“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
سال هزاروسیصدوسیونه روستای وامرزان دامغان، شاهد رویش جوانۀ وجودش بود. نام عباس را برایش برگزیدند. شاید هم در ناصیهاش خوانده بودند که او در آینده مردی میشود باادب و اخلاق. باصفا و دلاور مثل علمدار کربلا.پدرش علیرضا مردی بود بسیار متدین؛ اهل علم و دلشیفتۀ خاندان عصمت و طهارت. عباس در گذر سالها و روزها بزرگ و بزرگتر شد. قد کشید و به مدرسه رفت. پس از دوران ابتدایی برای ادامۀ تحصیل در مقطع راهنمایی به مدرسۀ اروندرود و برای گذراندن دوران دبیرستان به هنرستان صنعتی شهرستان دامغان رفت.