“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
هفتساله بود که شبهای جمعه برای خواندن قرآن دعوتش میکردند. تشویق شوهرخالهاش که ملا بود در این پیشرفت تأثیر بهسزایی داشت. تابستانها هم به مکتب میرفت تا قرآن را بهتر یاد بگیرد.خوش اخلاق بود و مهربان. مرتب و منظم. فعال و کوشا. اهل شوخی بود و مزاح و خنده. با گفتن لطیفه دل همه خصوصاً کوچکترها را شاد میکرد. شنا را خیلی دوست داشت و به یادگیری آن اهمیت میداد.
مسجدی بود و جمعهها در نماز جمعه شرکت میکرد. نمازش را اول وقت میخواند و نسبت به بیتالمال خیلی حساس و دقیق بود.