خوشا به حال کسانی که در تمام احوال اخلاص برای خدا را فراموش نکنند و تمام کارهای خود را مخلصانه برای خدا انجام دهند که این امر باعث رها شدن از بند شیطان و نجات پیدا کردن از آتش جهنم میباشد بدانید که اخلاص محک شناخت متقی و مومن از غیر مؤمن و متقی است لذا اخلاص در امور را پیشه خود قرار دهید و اعمالتان را هر چند که قلیل باشد برای خدا خالص گردانید و آن را همیشه خالص نگه دارید چرا که انجام عمل آسانتر از نگه داشتن آن است.
ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...
مشخصات فردی
نام و نام خانوادگی :رمضانعلی قصابی
نام پدر :محمد
تاریخ تولد :۱۳۳۸/۱۲/۱۷
محل تولد :دامغان
شغل :پاسدار
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :معاون واحد عقیدتی
سن :۲۴ سال
خانواده چند شهید :یک شهید
شناسنامه شهادت
تاریخ شهادت :۱۳۶۳/۰۲/۳۰
محل شهادت :کنگاور
نام عملیات :پدافندی
موضوع شهادت :پشت جبهه
نحوه شهادت :سانحه رانندگی
شناسنامه تدفین
کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :
تاریخ تدفین :
گلزار :گلزار شهدای دامغان
نقشه محل تدفین
زندگی نامه شهید
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
ای مهربان بینظیر من! «یا ارحم الراحمین!» من عاجزم از حمد و ستایشت و زبان وجودم قاصر است از سپاس نعمات بیکرانت! راضیام! خرسندم! به خود میبالم! در پوست هستی نمیگنجم و سر به آستان عزتت میسایم!از اینکه بندۀ تو هستم؛ از اینکه تو را بندگی کنم؛ فخر و شرف و اعتباری از این برتر نمیشناسم که خدایی چون تو دارم.
تو آنچنانی که من دوست دارم. مرا آنچنان قرار ده که تو دوست داری. در این ماه رحمتت، در این لیالی پرقدرت، در شبهای رقمخوردن سرنوشت بندگانت، سرانجام مرا رضایتمندی خویش قرار ده!
نجواهای عاشقانۀ بانوی پارسای پاکدامن به شرف اجابت نایل آمد. خدا در دفتر تقدیر برایش نام مادر شهید تقریر کرد.
شهید رمضانعلی قصابی در هفدهم اسفندماه سال هزاروسیصدوسیوهشت مقارن با ماه مبارک رمضان در محلۀ قدیمی خوریای دامغان به دنیا آمد.
او در دامن مادری پاک و بیآلایش و پدری متدین و خیّر که از کاسبان خوشنام شهر بود بالید و قد کشید. بهرسم مثل همۀ بچهها هفتساله که شد پای به دبستان نهاد و تحصیل را آغاز کرد. در سایۀ تعلیم و تربیت دینی خانوادۀ قصابی و هوش و ذکاوت ذاتی و سرشاری که داشت، وجودش دردانۀ بیبدیلی شد مایۀ فخر و مباهات خاکیان و افلاکیان.
تحصیلاتش را تا گرفتن گواهینامۀ دیپلم در شهرستان دامغان به پایان رسانید. در تمام طول تحصیل همواره جزء معدود شاگردان ممتاز کلاس بود. سالهای آخر دوران دبیرستان رمضانعلی همزمان با اوجگیری مبارزات انقلاب اسلامی بود. او بههمراه شهید اندیشه و قلم سیدحسن شاهچراغی اقدام به پخش اعلامیههای امامخمینی(ره) در تاریکی شب مینمود و مرتب در جلسات انقلابیون شرکت میکرد.
پیوند ناگسستنی با مطالعه و کتاب داشت. تقیدش به نماز اول وقت، زبانزد همۀ خانواده بود. مسجد و محافل مذهبی را مأمن و پناهگاه دلش میدانست. تقوا، تواضع، تدبر و تفکرش مثالزدنی بود. احسان، استقامت، شهامت، شجاعت، بلندهمتی، قوت اراده، کظم غیظ و زیباسخنگفتنش او را در دل همه جای داده و مسؤولیتپذیری، نظم و وفایش او را خواستنیتر کرده بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی به دعوت شهید سیدابوالقاسم داودالموسوی دامغانی مبنی بر تشکیل هستۀ سپاه پاسداران لبیک گفت.
