“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
حسینعلی در اول تیرماه سال چهلوهفت در سایۀ پدری آقامحمد و در میان برادران دیگرش چشم باز کرد. کودکیاش در باغستان تویه رقم میخورد.لبخند مکرر و چهرۀ گشاده و مهربانی، ودیعهای بود که خدایش به او بخشیده بود. شش سال داشت که بههمراه برادران و پدرش نماز میخواند. ربابه خانم، از زمانی که حسینعلی توان راهرفتن داشت او را با خود به مجالس قرآن میبرد تا نوای نورانی آیات حق در تمام وجودش جاری شود.