ه شما توصيه ميكنم كه همه كارهايتان را براي رضاي خدا انجام بدهيد و هميشه چهره و قلبي حزباللهي داشته باشيد و به ديگران محبت كنيد و از شما مي خواهم كه از ماديات دست بر داريد و معنويات را پيش خود قرار دهيد...
ویدئو کلیپ مربوطه
Error loading player: No playable sources found
مشخصات فردی
نام و نام خانوادگی :نعمت الله عبیری
نام پدر :علی اکبر
تاریخ تولد :۱۳۴۵/۰۱/۲۰
محل تولد :دامغان
شغل :آزاد
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۱۸ سال
خانواده چند شهید :یک شهید
شناسنامه شهادت
تاریخ شهادت :۱۳۶۳/۰۴/۱۴
محل شهادت :بانه
نام عملیات :عملیات پاکسازی جاده بانه - سردشت
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت تیر
شناسنامه تدفین
کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :
تاریخ تدفین :
گلزار :گلزار شهدای دامغان
نقشه محل تدفین
زندگی نامه شهید
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
علیاکبر و نرگس سال هزاروسیصدوچهلوپنج در دامغان شاهد تولد کودکشان بودند. او را نعمتالله نامیدند. نعمتالله تحصیلاتش را تا اول دبیرستان ادامه داد. از کودکی در خانواده مذهبی رشد نمود و عاشق اهلبیت(ع) بود. با دوستانش در برگزاری و شرکت در مراسم مذهبی به ویژه محرم پیشتاز بود. از اول محرم نوارهای عزاداری را از طریق بلندگوی مسجد پخش مینمود تا همه استفاده کنند.
با شروع جنگ و جبهه، به همرزمانش ملحق شد و فعالیتهای بسیاری نمود. مدت صدوچهلوهشت روز در جبههها فعالیت داشت. سرانجام چهاردهم تیرماه هزاروسیصدوشصتوسه براثر اصابت تیر در عملیات پاکسازی جاده بانه-سردشت به شهادت رسید. مزارش در گلزار شهدای دامغان است.
“راهش جاوید باد”
وصیت نامه شهید
بسم رب شهداي و صديقين
به نام الله پاسدار حرمت خون شهدا و به نام هستيبخش و تسليبخش جانهاي ما و به نام آن خالقي كه زمين و آسمانها و كوهها را همچون استوار آفريد و ما انسانها را خلق كرد و اين همه نعمت بيكران در اختيار ما گذاشت پس ما بايد از اين همه نعمت پروردگار فايده خوبي ببريم و در راه خدا استفاده كنيم و هم اكنون كه خدا چنين موقعيتي را براي ما به وجود آورده كه همين نعمت جنگ است كه ما را در معرض امتحان قرار بدهد پس ما بايد با موفقيت كامل از اين امتحان بگذريم و من در وجود خودم اين احساس را مي كنم كه ميتوانم به جبهه بروم.
پس اي سعادت ياري كن تا به جبهه روانه شوم و اميدوارم كه در راه معبودم شهيد شوم چون شهادت راحتترين و آسانترين و شيرينترين راه است براي رسيدن به خدا و ديگر براي من ننگ است كه در راحتي به سر برم و مشاهده ميكنم كه برادراني را كه از من كوچكترند ولي مقامشان نزد پروردگار بالاتر است به جبهه ميروند و شهيد ميشوند و من راحت نشستهام.من ديگر طاقت ماندن در اين دنياي فاني و گناه كردن را ندارم. ديگر نميدانم با چه رويي در خانه خدا را بزنم چون در گناه غرق شدهام ولي باز اميدوارم كه خداوند مرا از اين منجلاب گناه بيرون بكشد ولي آرزو دارم قبل از رفتنم چهره پر نور و درخشان آقايم حضرت مهدي(عج) صاحب الزمان را بار ديگر ببينم و تا از راز دلم برايش بگويم.