در تاریخ دهم اردیبهشتماه هزاروسیصدوپنجاهوهشت پس از گذراندن دورۀ آموزشی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و آنگاه داوطلبانه عازم سیستان و بلوچستان شد. با تلاشی خستگیناپذیر در جهت دفع شر دشمنان داخلی کوشید.
با آغاز شرارتهای منافقان و اشرار ضدانقلاب در غرب کشور به همراه شهید محمد قربانی فرمانده وقت عملیات سپاه پاسداران شهرستان دامغان بهعنوان عضو گردان پیادۀ رزمی عازم کامیاران شد و از آنجا با هلیکوپتر وارد لشکر ۲۸ سنندج شد و با کمک نیروهای مخلص به دفاع و پاکسازی شهر از اشرار پرداخت و پس از بازگشت به تعلیم دورۀ مربیگری تربیتبدنی و عقیدتی همت گماشت. جهت تکمیل دورۀ عقیدتی سعی فراوان نمود.
هنگام حماسه و ایثار بینظیر بود و هنگام بندگی خدا بیمانند. پارسایی که ذکر خیرش در آن سوی سماوات بود و سلوکیان در نسیم صلواتش مناجات میکردند.
به جبهه ارادات داشت و به امامش عشق میورزید هر جا که بود لبیکگوی ندای رهبرش بود. با درایت خاص و مدیریتی که از خود نشان میداد از سوی مسؤولین واحد آموزش عقیدتی- سیاسی با عنوان معاونت رزمی واحد مربوطه به ستاد مرکزی معرفی و راهی جبهههای نور گردید.
در حضوری قهرمانانه در عملیات فتحالمبین شرکت جست و در آن عملیات از ناحیۀ صورت مجروح شد. در عملیات خیبر براثر بمباران نیروهای بعثی عراق شیمیایی شد.
سپیدی آسمان و خاک جبهه برایش جذبهای بیمثال داشت که با سر میدوید آنجا. ما در مقام گفتن از تو، ناتوانیم ولی با زبان بیزبانی تکرار میکنیم تو را از هرکجا که گذشتهای؛ از سیستان و بلوچستان، کردستان، عملیات فتحالمبین، خیبر و …
در بهار سال هزاروسیصدوشصتویک ازدواج کرد و خردادماه همان سال بهعنوان مأمور از طرف معاونت رزمی واحد آموزش عقیدتی ستاد مرکزی قرارگاه به کرمان اعزام شد.
همراه شریک زندگی فصل دیگری از خدمت به مردم در مناطق محروم کرمان را آغاز میکند و در راه تعلیم و آموزشهای نظامی و عقیدتی به سپاهیان و بسیجیان از هیچ کوششی فروگذار نمیکند.
هزار سر سودایی، هزار دل دریایی هنوز عشق را با نفسهای سبز او اثبات میکنند. رمضانعلی از طوفان حوادث روزگار با چراغ بیداری گذر کرد.
سیام اردیبهشتماه سال هزاروسیصدوشصتوسه او بههمراه تنی چند از فرماندهان سپاه کرمان برای انجام مأموریت به باختران اعزام شده بودند. دراثر سانحۀ تصادف در محور کنگاور به باختران از ارتفاع عقیده آسان و بیدریغ از جان خویش گذشت. مردی که از مخزن نهانی ایمانش انوار آفتاب میتابید.
عاقبت رفت به همان جا که دلش میخواست. او از تبار صاعقه بود. شکوه رجعتش آینهای برابر پندار ما گذاشت تا خویش را به تماشا بنشینیم.
حریر جسم پاکش بر تابوتی از خاطرات روشن مرد ایمان و عقیده و جهاد بر دوش مردم شهرش تشییع شد و در گلزار فردوس رضای دامغان در جمع دیگر یاران شهیدش آرام گرفت.
«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق»
“راهش جاوید باد”
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحيم
قال الله الحکیم فی القرآن الکریم
« و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»
« فرحین بما اتیهم من فضل و یستبشرون بالذین لم یحلقوا بهم من خلقهم الا خوف علیهم و لا هم
یحزنون» ( آل عمران 16)
و نپندارید آنان که در راه خدا کشته شدن مردگانند بلکه از زندگانند و در نزد خدای خویش روزی خوارند و شادنند به آنچه که خدا از فضل خود به ایشان ارزانی داشته است و به آن مومنان که هنوز به آنها نپیوستهاند و بعد در پی آنان به آخرت خواهند شتافت مژده میدهند که هیچ بیم و ترسی نداشته و اندوهگین مباشید.
