نوشته هایی با برچسب اصابت ترکش
17 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
فرزند اسماعیل سفیدیان، دهم آذر هزاروسیصدوسیوهفت در روستای چهارده (دیباج) دامغان چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در روستای چهارده گذراند و چون امکانات بیشتری برای تحصیل در مقاطع بالاتر نبود، مجبور به ترک تحصیل شد. سپس برای امرار معاش خود و خانوادهاش مشغول به کار کشاورزی در زمین پدرش شد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
17 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
شعبان، فرزند دوم احمد سجادی، سومین روز فروردینماه سال هزاروسیصدوچهلوشش در روستای طزره از توابع شهرستان دامغان دیده به جهان گشود.تحصیلاتش را در زادگاهش شروع کرد و تا سطح دیپلم با نمرات عالی پیش رفت. در دامغان دانشجوی تربیتمعلم شد و تابستانها را هم در طزره کارگری میکرد تا هزینۀ تحصیل و کرایه اتاقش را فراهم نماید.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
16 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
زادگاهش به گاه طلوع جلوهگاه رگهای سرخ عطش صبحگاهی خورشید بوده است؛ از ازل تا به ابد. خلیلالله عالِم بود به قسمهای خداوند بر هر آنچه که آفریده است؛ از لبهای ترکخوردۀ کویر تا دستان پر از دعای درختان و دل بیپروای نسیم و چشم آینهوار و خروشان آب.
آقا سیدخلیل، بیشمار معجزۀ خداوند را در زایش و رویش قسمهایش، در آیه آیۀ هستی، بارها و بارها به نظاره نشسته بود. این بار ذکرهایی به روانی آب بر لبان همسرش جاری شده بود؛ در اولین قدمهای مهرماه سال سی در قاسمآباد، آبادی قسمهای رنگین خداوند بر مردمان مهرپرورش؛ تولد دیگری رخ داد و رویشی از جنس معجزههای خوب خداوند در خانۀ آقا سیدخلیل اتفاق افتاد و مؤذن روستا به یمن ورودش بر مناره، اذان شکر سر داد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
16 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
سیدمحمد فرزند سیداحمد، بیستم آبان هزاروسیصدوچهلوچهار در دامغان به دنیا آمد. پدر با شغل بنایی چرخ زندگی را میچرخاند. محمد تا سوم دبیرستان تحصیل کرد. وقتی پدر در خانه نبود او مرد خانه بود و هیزم جمع میکرد که مادر و بچهها در سرمای زمستان راحت باشند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
14 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
در گوشهای از کویر دامغان در روستای فخرآباد، چهارمین فرزند حاج یحیی از خوان بیمنت خداوند نصیبش شده بود.
دهم شهریورماه سال هزاروسیصدوچهل خورشیدی درحالیکه حاج یحیی، همنوا با تمام ذرات عالم به غربت کاروان عاشورا میاندیشید و با چشمانی نمناک به مولایش حسین(ع) اقتدا کرده بود، نام پسرش را حسین گذاشت تا از همان آغاز، مسافر نجاتیافته کشتی حسین(ع) باشد.
حسین کودکیاش را در فخرآباد گذراند. تحصیلاتش را تا کلاس پنجم ادامه داد. پس از آن ترک تحصیل نمود و به پیشنهاد پدر برای کار در آهنگری مشغول به کار شد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
14 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
فرزند اول محمد و سکینه سال هزاروسیصدوچهلوپنج در روستای صلحآبادو از توابع شهر دامغان به دنیا آمد. به خاطر همزمانی با ولادت پیامبر اکرم«ص» نامش را عبدالله نهادند.تحصیلاتش را تا پنجم ابتدایی ادامه داد. بهخاطر مسافت زیادی که هر روز تا مدرسه میپیمود، مجبور به ترک تحصیل شد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
11 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
محمود فرزند محمد، دهم فروردینماه هزاروسیصدوچهلوشش در دامغان در یک خانواده متدین و مذهبی متولد شد. او فرزند اول خانواده بود.
تحصیلات ابتدایی را در دبستان منوچهری به پایان رساند و اول راهنمایی را هم در مدرسه شهید اختری گذراند. بعد از آن ترک تحصیل کرد و به کار جوشکاری و ساختمانسازی روی آورد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب