شهید علی اکبر عسگری مایانی
فرازی از وصیت نامه:
شهید علی اکبر عسگری مایانی
مشخصات فردی
نام و نام خانوادگی :علی اکبر عسگری مایانی
نام پدر :علی اصغر
تاریخ تولد :۱۳۳۱/۰۵/۱۱
محل تولد :روستای مایان دامغان
شغل :آزاد
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :
خانواده چند شهید :دو شهید
شناسنامه شهادت
تاریخ شهادت :۱۳۶۱/۰۲/۱۷
محل شهادت :خرمشهر
نام عملیات :بیت المقدس
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :بر اثر بمباران دشمن
شناسنامه تدفین
کشور :ایران
استان :تهران
شهر :تهران
روستا :
تاریخ تدفین :
گلزار :بهشت زهرای تهران
زندگی نامه شهید
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
یازدهم مردادماه سال هزاروسیصدوسیویک در روستای مایان، شهرستان دامغان خداوند رخصت دیدار شکوفۀ وجود، علیاکبر را به آقا علیاصغر و همسرش عطا کرد.
خانوادۀ عسکری، خانوادهای متدین، زحمتکش، مخلص و بیریا و باصفا بودند. علیاکبر در فضای خانهای سرشار از ذکر خدا و عبادت و نیایشهای شبانه، آرام آرام قد کشید و بزرگ و بزرگتر شد.
پدر علیاکبر از راه دستفروشی بین روستاهای مجاور به تأمین معاش خانوادهاش میپرداخت. دیری نپایید که سایهسار مهربان پدر از سر علیاکبر برچیده شد و چشمان او که تنها فرصت دیدار شش بهار را بیشتر تجربه نکرده بود برای همیشه به راه انتظار بازگشت پدر از سفر بر در ماند.
مادر علیاکبر از جمله شیرزنانی بود که از بام تا شام چادر همتش به کمر بسته بود و جز به تربیت صحیح فرزندانش و تأمین آسایش و آرامش خانواده به چیز دیگری فکر نمیکرد.
حالا میبایست بار سنگین تأمین معاش خانواده را هم به دوش بکشد. از این رو دست فرزندان کوچکش را گرفت و راهی تهران شد تا برای خود کاری دستوپا کند و با عزت نفس، لقمۀ نان حلالی. چه مؤمنانه عمر عزیزش را بیدریغ بهپای عزیزانش ریخت.
علیاکبر بههمراه مادر و برادرش به تهران رفتند و در محلۀ تخت طاووس ساکن شدند و مادر با شغل آشپزی امورات خانه و زندگانی را از پیش میبرد و در عین حال لحظهای از تعلیم و تربیت فرزندانش غافل نبود و بدینسان علیاکبر هر روز در زلال جاری ایمان مادر غوطه میخورد و مادر نیز هر آنچه از عشق به معصومین(ع) در آینۀ قلبش داشت در مذاق جان کودکانش میریخت.
تربیت در دامان مادری که بر قامت شکیبش جامۀ تسلیم پوشیده بود و جز به رضای پروردگار نمیاندیشید، از علیاکبر مردی ساخت باایمان، استوار، محکم و با اراده، مرد خانه و خانواده، یتیمنواز و دستگیر نیازمندان، پرتلاش و سختکوش و صبور. علیاکبر پس از پایان تحصیلات و گرفتن دیپلم در رشتۀ برق، به خدمت سربازی رفت. دوران خدمت او، اوج خفقان طاغوت بود. او بههمراه دوستانش به محافل مذهبی رفتوآمد میکرد و در همان اوضاع و احوال به برپایی دعای کمیل و دعای ندبه اقدام مینمود.
پس از تمامشدن دوران خدمت سربازی در سال پنجاهوچهار ازدواج کرد و پس از آن هم بههمراه همسرش فصل تازهای از مبارزات علیه رژیم طاغوت را ادامه داد تا سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی، علیاکبر به آرزوی دیرینهاش که برپایی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود، رسید.
