نوشته هایی با برچسب هموطنان
29 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
محمد فرزند سیفالله در پانزدهیمن روز از شهریورماه سال هزاروسیصدوچهلونه در یکی از محلههای قدیمی تهران به دنیا آمد. نام محمد را پدرش برایش برگزیده بود.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
26 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
صدای فریاد املیلی با آهنگ گریه نوزاد، در دومین روز بهار سال چهلونه، تنها صدایی بود که بین زمزمه دعای پدر و اهالی خانه در حاشیه بندرگز به گوش میرسید. یوسف چشمانش را گشود. درحالیکه هزاران سار در سایه بیداری درختان آواز میسرودند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
30 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
حسن در چهارمین روز از خردادماه سال هزاروسیصدوبیستوهشت خورشیدی زمینی شد و نور وجودش در خانۀ کاظمآقا و صغراخانم تابیدن گرفت. زندگی سخت دهۀ سی و سختی تحصیلات موجب شد که تنها شش کلاس درس بخواند و زودتر با فرازوفرود زندگی آشنا شود. از بیستوهفتم خرداد سال چهلوهشت تا بیستوهفتم خرداد سال پنجاه سرباز بود.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
21 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
زمستان که رخت سپید خود را از تن به در کرد، در اولین روز بهار سال هزاروسیصدوچهلوهفت، کودکی از جنس نور و به لطافت گلهای بهاری قدم به کوچهباغهای روستای آستانه گذاشت.
بهار در بهار بود و عطر خوش بهشت فضای خانۀ کوچک سیداحمد را پر کرد. سیداحمد مرد باصفا و اهل دلی بود که نام زیبای کودک را با توسل به سلالۀ سادات، محمود خواند. سیدمحمود، فرزندی از تبار پاکی و نور.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
بهار بود و شاخهها جانی دوباره میگرفتند و نقاش خلقت جلوۀ دیگری از هنر خلقتش را رقم میزد و هزاردستان را به پیشواز کودکی از تبار پیامبر به آواز فرامیخواند.
سیدحبیبالله جنانی و همسرش صدیقه احمدی، غلامحسین را در آغوش گرفتند. ادامه مطلب
ادامه مطلب