« اللهم انی اسئلک برحمتک وسعت کل شی و بقوتک التی فهرت بها کل شی و خضع لها کل شی و ذل لها کل شی و صل علی و صل علی محمد و آل محمد و اشهد ان لا الله اله الله وحده شریک له و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علی امیر المومنین ولی الله و اشهد ان ائمه المعصومین الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی ابن الحسین و محمد ابن علی و جعفر ابن محمد و علی بن موسی و محمد ابن علی و الحسن ابن علی و الحجه ابن الحسن المهدی ( عج) ائمه و ساده و قاده بهم اتولی و من اعدائهم اتبراء والسلام علیکم و علی عباده الله الصالحین و رحمه الله برکاته »
با نام خدا و با یاد اولیا و انبیائش و با سلام بر رهبر کبیر انقلاب ناجی امت اسلامی و با سلام بر حافظان انقلابش رزمندگان دلیر اسلام و سلام بر ارواح طیبه شهدا و اجسام نورانی معلولین انقلاب.« الهی هب لی کما انقطاع الیک و انه ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تحرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلقطه به عز قدسک»
اینک که قلم در دستم روی کاغذ میلغزد به یاد دارم بارها قلم را دستم گرفتم و بر روی کاغذ لغزاندم و وصایای خود نوشتهام به این امید که دیگر بار به دنیا باز نگردم ولی چه کنم سعادتش نصیبم نگشت هم اکنون امیدوارم که خداوند این بار توفیق شهادت در راهش را نصیبم گرداند انشاءالله.
البته می دانم که رسیدن به درجه و مقام لقاءالله و زیارت خداوند مختص افراد صالح و متقی خداوند است و عاصیان را در آن جایگاه و مقام راهی نیست در اینجا توبه و ندامت خود را با کمال سر افکندگی و خجلت به پیش حضرت باری تعالی و رحمت نامتناهی الله میبرم و امیدوارم که به حق محمد و آل محمد خداوند بر حقیر تفضل و ترحم نماید از گناهان و تقصیرات ما در گذرد و امید به شفاعت حسین(ع) و وساطت مولا اباصالح(عج) دارم البته میدانم که خدایی که با دشمنانش مهربان است و به آنها هم ترحم میکند حتماً به این بنده ذلیل ضعیف ترحم خواهد نمود امیدوارم به حق محمد و آل محمد خداوند ما را به درگهش قبول بفرماید و بپذیرد و به خدا این رحمت مطلق جهان و این پناه بی پناهان و غفار ذنوب مذنبین عرضه میدارم که خدایا هر چند گناهان این بندهات بزرگ باشد ولی به بزرگی عفو و ببخش تو نیست و باید به دلیل کرم و عفو تو شامل تمام گناهکاران من الجمله ما خواهد شد.
ای خدا ما را ببخش به خاطر شاکر نبودن مان و ما را ببخش به خاطر قدردانی نکردن از نعمتهایت و ببخش ما را به خاطر بی اعتنایی به احکام و دستوراتت و ما را ببخش به خاطر فراموش کردن خودمان که چه بودم و چه شدیم و چه خواهیم شد.تذکراتی چند خدمت تمامی عزیزان و سروران و بستگان و آشنایان و دوستان متذکر می شود البته خود عامل آن نبوده که از این موضوع بسیار متأسفم و لکن میدانم این موارد انجامش خیلی خوب و موجب نجات از آتش جهنم خواهد شد.مولا علی (ع) میفرماید:
طوبی لمن اخلص لله عمله و علمه و حبه و بغضه و اخذه و ترکه و کلامه و ستمه.
خوشا به حال کسانی که در تمام احوال اخلاص برای خدا را فراموش نکنند و تمام کارهای خود را مخلصانه برای خدا انجام دهند که این امر باعث رها شدن از بند شیطان و نجات پیدا کردن از آتش جهنم میباشد بدانید که اخلاص محک شناخت متقی و مومن از غیر مؤمن و متقی است لذا اخلاص در امور را پیشه خود قرار دهید و اعمالتان را هر چند که قلیل باشد برای خدا خالص گردانید و آن را همیشه خالص نگه دارید چرا که انجام عمل آسانتر از نگه داشتن آن است.
آگاه باشید جایی که اخلاص نباشد اختلاف است خود پرستی و هوای و هوس و در همانجا شیطان ( ام الفساد) وجود داردلذا بر شما باد بر دوری از هوی و هوس و بر شما باد دوری از دنیا که حب آن بالای تمام گناهان و خطاهاست و بر شما باد ای مؤمنین ای مسلمین بر کسب تقوا و اخلاص و فضیلت و بر شما باد نزدیکی با خداوند و انبیا و اولیای او که محمد و آل محمد میباشند.آنچه را که انسان باید بدان زیاد شک کند اخلاص در عمل است نه خود عمل، عمل به هر شکلی که باشد انجام میشود ولی اخلاص آن مهم است و خدا هم به اخلاص عنایت دارد نه به عمل. خدا به قلب نمره می دهد نه به زبان.
نکته دیگر این است که انسانی باید راحتی را یا در دنیا دنبال کند یا در آخرت. اگر در آخرت جویا شود نباید دنبال آن در دنیا بگردد و اگر در دنیا جویا شود در آخرت به آن نمیرسد. حلاوه الدنیا مراره الاخره و مراره الدنیا حلاوه الاخره.دنیا را از خود دور کنید و آن چنان او را طلاق دهید که دیگر قابل رجوع کردن به آن نباشید و این موضوع عملی نمیشود مگر با ذکر و یاد خدا.
یعنی ذکر خداست که انسان از فریب شیطان در امان قرار میگیرد و راحت میشود.در جمیع احوالات به یاد ذکر خداوند باشید. ذکر خدا به هر شکلش همیشه بر لبتان و یادش در قلبتان باشد. در مشکلات و مصیبتها از خانواده طهارت و محمد و آلش استعانت و استمداد بطلبید و خود را با امام مهدی(عج) نزدیک کنید.ذکر صلوات بر محمد و آل محمد را خیلی زیاد بگویید که بیمهکننده سلامت روح است. در پاک کردن انفس خود از صفات رذیله جدیت به خرج دهید که وقت تنگ است و بانگ چاوش هر لحظه به گوش میرسد.
همیشه با وضو باشید نماز را به وقت بخوانید. هیچگاه دروغ نگویید ولو به شوخی، همیشه صادق باشید چرا که صدق مقدمه هدایت و تضمین کننده نجات و سعادت است با خدا و خلقش همیشه با صداقت رفتار کنید.همیشه متواضع باشید. با مخلوقین خدا تندی نکنید. زودتر به همه سلام کن و خود را از همه کوچکتر بدان. از تکبر و غرور خودداری کنید که ابطال کننده اعمالتان خواهد شد و این یکی از اعمال شیطان است که به واسطه آن از درگه خدا رانده شد.
یکی از بهترین عبادات و اعمال برای خدا جهاد در راهش است بر شما و تمامی کسانی که مایل به داشتن آخرتی جاوید هستند باد به شرکت در جبهههای نبرد. خود را برای تحمل رنجها و مصیبتها و ناکامیها آماده سازید و دل قوی دارید که خداوند پشتیبان و نگهبان شماست و تنها اوست که شما را از شر دشمنان نجات میدهد.
البته این سختیها و مصیبتها زود می گذرد و تمام شدنی است ولی به پاداش این جانفشانیها به نعمتهای ابدی خواهید رسید. آخرت خودتان را به دنیای خود نفروش که دنیا خواهان سگهای فریادکش و درندگانی شکارجو هستند.امر به معروف کن و دست و زبانت را از زشتی بازدار و در راه خدا از سرزنش کنندگان باک نداشته باش و برای حق در هر جا اقدام کن. از سوء ظن نسبت به برادران خود و مومنین بپرهیز و از غیبت و تهمت و دروغ و ... دوری و اجتناب کن که گناهانی ویرانگرند.به اعتقادات اسلام ، خدا، رسل، کتاب، عترت، معاد، بهشت و جهنم، میزان، حساب، کتاب یقین داشته باش.