دوست مي داشتم كه اگر خداوند تبارك و تعالي سعادت شهادت را نصيبم ميكرد، برادري اسلحهام را برميداشت و نميگذاشت جاي من خالي بماند و از كليه برادران و دوستان و اقوام ميخواهم كه براي من گريه نكنند بلكه براي مظلوميت حسين(ع) و يارانش بگريند.
و تو اي دوست من خصوصاً شما برادر من، قدر مهر و محبتهاي شما عزيزان را ندانستم و هم اكنون افسوس ميخورم. اميدوارم همگي مرا ببخشيد و در هر حال صبر داشته باشيد كه مهدي فاطمه(س) خواهد آمد و من از خداوند تبارك و تعالي خواهانم كه به خانوادههاي شهدا صبر جميل و اجر عظيم عنايت بگرداند و به شما توصيه ميكنم كه همه كارهايتان را براي رضاي خدا انجام بدهيد و هميشه چهره و قلبي حزباللهي داشته باشيد و به ديگران محبت كنيد و از شما مي خواهم كه از ماديات دست بر داريد و معنويات را پيش خود قرار دهيد.از ملت غيور و شهيد پرور خواهانم كه خواهران حجاب خود را و برادران نگاه خود را حفظ كنند و يك پيام هم به ملت غيور و اميد بيدار و شهيد پرور دارم . البته من كوچكتر از آنم كه براي اين ملت آگاه پيام خاصي داشته باشم ولي به عنوان يك تذكر اينكه امام را تنها نگذاريد و حرفهاي اين بزرگوار را گوش فرا دهيد و قلبش را شاد كنيد و براي طول عمر باعزتش دعا كنيد و صفوف نماز جمعه و مساجد را پر كنيد تا با شركت خود در اين مجالس و اجتماعات مشتي محكمي باشد بر دهان ياوهگويان شرق و غرب خصوصاً آمريكاي جنايتكار و از كساني كه هنوز در خواب غفلت هستند میخواهم كه بيدار شوند و به صفوف حزبالله بپيوندند و از خواهراني كه حجاب خود را حفظ نميكنند ميخواهم كه به اسلام روي بياورند تا موجب نشوند كه جوانان ما به فساد كشيده شوند.
حال كه قرار است همه ما برويم پس چه خوب است كه در اين چند روز عمر زندگي با عزت و با شرافت داشته باشيم و قدري هم به فكر آخرت و خانه ابدي خودمان باشيم و به اشخاصي كه توطئه چنين ميكنند براي اين انقلاب و اسلام خواهانم كه ديگر بس است بياييد و به اسلام حقيقي ايمان آوريد و از كليه اقوام و دوستان و آشنايان يا دور يا نزديك ميخواهم كه براي من گريه و زاري مكنند كه دشمنان اسلام از گريه و زاري شما در انظار سوء استفاده كنند من مردن در بستر را ننگ ميدانم و ميخواهم كه بدنم تكه تكه شود، تا در آخرت پيش مولايم حسين(ع) و ائمه اطهار سربلند و سرافراز باشم.
مگر خون من از علياكبر حسين رنگينتر است مگر خون من از عباس قاسم رنگينتر است؟پس چه خوب است كه اين چند روز عمر را در راه خدا و عبادت او باشيم تا در قيامت سرافراز و سربلند و شاد باشيم و افسرده نباشيم. در خاتمه از كليه دوستان و آشنايان و اقوام دور و نزديك و همگي برادران و خواهراني كه مرا ميشناسند حلاليت ميطلبم و از همگي طلب مغفرت و آمرزش و بخشش مي كنم.
اميدوارم كه مرا ببخشيد و من هم همه را حلال مي كنم در پايان چيزي براي گفتن ندارم به جز:خدايا، خدايا تا انقلاب مهدي، تو را به جان مهدي، حتي كنار مهدي، خميني را نگهدار.و چند قطعه شعر براي يادگار مينويسم: