جستجو در دایره المعارف شهدا

نوشته هایی با برچسب شهادت

شهید محمدرضا رضایی 27 سپتامبر 14

شهید محمدرضا رضایی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

«خوابیده بودم؛ دیدم آمد دست و پای مرا ‌بوسید. با اعمالش حرف می‌زد. می‌خواست رضایتم را جلب کند تا راهی منطقه گردد. من هم وقتی اشتیاق او را دیدم گفتم: ’پدرجان! برو خدا به همراهت! هرکاری می‌خوای بکن فقط مواظب خودت باش!‘

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید  علی رضایی 27 سپتامبر 14

شهید علی رضایی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

دست هنرمند پروردگار رنگ خون به غروب آهوانو زده بود. خورشید آهسته آهسته خود را به پشت کوه‌‌های آهوانو می‌‌رساند. نسیم بازیگوش کوهستان با برگ‌‌های درختان زردآلو و گیلاس به بازی آمده  بود و هر چند وقت یک بار برگی در فضای دل‌‌نشین روستا رقص‌‌کنان به زمین می‌‌افتاد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید شکراله رضایی راد 27 سپتامبر 14

شهید شکراله رضایی راد

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

شکرالله فرزند علی‌‌اکبر و امه‌‌حبیبه در دوازدهمین روز از ماه فروردین چهل‌‌ویک در روستای آهوانوی دامغان پا به عرصه خاکی دنیا نهاد. در هفت‌‌سالگی به مدرسه رفت و سیکلش را گرفت. به‌‌خاطر مشکلات مالی ادامه تحصیل نداد و به کار کشاورزی و آزاد مشغول شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید عزیزاله رضایی 26 سپتامبر 14

شهید عزیزاله رضایی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

عزیزکردۀ خدا بود. ندیدم کسی از او به ‌‌بدی سخن گوید. چه خوب که نامش را عزیزالله نهادند. پدر بامعرفت و دین‌دارش (معلم قرآن و خیّر و نظامی بازنشسته) آقامحمدحسن و مرحوم مادر بزرگوارش فاطمه رضایی دل‌خوش به وجود عزیز عزیزالله بودند و او را به‌‌لطف و معنویت پروردند تا در روزگار جوانی دستی به پهلوانی برآورد و در زمرۀ فداییان دین و وطن درآید. کم‌‌تر از بیست سال همۀ فرصت این‌‌جهانی او بود.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید حسینعلی رضایی آهوانویی 26 سپتامبر 14

شهید حسینعلی رضایی آهوانویی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

حسینعلی فرزند محمدرضا، در تاریخ ششم فروردین هزاروسیصدوچهل‌ویک در روستای آهوانو شهرستان دامغان به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا سیکل خواند و در کار کشاورزی به یاری پدر شتافت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمد رشیدی 26 سپتامبر 14

شهید محمد رشیدی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

اول بهمن سال هزاروسیصدوسی‌‌وشش، محله خوریای دامغان شاهد شنیدن صدای گریه نوزاد دوم حسین‌‌آقا بود که او را محمد نامیدند. مادرش محمد را به‌‌همراه چهار برادر و یک خواهر در محیط صمیمی و مذهبی خانواده پرورش داد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید حمیدرضا رسولی نژاد 26 سپتامبر 14

شهید حمیدرضا رسولی نژاد

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

حمیدرضا فرزند محمدکاظم و فاطمه در سال چهل‌‌و‌‌هفت در روستای دروار دامغان دیده به جهان گشود.

دوره ابتدایی و راهنمایی را در همان روستا و دبیرستان را در هنرستان کشاورزی امیرآباد ادامه داد؛ تا اول دبیرستان را درس خواند و ترک تحصیل کرد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید غلامرضا رسولی پور 26 سپتامبر 14

شهید غلامرضا رسولی پور

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

سه ‌‌تا از فرزندان‌شان از دنیا رفتند. در سوم آبان سال چهل‌‌وشش، خدا غلامرضا را به آن‌ها داد. پدرش حسن، با شغل کشاورزی زندگی را اداره می‌کرد. مادرش از دوست‌‌داران اهل ‌‌بیت(ع) است.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمدعلی رستمیان 26 سپتامبر 14

شهید محمدعلی رستمیان

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

محمدعلی چشمانش را گشود. درحالی‌‌که مرادعلی و عباسعلی در دو طرف او نشسته بودند و لبخند زیبای برادر یک‌‌روزه‌‌شان را نگاه می‌‌کردند. نیمه تیرماه بود و تابستان. مردم باغستان تویه در پناه خنکای دل‌‌چسب و کوهستانی، عمر سپری می‌‌کردند.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید شیرمحمد رستمیان 26 سپتامبر 14

شهید شیرمحمد رستمیان

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

چهار سال از زندگی مشترک گل‌‌محمد و فاطمه می‌‌گذشت. گل‌‌محمد در شرکت زغال‌‌سنگ به کار شرافتمندانه کارگری مشغول بود. روزهایی که فاطمه‌‌خانم به‌‌تنهایی بار مشکلات زندگی را به دوش می‌‌کشید، گل‌‌محمد نیز در سیاهی و تاریکی معدن، رنج دوری و تنهایی فاطمه را می‌‌فهمید و به یادش بود.

ادامه مطلب

ادامه مطلب