به آمدن امام زمان که در همین نزدیکیهاست یقین داشته باش و به پیروزی کامل انقلاب به رهبری امام امیدوار باش که این انقلاب پیروز است و پرچم انقلاب توسط امام امت به دست مبارک امام زمان ارواحنا فداه سپرده خواهد شد انشاءالله به زودی به امام بگویید همانطور به امام حسین میگویید « انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی ظهور المهدی(عج)»
هر چه را که انجام می دهی و عمل میکنی منتظر پاسخ دادن باش و پاسخ مناسب برای آن پیدا نما که به زودی باید جواب آن را بدهی و بدان که حساب و کتاب و قیامت پل صراط، میزان، بهشت و دوزخ جایگاهی خطرناک و سختی است مگر برای متقین. بر خود واجب بدانید حفظ و حراست از انقلاب و دفاع از حریم جمهوری اسلامی دولت و مسئولین را یاری نمایید که خادمند.
قلب تپنده امت پیر جماران نعمت عظیمه خدا در بینتان را اطاعت و پیروی کامل و محض و بدون چون و چرا کنید که محک حسینی بودن است امام را تراز و شاغول خود بدانید و خود را با آن تنظیم کنید.چشم بر هم زدن خود را از اهل بیت و امام خدا نکند که باعث گمراهی و ظلالت است.وصیتنامه اینجانب علی قصابزاده فرزند محمد شماره شناسنامه 7428 صادره از دامغان وصی پدر عزیزم مقدار یک سال نماز و دو ماه روزه و مبلغ 100000 ریال، ده هزار تومان به عنوان رد المظالم به نماینده امام بپردازید. خمس کتب موجود و وسایل موجودم را حتما بپردازید. موتور سیکلت متعلق به برادرم ابوالفضل است و ماشین پیکان که در کرمان فروشگاه پیکان شماره یک تلفن 6670 است متعلق به برادر قاسم است. وسایل زندگی را از کرمان به دامغان منتقل نمایید و در اختیار همسرم قرار دهید. در بزرگ نمودن فرزندم جدیت لازمه را انجام دهید و او را حسینی تربیت نمایید.
بسمه تعالیمبلغ ده هزار تومان به عنوان رد مظالم جهت مرحوم مغفور شهید رمضانعلی قصابزاده، جهت رساندن عملش واصل. محمد الحسینی ترابی
سخنی با پدر و مادر عزیز و مهربانم:
امیدوارم که سلام ناقابل فرزندتان را بپذیرید و از این که سالهاست که باعث رنج و زحمت شما شده است مرا میبخشید و اینجا اعتراف میکنم که من نتوانستم حقوق شما را ادا نمایم و امیدوارم که مرا حلال نمایید ولی این را به شما اطمینان میدهم که تحمل این امور خود یکی از بزرگترین عبادات است و انشاءالله تلاش نماید که هر چه در توان دارید در راه این انقلاب و امام و اسلام هدیه نماید که معلوم نیست این توفیق برای همیشه در نزد امت ما باشد با جان و مال و دادن فرزند و ... خود را در این اجر عظیم الهی شرکت بدهید و به این توصیه را به همه سفارش نمایید.
پدر عزیزم از این که تربیت تو مرا به راه اسلام و قرآن کشاند و عاقبت مرا عاقبتی خیر گرداند از شما بسیار متشکرم و امیدوارم که خداوند شما را در ثواب شهیدان راهش شریک و به بهشت اعلی یش واصل بگرداند و تو ای مادرم که زحمات بسیار زیادی برای من و از بدو تولد تا به حال متحمل شدهای که من این را در هیچ شرایطی فراموش نمیکنم و تو مشوق خوبی برای راه یافتن به مسجد و اسلام و قرآن برای من بودی.
خداوند این زحمات را فراموش نمیکند و حتماً تو را در ثواب جهادگران راهش شریک میداند لکن من هم به سهم خود از شما خیلی متشکرم و از شما میخواهم برای آمرزش و مغفرت همه مومنین من الجمله حقیر و همچنین سلامت امام و پیروزی رزمندگان دعا کند که خیلی پر فایده است.
سخنی با برادران مهربانم: امیدوارم زحماتی که برای اسلام میکشید در هر جا که هستید خداوند مؤید شما باشد و از تو ای برادر بزرگوار و عزیزم از این که مایه امید برای خدمت به خدا و انقلاب من بودید از شما تشکر مینمایم و ای برادران عزیزم از شما هم میخواهم در خدمت به انقلاب و مردم و امام از هیچ کوششی دریغ ننمایید. امیدوارم که خداوند ثواب شهیدان در راهش را نصیب شما هم بگرداند.
سخنی با خواهران مهربانم: امیدوارم که خداوند روحیه زینبی را در شما زنده نگه دارد و خود را مهیا برای این مسائل بکنید چرا که انشاءالله این توفیق ( انقلاب و امام) تا ابد برای امت ما باقی میماند و این انقلاب خونهای بسیار زیادی میطلبد خود را مهیا سازید فرزندانی تربیت نماید که مایه خوشبختی و سر بلندی شما نزد امیر المومنین و امام حسین و امام زمان( عج) باشند.در زندگی از اختلاف بپرهیزید و محیط زندگی خود را با قرآن و اسلام و امام آشنا سازید.
سخنی با همسر عزیزم: امیدوارم از اینکه نتوانستم در این مدت همسر خوبی برای تو باشم مرا ببخشید.اگر رنجی و سختی و یا سخنی که از من دیده و یا شنیدید که مایه رنجش شما شده باشد مرا ببخشید و امیدوارم که خود همانند سایر زنان انقلابی و قهرمان همانند همسر حنظله پیامبر و حنظلههای زمان ما مهیا ساخته باشید و در دوری من خود را همانند سایر همسران شیهدان بدان و بدان که جهاد تو تربیت فرزندمان حسین است که باید همانند حسین تربیت شده و خود را آمده برای دفاع از حریم اسلام و قوانین قرآن بکنید باید او را حسینی تربیت کنید.
و مهمترین وصیت من به خانوادهام و به تـمام مردم حمـایت از امام و انقلاب و اسلام میباشد. حمایت بیدریغ از روحانیت مبارز که جدا ما مدیون زحمات اینان هستیم. اینان همچون شهید مطهری، شهید بهشتی، منتظری، خامنه ای و ... که تمام عمر خود را صرف خدمت به اسلام و ملت ایران کردند و هر کدام دژی و خاری در چشم دشمنان بودند و هستند.
خصوصاً حمزه شهید الشهدا دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی که به قول امام مظلوم زندگی کرد و مظلوم بود و در هنگام فعالیت برای جمهوری اسلام فزت به رب الکعبه را گفت.ای مردم ای عزیزان اگر میخواهید رستگار شوید بر شما باد به حمایت از انقلاب.اگر میخواهید از شر ابرقدرتها و ابوجهلهای داخلی در امان باشید بر شما باد به حمایت از امام و روحانیت. اگر میخواهید از همه اینان دفاع کنید بر شما باد به عضویت در حزب الله.
حقیر با انجام کارهای فوق انسانی امام و یاری خدا به او خصوصا نسبت به دشمنان چه داخلی و چه خارجی و یاری خدا در جبهه یاری خدا در بر کناری آل بنی امیه یعنی بنی صدر جـنایتکار امـید و اطـمینان کامل دارم که این انـقلاب تا انقلاب امام مهدی به پیش میرود و امام ما می رزمد لذا به شما نصیحت میکنم که شما برای شکم و نفت – روغن و برنج یک سره نق میزنید اگر دنیا را هم میخواهید بیایید زیر چتر اسلام و امام و به امید بازگشت آمریکا و شاه نباشید.
نکته دیگری که باید به عنوان وصیت بگویم این است که راضی نیستم کسی با امام و انقلاب مخالف است در مراسم و یا در تشییع و بر سر قبر من بیاید. اگر کسی با این مشخصات بر سر قبر من آمد نفرین خدا بر او باد.
هر کس که سر قبر من میآید اول باید به رهبر من امام خمینی معتقد و حامی و طرفدار انقلاب باشد.نکته دیگر که لازم به تذکر است از پدر و خانوادهام تقاضا دارم از خرجهای بیهوده امثال سنگ لوح سنگین – چای و ... بپرهیزند در عوض پول آن را در حساب دولت مکتبی برادر رجایی بریزند. از مال دنیا به آن صورت چیزی ندارم ولی آن مقدار کتاب و موتور را به برادرم ابوالفضل بدهید به امید آنکه از آنان بهره بردارد و در راه انقلاب و امام به کار برد.