روح ناآرام و دل دریایی علیاکبر، از او موج عاشقی ساخت که دیگر دل به هیچ ساحلی نداشت. درحالیکه همه چیز برای ماندن و دلبستن داشت؛ شغل، آبونان، خانوادهای مهربان، همسری همراه و صمیمی و دو فرشتۀ رحمت الهی مریم و سمیه.
شروع جنگ تحمیلی پنجرهای به روح علیاکبر گشود برای رهاشدن از خود و پریدن از خاک به افلاک. به شوق حضور در قافلههای نور، دلش پر میزد. علیاکبر دل از کف داده و بیقرار داغ برادر لحظهها را میشمرد؛ تا برسد به لحظه موعود. محمدتقی، برادرش در بهشتیترین روزهای سال شصتویک با چشیدن شهد شیرین شهادت به وصال یار رسیده بود. برادری که تنها سرشان از هم جدا بود. محمدتقی کردی و علیاکبر عسکری، دو برادر از یک مادر بودند و بسیار به هم وابستگی احساسی و عاطفی و عقیدتی داشتند.
بعد از پنجاه روز ماندن و دلاورانه جنگیدن در کنار مدافعان میهنش، هفدهمین روز اردیبهشتماه سال شصتویک، منطقۀ عملیاتی خرمشهر، بمباران خوشهای دشمن، دروازهای شد برای پروازش تا ملکوت. افق تا افق پر کشید و میهمان خوان «عند ربهم یرزقون» شد.
جسم پاک پیچیده در اطلس خونش، پس از تشییع بر دوش بیشمار مردمان میهنش در بهشت زهرا تهران آرام گرفت تا برای همیشه زیارتگاه عاشقان و دلدادگان راه حق باشد.
“راهش جاوید باد”
شهید علی اکبر عسگری مایانی فرزند علی اصغر و عذرا مصدق بوده و شهید محمد تقی کردی فرزند امامقلی و عذرا مصدق بوده اند.محمدتقی دارای یک برادر تنی بنام محمدرضا بوده که از همه بزرگتر بوده است .مرحوم علب اصغر صوت دلنشینی در تلاوت قران داسته است بعد از فوت ایشان مرحومه عذرا مصدق از روستای مایان هجرت و به تهران امده و در منطقه خزانه بخارائی ساکن می گردد.شهید علی اکبر فردی مومن و متقی و شوخ طبع بودند.شهیدان محمد تقی و علی اکبر با کاروتلاش خود از مادر سرپرستی بطوریکه تا بعداز ازدواجشان هم مادر با انها زندگی می کرد.شهید علی اکبر چند سالی پس از ازدواج محل سکونت خود را در نزدیکی محل اقامت مادرو برادرش قرار داده اما فعالیت هر دو برادر در دوران انقلاب و پس از پیروزی انقلاب چشمگیر بود.اما مسئله مهم شهادت هر دو برادر در یک روز و در ۲ محور جدا در عملیات بیت المقدس بوده است
اما بواسطه برخی شرایط خاص ابتدا مراتب شهادت محمد تقی را به خانواده اطلاع میدهند و در روز سوم مراسم شهید محمد تقی کردی مراتب شهادت علی اکبر را نیز اطلاع رسانی می نمایند.
محمدرضا برادر بزرگتر شهید محمد تقی که برای شناسائی پیکر مطهر برادر خود به معراج شهدای تهران رفته بود اطهار داشت : من که وارد محوطه نگهداری پیکر شهدا شدم ابتدا چشمم به پیکیر شهیدی افتاد که ناگهان صدا زدم این برادرم علی اکبر است که عوامل ان محل گفتند خیر اشتباه می کنیدشما پیکر محمد تقی را شناسائی نمائید علی ایحالس از شناسائی برادرم شهید محمدتقی پیکر ایشان را تحویل و تشیع و بخاک سپردیم و با اطلاغ از شهادت علی اکبر همینکه برای شناسائی رفتم درست مستقیم سر پیکری رفتم که قبلا دیده بودم یعنی پیکر برادر ناتنی ام شهید علی اکبر عسگری مایانی.روح همه شهدا و مادر مکرمه و برادر این بزرگوران شاد و قرین رحمت واسعه قرار گیرد