«شهید علی محمد عاقلی»

نام پدر: ابوالقاسم
مسئولیت: تک تیرانداز
تاریخ تولد: ۱۳۴۰/۰۶/۱۲
تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۰۹/۰۹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در اتاق را بسته بود ولی صدای گریه و مناجاتش شنیده می شد.
با دقت بیشتری گوش کردم. لا به لای دعاهایش می گفت: «خدایا می شه ما هم شهید بشیم.»
سرم را به در اتاق چسباندم، سوز مناجاتش قلبم را به درد می آورد. اشک در دیدگانم حلقه زد، سر به آسمان بلند کردم و آهسته گفتم: «خدایا  خودت حاجتش رو بده.»
وقتی خبر آوردند که علی محمد به شهادت رسیده، با این که نبودنش برایم سخت بود ولی خوشحال شدم که به حاجت دلش رسیده.

(خاطره ایی از مادر شهید)

Gol-2قرار بود به مرخصی بیاید اما هرچه منتظر ماندیم خبری نشد. بعد از مدتی  نامه اش به دستمان رسید نوشته بود: «من مجروح شده ام و نمی توانم به مرخصی بیایم اگر می توانید شما بیایید.»

پدر بلافاصله به سمت اهواز حرکت کرد اما دیر شده بود. جنازه ی او را به تهران فرستاده بودند می گفتند: «ترکش به پیشانیش خورده و چند روزی در بیمارستان صحرایی بستری شده بود اما چون نامه اش با تأخیر بدست ما رسید  ما موفق به دیدنش نشدیم.»

(خاطره ایی از رحمت الله عاقلی – برادر شهید)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