ای پروردگار توانا تو را شکر میکنم که اگر مرا لایق میدانی به آن مقامی که کمال انسانیت و شرف است (شهادت) برسان.ای خدای کریم میدانم که هرکسی لایق این مقام نیست ولی تو خدای مهربان این بنده گنهکار فقط شهادت میخواهد که نعمتی بیپایان است زیرا هر انسانی میداند که مرگ حتمی است و کسی را فرار از آن نیست حال که چنین است میخواهم که مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار بدهی انشاءالله.
و میخواهم سر فراز از این دنیا بروم میخواهم همچون شمعی بسوزم و مجالس عزاداری را نورانی کنم. اگرچه زنده بودنم برای اسلام مفید نبود بلکه بتوانم در مرگم و با خون سرخم درخت اسلام را آبیاری کنم تا جان بگیرد و روز به روز رشد کد و سر به فلک بکشد آری تنها آرزوی من شهادت در راه خدا هست به شهادت رسیدن تصادفی نیست بلکه لیاقتی و سعادتی است بزرگ.و شهادت ارثی است که از اولیاءالله به ما رسیده است نقل از شهید بهشتی است که میگوید بهشت را به بهاء میدهند نه به بهانه. چه بهائی بالاتر از ریختن خون و دادن جان خود در راه خدا.
دراول چند سطرو کلامی با خانوادهام، ای والدین عزیز و گرامیم که زحمتهای بینهایتی برای من کشیدید از شما خیلی خیلی ممنونم انشاءالله من را از دل حلال کنید و من را برای رضای خدا ببخشید.ای پدر جانم اگر خدا اسم من را در آمار شهدا نوشته بود و من به شهادت رسیدم هرگز برای من گریه نکنید اگر خواستید گریه کنید برای امام حسین(ع) گریه کنید که او را در گرمای سوزان کربلا و با لب تشنه شهید کردند به دستهای بریده ابوالفضل علمدار حسین گریه کنید.پدر و مادر گرامی خوش به حالتان که فرزندی را پرورش دادید که با افتخار از دنیا رفت.
مادر عزیزم دست و سرت را بالا بگیر و خدا را شکر کن که فرزندت درراه خدا به شهادت رسید. اگر تو هم خواستی گریه کنی به زینب کبری(س) بنگر که چگونه در روز عاشورا هفتادودو تن از عزیزانش را شهید کردند و او صبر کرد و به غریبی او و خانوادههای او گریه کن.خواهرهای گرامیم شما نیز اگر خواستید در مرگم گریه کنید به یاد سکینه و رقیه(س) امام حسین بیفتید و برای آنها گریه کنید.
و شما ای خانواده مهربانم اگر آن زمان نبودم که به ندای هل من ناصر حسینی و مظلومانه امام حسین(ع) لبیک گویم ولی خواستم امروز به فریاد حسین زمان لبیک گویم که شاید خدا قبول کند و مرا بپذیرد و از شما خانواده میخواهم که هرگز امام را تنها نگذارید و او را دعا کنید اگر او را تنها بگذارید باور کنید خدا غضب را برای شما میفرستند و ا ز شما میخواهم که حجاب اسلامیتان را رعایت کنید هرگز دروغ و تهمت نزنید و از خانواده شما تقاضا مندم که در مرگم بلند گریه نکنید که دشمنان اسلام شاد شوند و بر شما بخندند همانطور که بر ابوالفضل دست بریده میخندیدند و از پدر و مادرم میخواهم که اگر انشاءالله شهید شدم یک پرچم سبزی که روی آن یا حسین ادرکنی نوشته باشد جلوی در خانه بزنید و از خداوند تبارک و تعالی بخواهید که این هدیه کوچک را از شما قبول کند و خدای ناکرده یک موقع از شهادتم سوءاستفاده نکنید که اجرتان از بین خواهد رفت.
ای عزیزان تنها هدف از رفتن من به جبهه جهاد و ادامه دادن راه شهیدان و لبیک گفتن به ندای امام خمینی و گرفتن انتقام خون شهیدانمان از کفار بعثی و آمریکا بوده است و از ملت مسلمان مخصوصاً جوانان حزبالله میخواهم که راه شهیدان را ادامه دهند و نگذارند امام تنها بماند و اسلحه شهیدان را برگیرند و بر خصم زبون بتازند و آنها را از روی زمین ریشه کن کنند انشاءالله تعالی.
کلیه کسانی که با این امام و انقلاب بدبین بودند و هنوز هستند را نگذارید که در تشییع جنازه من حاضر شوند و آنها را در مجالس ختم من دعوت نکنید که من از آنها بیزارم حتی به آنها سلام نکنید و با آنها رفت و آمد نداشته باشید و اگر نه شما هم مورد غضب خدا قرار میگیرید و توی دهان این منافقان و دورویان بزنید و از خودتان دور کنید.در پایان از کلیه مسلمانان التماس دعای خیر دارم و اگر خدای ناکرده به کسی بدی کردهام طلب حلالیت میطلبم میبخشید که وقت گرانبهای شما را گرفتم.التماس دعای خیر.والسلام علی من التبع الهدی
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار. خدایا خدایا راه بسته شده کربلا باز بگردانخدایا خدایا شهادت را نصیب ما بگردان.